پاسخ به اسلام

مقایسه اسلام و مسیحیت: با استناد به ده فرمان (قسمت چهارم)

5/5 - (2 امتیاز)

3. نخستین فرمان: خدایانِ دیگر نداشته باش

«تو را خدایانِ دیگر غیر از من نباشد!» (خروج 20: 3)

1. ستایشِ امروز بُت‌ها

اگر در یک کشور صنعتی زندگی کنیم به سختی مردمی را پیدا خواهیم کرد که بُت های ساخته شده از چوب، سنگ یا حتی طلا را ستایش کنند. با این همه، اگر از آسیا یا آفریقا دیدن نماییم به یقین با بُت های زیادی روبرو خواهیم شد که بسیاری از مردم آن ها را به راستی با ترس ستایش می‌کنند.

            در یک مجله از شرکت های هواپیمایی هندوستان، عکسی بود از دورگا، الهۀ جنگ، با شش بازویش که هر مهاجمی را بکُشد. کاسه‌ سر انسان ها دور و بَر دورگا پراکنده شده بود. همچنان‌که او با شجاعت در جنگ بود، هر که می‌خواست به وی نزدیک شود با شلاقِ آتشین می‌سوخت که از دهانش بیرون می‌آمد. و در تمام زمانی که دشمنانش را نابود می‌کرد، خنده بر چهره‌ داشت.

            مجسمه‌های کَنده‌کاری شدۀ فیل ها را در هندوستان خواهید یافت که نمایان گر خدای گاناهاتی هستند. هر از گاهی، هندوها گل های خوشبو پیش آن ها می‌گذارند. در جشن های ویژه، فیل های پلاستیکی را که دو یا سه طبقۀ بلندی دارند با حلقه‌های گل های گوناگون آذین‌بندی می‌کنند. انبوه مردم همراه این بُت‌ها در مسیر خیابان ها می‌روند تا این که آن ها را در رودخانه یا دریا بیاندازند با این امید که بهتر ماهیگیری کنند و آن منطقه از سیلاب های ویران گرِ سالانه در امان باشد.

            در جریان یک جشنِ ویژه، هزاران گاو را به معابد می‌برند و  برای سالم  نگهداشتن آنها، آب مقدس روی گاوها می‌پاشند.  سپس برای اینکه نشان دهند که گاوها را تقدیم کرده‌اند رنگ های روشن روی شاخ های آنها می‌کِشند.

            اگر لازم شود از دشتِ لاداخ در آن سوی کوه های هیمالیا دیدن کنیم یا به یک کشور بودایی سفر نماییم، مجسمه‌های بزرگِ زرین و خندانِ بودا را خواهیم دید که مردم با احترامِ کامل در برابر آن ها خود را به زمین می‌اندازند. یک سوم از انسان ها هنوز بت پرستی می‌کنند و بدین ترتیب نخستین فرمان را می‌شکنند. این بت پرستان باور در قدرتِ این  مجسمه‌ها  و تناسخ  دارند. شمار  زیادی از  مردم  در آفریقا  و اندونزی  هنوز در اسارت روحانیِ چنین آیین‌هایی هستند. دیگران نیاکان خود را می‌پرستند. ولی اگر آن ها بتوانند اقتدار عیسی را تجربه کنند از هرگونه ترسِ ارواح، بت پرستی و غیب‌گویی آزاد خواهند شد. بدین سان، دیگر نیازی به افسون های جادویی یا تسبیح‌های آبی رنگ نخواهند داشت و بت‌های مُرده را رد خواهند نمود، زیرا از کارآیی هر روح پلید نگاه داشته می‌شوند.

            پدر آسمانی ما، از هرگونه ترس، حتی از حاکمیت قوی جن‌ّها ما را می‌رهاند و از تمام کارآیی‌های جادوگری کاملاً ما را آزاد می‌سازد. خونِ عیسای مسیح، پسر خدا، پوششِ نهایی در برابر همۀ قدرت های شرور است. هر آن چه در نام قدرت های تاریکی برای نفرینِ پیروان عیسی مسیح بر ضد آنها  نوشته یا گفته شده، در نام خداوند ما تباه خواهد شد و کارآیی نخواهد داشت. او برای کسانی که به سویش برمی‌گردند قلعۀ محکم بر جا می‌مانَد.

2 . بُت‌های نوینِ امروزی

   شوربختانه، یک شیوۀ تازۀ از پرستش بت در کشورهای صنعتی رایج شده که خودروها، تلویزیون ها و چهره‌های سرشناس جای مجسمه‌ها را گرفته‌اند. انسان بیشتر به فنّاوری نوین وابسته است تا به خدای زنده. او سوار خودرو‌اش می‌شود و با سرعت زیاد روی جاده‌های آسفالت رانندگی می‌کند. برای مردمِ روزگارِ نوین، خودرو بُت شده است. آن ها سوارش می‌شوند و خویشتن را به قدرتش تسلیم می‌کنند. اگر چه  بنی‌اسرائیل در گذشته دور و بَرِ گوساله زرین رقصیدند، شهری گری نوین گِرد آخرین نمونه خودرو نوبتی می‌چرخد.

            دارندۀ خودرو، برای خودرو‌اش پس‌انداز و قربانی می‌کند؛ آن را پاک می‌سازد، جلا می‌دهد و صدای موتورش را بیشتر از صدای مردمِ دور و بَرَش می‌شنود. او زمان و پول هنگفت برای آن صرف می‌کند، بیشتر از آنچه برای فقیر خرج نماید. آیا آدمی برده و بندۀ فنّاوری نوین نشده است؟ سیل انبوه مردم به ورزشگاه ها برای دیدن مسابقات اتومُبیل رانی و سایر رخدادهای ورزشی در روان است. ولی شمار کمی از آنها روی نیمکت‌های کلیسا می‌نشینند و در پرستشِ همگانی شرکت می‌کنند.

            عیسی به ویژه بر ضد پول‌دوستی به ما هشدار می‌دهد. او گفت: «هیچ کس نمی‌تواند خدا و پول را با هم خدمت کند، زیرا یا یکی را دوست خواهد داشت و از دیگری نفرت، یا خدا را رد خواهد کرد و به پول خواهد چسبید.» «پول‌دوستی ریشه‌ای است که همه‌گونه بدی از آن به بار می‌آید.» سوسیالیسم و سرمایه‌داری هر دو یک هدف را دنبال می‌کند، زیرا در حالی‌که سرمایه‌داران ثروتمند هستند، سوسیالیست‌ها می‌خواهند از راه خشونت و فریب به ثروت دست یابند. امروزه نیز مردم گِرد گوساله زرین می‌رقصند. گمراه نشَوید، خدا را نمی‌توان مسخره کرد. هیچ کس نمی‌تواند خدا و پول را با هم خدمت نماید. عیسی فقیر ولی خرسند بود. او به شدت به پیروانش بر ضد ثروت هشدار می‌دهد: «آنان که سودای  ثروتمند شدن دارند، دچار وسوسه می‌شوند و به دام گرفتار می‌آیند» (اول تیموتاؤس 6: 9، متی 6: 24، 19: 24 از برگردان هزاره نو).

            ولی بُتِ برجسته و بارز که بر تمام فرهنگ ها و مذاهب جهان حکومت می‌کند خودپرستیِ بی‌اندازه ماست. هر کسی گرایش دارد فکر کند که از همۀ مردم بهترین، زیباترین و مهم ترین است. اگر انسان ها به راستی چنین فکری نداشته باشند، ولی به گونه غیر ارادی آن را می‌خواهند. هر کس گمان می‌بَرَد که مرکز جهان است. روزی از یک دختر بچۀ سه ساله پرسیدند: «دوست داری که چه باشی؟» پاسخ داد: «یک مجسمه.» «چرا؟» «تا همه مجبور باشند که به من نگاه کنند.» خودخواهی و غرور در خونِ ما جریان دارد. و این کاملاً مخالفِ روحِ فروتنِ مسیح است. عیسی گفت: «شما چگونه می‌توانید ایمان آرید و حال آنکه جلال از یکدیگر می‌طلبید، و جلالی را که از خدای واحد است طالب نیستید؟» «از من تعلیم یابید، زیرا که حلیم و افتاده دل می‌باشم و در نفوسِ خود آرامی خواهید یافت. زیرا یوغ من خفیف است و بار من سبک.» «زیرا هر کس بخواهد جان خود را برهانَد آن را هلاک سازد، اما هر که جان خود را به خاطر من هلاک کند آن را دریابد.» «آیا تو چیزهای بزرگ برای خویشتن می‌طلبی؟ آنها را طلب منما» (یوحنا 5 : 44 ، متی 11 : 29 – 30 ، 16 : 25 – 26 ، ارمیا 45 : 5).

نوشتۀ عبدالمسیح

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO