معرفی کتابهای کتاب مقدس: غلاطیان
رساله غلاطیان Galatians
کتاب غلاطیان نیز یکی دیگر از نامههای پولس رسول و در کل از ۶ فصل و ۱۴۹ آیه تشکیل شده است. این کتاب به عنوان یک رساله شیوا و فصیح جهت دفاع از یک حقیقت ضروری در عهد جدید ایستاده است، حقیقتی مبنی بر اینکه انسان بر اساس ایمان به مسیح و نه چیزی کمتر و نه چیزی بیشتر، عادل شمرده میشود؛ و افراد نه بر اساس اعمال شریعت بلکه بواسطه اطاعتی تقدیس میشوند که از ایمان به مسیح و بر اساس کاری که خدا برای آنها انجام داده است سرچشمه میگیرد.
نویسنده
انتساب رساله غلاطیان به پولس به عنوان نویسنده هرگز به طور جدی مورد سوال نبوده است. آیات ۱: ۱ و ۵: ۲ در خود این رساله اشاره کاملا آشکاری بر نویسنده بودن پولس دارد. پولس این رساله را به کلیساهای غلاطیه جنوبی بعد از این نوشت که در سفر بشارتی خود در آسیای صغیر در ایجاد آنها نقش فعالی داشت. رابطه نزدیک پولس با این کلیساها کمک میکند تا او از همان ابتدای این نامه با لحن بسیار قوی با آنها وارد گفتگو شود. پولس از اول در ارتباط با این کلیساها در این راستا عمل کرد تا مطمئن شود که آنها در راه حق و درست قرار دارند. در واقع، او برای تاکید بر جدیت هدف خود، قلم را در انتهای نامه از دست کاتب گرفته و به دست خود و با حروف بزرگ آنرا نوشت (غلاطیان ۶: ۱۱).
زمینه
مخاطبین نامه پولس به غلاطیان یک گروه از کلیساهای غلاطیه هستند که منطقهای در ترکیه امروزی میباشد. پولس انجیل را قبلا در این کلیساها موعظه کرده و تعلیم داده بود. پولس این نامه را برای مقابله با کسانی نوشت که فکر میکردند مسیحیان باید حتما ختنه شده تا به حضور خدا پذیرفته شوند. پولس این نامه را با دفاع از اقتدار رسالتی خود آغاز میکند (فصل ۱-۲)، پس از آن روشن ساخت که همه ایمانداران چه یهودی و چه غیر یهودی به طور یکسان، از نجات کامل در مسیح بهرهمند خواهند شد (فصل ۳-۴). پولس در فصل ۵ و ۶ نشان داد که چطور انجیل فیض، انسانها را به آزادی حقیقی و زندگی خدا پسندانه رهنمون میکند. به احتمال زیاد پیام اصلی غلاطیان این است که ”هیچ کس از اعمال شریعت عادل شمرده نمیشود، بلکه به ایمان به عیسی مسیح“ (۲: ۱۶). پولس این رساله را در حدود سالی مابین ۴۸ و ۵۵ پس از میلاد نوشته است.
تاریخچه
پولس پس از هجده ماه از شروع اولین سفر بشارتی خود و به محض ورود به انطاکیه، گزارشی دریافت کرد که نشان میداد کلیساهایی را که او در غلاطیه بنا کرده است با مشکلات روبرو شده و در دوران سختی قرار گرفته و بویژه در تعلیمات نادرستی سقوط کردهاند. تعدادی از یهودیان یک گروه تشکیل داده و عنوان کردند که تحت شریعت موسی زندگی کردن از ضروریات ایمان مسیحی است و بدین وسیله در کلیساهای غلاطیه نفوذ پیدا کرده بودند. پس از اینکه پولس منطقه غلاطیه را ترک کرد، معلمین کذبه به کلیساها وارد شدند و تعالیم غلطی را معرفی کردند. ایشان تعلیم میدادند که نجات به واسطه ایمان مسیح به علاوه انجام شریعت حاصل می¬شود. پیام ایشان مخلوطی بود از مسیحیت و یهودیت، فیض و شریعت، مسیح و موسی. ایشان همچنین سعی کردند غلاطیان را به وسیله گفتن اینکه پولس، رسول اصیل خداوند نیست منحرف سازند و بنابراین می¬گفتند که پیام او معتبر نیست. ایشان در پی ضربه زدن به اعتبار پیام به وسیله بی مفهوم کردن اعتبار پیام دهنده آن بودند. بسیاری از مسیحیان غلاطیه تحت تاثیر نظریات شریرانه ایشان قرار گرفته بودند.
پولس این کتاب را چند ماه قبل از ورود به شورای اورشلیم در سال ۴۹ قبل از میلاد به نگارش درآورد (اعمال ۱۵: ۱-۳۰).
کاربرد
در این نامه، پولس جزئیات واقعی نجات به واسطه فیض و نه از طریق حفظ شریعت در کل یا حفظ بخشی از آن را از ابتدا تا انتها به تفصیل بیان می¬کند. اعمال نیکو، مشخص کننده نجات نیستند، بلکه ثمره آن می¬باشند. مسیحی به جهت شریعت مرده است، او زندگی مقدس دارد نه به وسیله تلاش خودش بلکه به وسیله قدرت روحالقدس خدا که در او ساکن است.
رساله به غلاطیان نقش سرنوشت سازی در مسیحیت اولیه داشته است. اکثر اوقات از این رساله به عنوان پیش درآمدی بر رساله به رومیان نام برده می¬شود؛ غلاطیان یک تلاش جدی و پر احساس است برای نجات مسیحیت از تبدیل شدن به یک فرقه شریعت گونه یهودی. ما نمی¬دانیم که خود غلاطیان چگونه در مقابل آن عکس العمل نشان دادند ولی انجیل فیض جدا از اعمال شریعت، پیروز شد و مسیحیت پیشرفت کرده و به یک ایمان طلایی تبدیل شد.
جمع بندی
در شورای اورشلیم، رساله پولس با حکمت و وضوح کامل در مورد اولین مجادلهای سخن میگوید که کلیساها در سالهای اولیه گرفتار صحبت آن بودند، و آن چیزی نبود مگر ارتباط و رابطه مابین یهودیان مسیحی و غیر یهودیان مسیحی. لحن صحبت پولس نشان میدهد که چقدر این مسئله برای او دارای اهمیت بوده که ایمانداران بدون توجه به تمایزات نژادی و قومی در مسیح متحد باشند. برای پولس، این یک موضوع کوچک و جزئی نبود در حدی که او تا آنجا پیش رفت که غلاطیان را فراریان از مسیح نامید، مردمی که از حقیقت رو برگردانده و بسوی انجیل نادرستی رفتهاند که از پولس دریافت نکرده بودند (غلاطیان ۱: ۶-۹).
وقتی غلاطیان از انجیل فیضی که پولس به آنها تعلیم داده بود دور افتادند وفاداری خود به اقتدار پولس را نیز به عنوان رسول رد کردند. بنابراین، پولس دو فصل از نامه به غلاطیان را صرف دفاع از موضوع مورد بحث کرد. تنها در فصل ۳ او شروع به پرداختن به اساس تعلیمات نادرست آنها کرد؛ از جمله مبحث شریعت موسایی را که غلاطیان به دنبال توجیه آن بودند. در مقابل، پل استدلال خود را بر این اساس ارائه داد که انسان نه با انجام اعمال شریعت بلکه صرفا با ایمان به عیسی مسیح عادل شمرده میشود.
برگرفته از وب سایت: www.razgah.com
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |