معرفی کتابهای کتاب مقدس: روت
روت Ruth
کتاب روت نیز از جمله کتابهای تاریخی در عهد قدیم است که شامل ۴ فصل و ۸۵ آیه میشود. نام این کتاب برگرفته از نام یک زن جوان از اهالی موآب است که مادر مادربزرگ داود پادشاه و جده عیسی مسیح گردید (متی ۱: ۵).
این کتاب را میتوان یکی از بهترین نمونهها در ارتباط با روایتهای کوتاه دانست که تا کنون نوشته شده است. این کتاب با زوال و احیای دوباره نعومی و عروسش روت، روایتی از ایمان و تقوا را در دوران داوران به تصویر میکشد. روت بخاطر مادر شوهر خود، کشورش و فرهنگی که در آن بزرگ شده و تمام متعلقاتش را ترک میکند و صحنه جدیدی را در عرصه تاریخ قوم اسرائیل رقم میزند.
کتاب روت یکی از کتابهای تاثیر گذار بر قلب انسان است، داستانی از عشق و از خود گذشتگی که در تضاد کامل با بدبینی جامعه امروزی قرار دارد. با اینکه این کتاب بسیار کوتاه و بیش از چهار فصل ندارد، اما نشان میدهد که چگونه خداوند از افراد به طریقهای عجیب و شگفت انگیز استفاده میکند.
نویسنده
بر طبق کتاب تلمود که به مسائل فقهی یهودیان میپردازد، سموئیل نبی این کتاب را به نگارش درآورده است. اما نوشتار این کتاب چیزی در مورد نگارنده این اثر نشان نمیدهد؛ اما هر کسی که این کتاب را نوشته است یک داستان سرای ماهر و ورزیده بوده است، زیرا یکی از زیباترین داستانهای کوتاه موجود است.
آخرین آیات این کتاب، روت را به داود که پسر نوه او بوده است متصل میکند (۴: ۱۷-۲۲)؛ از این جهت که این آیات هیچ اشارهای به سلیمان نمیکند پس میتوان تاریخ نگارش این کتاب را پس از مسح داود به پادشاهی دانست.
گذار تاریخی
داستان روت در طی دوران داوران (روت ۱: ۱) و در هنگامی که موآب و اسرائیل در صلح نسبی بسر میبردند رخ داده است. و تمرکز داستان بر اساس پایداری روت در وقف خود به مادر شوهرش نَعُومی و محبت یک خویشاوند به نام بوعَزْ به این دو زن میباشد. زندگی روزانه روت و بوعَزْ نشان دهنده نمونهای از محبت بی ریا و فداکارانه است که روح شریعت خداوند را به تحقق میرساند (لاویان ۱۹: ۱۸؛ مرقس ۱۲: ۳۱؛ رومیان ۱۲: ۹-۱۰).
کاربرد
بوعَزْ نقش قاطعی را در این داستان بازی میکند: او خویش و ولی روت و نَعُومی بود (روت ۲: ۲۰؛ ۳: ۹). بوعَزْ در این نقش یک پیش زمینه از عیسی مسیح است. بوعَزْ خود را فدا ساخت تا روت و نَعُومی را فدیه دهد. مسیح نیز زندگی و حیات خود را فدا ساخت تا نوع بشر را فدیه دهد.
در نهایت یک صورت پنهان نیز در داستان روت نهفته است. و آن صورت پنهان خداوند است. این خداوند است که در پشت تمامی این صحنهها، تمام عناصر این طرح عظیم را گرد هم میآورد. در واقع همانند تمامی کتابهای موجود در کتاب مقدّس، بازیگر اصلی و کلیدی این کتاب نیز خود خداوند است. در کتاب مقدّس داستان خداوند در ورای همه داستانها قرار دارد. بواسطه زندگی افراد عادی و معمولی جامعه از قبیل روت و بوعَزْ، خداوند اهداف بزرگ خود را برای جهان و برای ابدیت به عمل میآورد.
دیدگاه
این کتاب از منظر دیدگاه نعومی نوشته شده است؛ هر رویدادی به او باز میگردد: شوهر و پسرانش، مرگ آنها، عروسش، بازگشت او به بیت لحم، خدای او، خویشاوندان او، بوعز، فروش زمین او، و در نهایت نسل و فرزندان او. تقریبا بدون هیچ تردیدی این تنها روایتی در کتاب مقدس است که نشان میدهد چگونه خدا از طریق چشم یک زن به امور نگاه میکند.
می توان او را جفت مونث ایوب نامید. نعومی همه چیز خود را از دست داد: خانه، همسر، پسرانش، (و حتی بیشتر از ایوب) معیشت خود را از دست داد. او به پایینترین طبقه در اسرائیل نزول کرد؛ فقیر و یک پیرزن بیوه؛ او در غم و اندوه به نزد خداوند فریاد برآورد بدون اینکه بداند خداوند چه هدیهای را در سر راه او قرار داده است و این هدیه همانا روت بود.
خود روت تجسم عشق و وفاداری و از خود گذشتگی بود؛ از اینرو در این کتاب ما فیض خدا را نیز میبینیم که روت را به عنوان قوم برگزیده خود میپذیرد و به او با دادن نقشی در تداوم ایجاد نسلی که به پادشاهی داود و در نهایت به عیسی مسیح ختم میشود، مفتخر میکند.
تاریخ رویداد
وقایع این کتاب در دورانی مابین ۱۱۶۰ و ۱۱۰۰ قبل از میلاد و در اواخر دوران داوران رخ داده است (۱: ۱). بواسط ارتداد و انحطاط اخلاقی قوم اسرائیل در این دوران، آنها روزهای سیاه و پر از درد و رنجی را میگذراندند. بخشی از داوری خداوند به جهت گناهان قوم اسرائیل، شامل جنگ و قحطی میشد. این کتاب سرآغاز خود را با گزارشی از قحطی شروع میکند که سبب میشود تا خانواده نعومی بیت لحم زادگاه خود را ترک کرده و به موآب که کشور همسایه آنها بود مهاجرت کنند. نعومی سرانجام با روت به زادگاه خود بازگشت زیرا شنیده بود که خداوند از قوم خود تفقد کرده و به ایشان برکت داده است.
این داستان همانند درخشش نوری در دوران داوران است و نشان از قدرت عشق مابین خدا و مردم وفادار به او دارد. نویسنده چشم اندازی از پویایی و موفقیت یک خانواده در خرمنگاهی در یک شهر کوچک را به خواننده نشان میدهد که کاملا در تضاد با روایت گستردهای است که در دوران داوران رخ میدهد.
نعومی، روت، و بوعز از شخصیتهای اصلی این حکایت هستند.
جمع بندی
ابراز یک چنین نمونه وقف و محبتی از جانب یک غیر اسرائیلی مانند روت نه تنها حیرتآور نیست بلکه قابل توجه و با ارزش است. کسانی که ایمان خود را بر خدای اسرائیل قرار میدهند و به دنبال خدمت به او با تمامی قلب خود هستند، پسران و دختران حقیقی اسرائیل میباشند (رومیان ۲: ۲۸-۲۹). قصد خداوند هرگز محدود به دادن برکات خود فقط به یک گروه نژادی خاص نمیگردد. همانند راحاب که یک روسپی کنعانی بود (یوشع فصل ۲)، روت نیز نشان زندهای از این حقیقت است که تمامی قومها دعوت شدهاند تا قسمتی از خانواده الهی باشند. روت سرانجام با بوعَزْ پسر راحاب ازدواج کرد، و از اینرو عروس راحاب گردید (متی ۱: ۵). بدینسان عیسی مسیح مستقیما از نسل این دو زن غیر اسرائیلی میباشد. تصمیم به عضویت در خانواده الهی بواسطه تولد جسمانی یک شخص صورت نمیگیرد بلکه بواسطه ایمان و اطاعت شخص است که انجام میگیرد، یعنی در واقع بواسطه اطاعتی که از ایمان سرچشمه میگیرد میسر میشود (رومیان ۱: ۵).
برگرفته از وب سایت: www.razgah.com
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |