“مـن یک رؤیا دارم”: نظری به “انقلاب بدون خون” کشیش مارتین لوتر کینگ بر علیه نابرابری ها
“مـن یک رؤیا دارم”: نظری به انقلاب بدون خون کشیش مارتین لوتر کینگ بر علیه نابرابری ها
کشیش مارتین لوتر کینگ با جملۀ معروف “من یک رؤیا دارم” وقتی پا به صحنۀ مبارزات گذاشت که لبریز از عشق به کشورش و رؤیایی برای اجرای عدالت اجتماعی و حفظ احترام متقابل همۀ افراد از هر نژاد و رنگی نسبت به همدیگر بود .
او هرگز مانند یک شخصیت پر از خشم و نفرت با حس انتقام جویی وارد صحنۀ سیاست نشد و با فریب و قتل دیگران رؤیایش را پیش نبرد و دنیا را درگیر آتش شخصیت بیمار گونه اش نساخت. او اقتدار محبت تبدیل کنندۀ خدا را تجربه کرده بود و می دانست بدون محبت، رؤیایش عملی نخواهد شد.
او در سخنرانی هایش کلام خدا را تکرار می کرد و می گفت طبق کلام خدا:
” اگر جمیع اموالم را در راه نیازمندان بدهم و جسم خودم را در راه اجرای عدالت بسوزانم ولی محبت نداشته باشم هیچ سودی نمی برم.”
(اول قرنتیان 13: 3)
مارتین لوتر کینگ با شعور پرورش یافته اش به وسیلۀ درک عمیقی که از کلام خدا داشت دریافته بود که تنها طریق پیروزی بر معضل بی عدالتی و نابرابری در اجتماع “تبدیل کردن دشمن به دوست” است و این به وسیلۀ خون ریزی امکان پذیر نیست. او از طرز تفکر عیسی مسیح آموخته بود که با شمشیر هیچ دلی تسخیر نمی شود و با تهدید هیچ دشمنی به دوست تبدیل نمی گردد.
بنابرین مبارزات خردمندانه و بشردوستانه و صلح جویانۀ او در همۀ دنیا به “انقلاب بدون خون” معروف شد و بیشترین تأثیر را در تبدیل بی عدالتی ها به عدالت اجتماعی بر جا گذاشت.
کشیش مارتین لوتر کینگ با الهام از تفکر مسیح نوعی اندیشیدن تأثیر گزار و تبدیل کننده را در اجتماع نهادینه کرد که بر اساس آن طرز تفکر “ارزش ها نه در رنگ و نژاد و ملیت و زبان و رابطه ها بلکه در شایستگی های شخصیتی و کار آمد بودن و استعداد و خلاقیت های افراد” ارزیابی می شود.
جلیل سپهر
www.lifespringiran.com
@jalilsepehr
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |