پاسخ به اسلامکتاب افسانۀ معجزات قرآن

کتاب افسانۀ معجزات قرآن: فصل اول، معجزات علمی- نقد مسئلۀ تاریکی دریاها (قسمت بیست و هفتم)

رای بدهید

کتاب افسانۀ معجزات قرآن: فصل اول، معجزات علمی- نقد مسئلۀ تاریکی دریاها

(قسمت بیست و هفتم)

تاریکی دریاها

أَوْ کَظُلُمَاتٍ فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ.

یا مانند تاریکی هایی است در دریایی متلاطم (نور، 40)

نورخورشید به نقاط عمیق تر دریاها نمی رسد برای همین پایین تر از عمق 600 متری دریا کاملاً تاریک است. غواصانی که برای مطالعه به نقاط عمیق دریاها می روند این تاریکی را کاملاً حس می کنند.

معجزه پردازان معتقدند این موضوع یک کشف جدید است ولی قرآن 1400 سال پیش، از تاریکی عمق دریاها خبر داشت و در آیة 40 سورۀ نور به آن اشاره کرده زیرا صحبت از تاریکی دریاها می کند و این یک معجزه است. تعبیر معجزه سازان دو اشکال اساسی دارد که معجزه بودن این آیه را رد می کند:

اشکال اوّل. ایشان فقط قسمت اول آیه را ملاک قرار می دهند و بقیة آیه را نادیده گرفته اند. اگر آیه را کامل بخوانید خواهید دید تاریکی و ظلمتی که این آیه می گوید هرگز عمق دریاها نیست بلکه سطح و روی دریاها را شامل می شود.

أَوْ کَظُلُمَاتٍ فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَرَاهَا وَمَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُور

مثال آن مانند تاریکی هایی است در دریایی متلاطم که پوشانده است آن را موجی از بالای موجی دیگر و بالای آن ابرهایی است تیره، بعضی بالای بعضی دیگر، آن قدر که (شخص گمراه) اگر دستش را بیرون بیاورد آن را نتواند دید و هر کس را که خداوند برایش نوری قرار ندهد هیچ نوری برای او نیست. (نور، 40)

این آیه فرد گمراه را به کسی تشبیه می کند که شب میان دریا گرفتار شده. دریایی که پشت سر هم امواجی سهمگین در آن بلند می شود و ابرهایی تیره بالای آن را پوشانده اند. تراکم ابرهای تیره باعث شده تاریکی چندین برابر شود برای همین شخص گرفتار دست و پا زنان، دست خودش را برای یافتن نجات بیرون می آورد ولی آن قدر تاریک است که از شدت تاریکی دست خودش را هم نمی تواند ببیند چه برسد چیزهای دیگر را. دلایل زیر ثابت می کنند تاریکی گفته شده در آیه، مربوط به روی دریاهاست نه عمق دریاها:

دلیل اول:

بالای آن ابرهایی است تیره، بعضی بالای بعضی دیگر

آیه صحبت از ابرهای تیره کرده است. این یعنی ابرها نیز، در تاریکیِ گفته شده در آیه دخالت دارند. تاریکی که ابر باعث آن می شود مربوط به سطح دریاها است نه عمق دریاها. ابرها در تاریکی عمق دریاها کوچک ترین دخالتی ندارند. آسمان دریا، چه ابری باشد و چه آفتابی، عمق 600 متری دریاها تاریک است.

دلیل دوم:

آن قدر که (شخص گمراه) اگر دستش را بیرون بیاورد آن را نتواند دید

این حالت که شخص گرفتار شده دستش را برای یافتن نجات بیرون می آورد و از شدت تاریکی دست خودش را هم نمی تواند ببیند فقط روی دریا می تواند اتفاق بیفتد زیرا از عمق 600 متری کسی نمی تواند دستش را از داخل آب بیرون بیاورد. دستی که از آب بیرون می آید و از شدت تاریکی دیده نمی شود ثابت می کند منظور قرآن تاریکی روی دریاست نه عمق آن.

دلیل سوم:

دریایی متلاطم که پوشانده است آن را موجی از بالای موجی دیگر

آیه صحبت از موج می کند. موج پدیده ای است که فقط روی دریا اتفاق می افتد. در عمق 600 متری هرگز نمی تواند موجی وجود داشته باشد.

اشکال دیگر. موضوع تاریکی در عمق 600 متری دریاها یک کشف علمی نیست. حتی اگر منظور آیه، تاریکی در عمق دریاها می بود به کمک حدس نیز می شد به آن رسید زیرا درون آب دید انسان کم می شود پس می شد حدس زد که هر چقدر عمق آب زیادتر شود، نور کمتر می گردد و به تاریکی کامل می رسد.

این آیه تا به آن حد جدی تلقی شده که در رسانه های مختلف با آب و تاب فراوان از آن حرف می زنند و به عنوان معجزه به خورد مردم می دهند. اشکال را شاید برخی افراد نپذیرند ولی دلایل اول، دوم و سوم را به هیچ وجه نمی توان رد کرد. هر عاقلی اگر این آیه را از اول تا آخر کامل بخواند و حرف هایش را باهم مقایسه کند به راحتی در خواهد یافت که منظور آن تاریکی سطح دریاست و هرگز ربطی به عمق 600 متری آن ندارد. معجزه تراشان فرصت طلب و دکان داران دین از این گونه آیات استفاده می کنند و مسلمین ناآگاه را به راحتی فریب می دهند. خواهش بنده از تمام دانشجویان محترم و علاقمندان به حقیقت این است که هرگز تا خودشان متن آیه را در قرآن نخوانده اند حرف معجزه را از هیچ کسی قبول نکنند.

بعضی مواقع خواندن آیه به تنهایی کفایت نمی کند و باید آیات پس و پیش آن نیز خوانده شود تا منظور اصلی آیه آشکار گردد. (مانند آیه 88 نمل) مواقعی نیز وجود دارد که خواندن آیات پس و پیش هم مشکل را حل نمی کند و باید با آیات دیگر در دیگر سوره ها مقایسه شود زیرا قرآن پر از تناقض است و ممکن است آیات دیگری باشند که با آیات مورد نظر تناقض داشته باشند و تناقض داشتن باعث باطل شدن هر دو آیه می شود، هرچند که یکی از آن ها حرف درستی زده باشد. (مثل آیة مشارق و مغارب)

برگرفته از کتاب افسانۀ معجزات قرآن

نوشتۀ بهزاد پوربیات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO