معرفی عهد جدید: رسالۀ دوم پطرس (فصل بیستم)
فصل بیستم
رسالۀ دوم پطرس
زمینه
شواهد خارجی در مورد اینکه این رساله توسط پطرس رسول نوشته شده است کمتر از سایر قسمتهای عهد جدید است. هیچ کدام از آباء کلیسا از این رساله نقلقول مستقیم نکردهاند هرچند اشاراتی در هرماس و دوم کلمنت و دیداکه وجود دارد. یوسبیوس از قول اریجن (حدود ۲۲۰ میلادی) نقل میکند که گفته است «پطرس… یک رساله از خود باقی گذارده است که در مورد آن تردیدی وجود ندارد. همچنین رساله دیگری از او بر جای مانده که مشکوک است.» بیشک اریجن از وجود این رساله با خبر بوده است و سخنان او به این معنی نیست که در مورد اصالت آن شک دارد. نتیجهای که از سخنان او میتوان گرفت این است که رساله دوم پطرس توسط همه کلیساها قبول نشده بود.
وضع فوقالذکر منحصر به رسالۀ دوم پطرس نیست. در همین زمینه اریجن تأیید نموده است که رسالات دوم و سوم یوحنا توسط تمام کلیساها مورد قبول نبود ولی اریجن علت این امر را کوچک بودن این رسالات میداند. کوچک بودن رسالات و معلوم نبودن مقصد آنها احتمالاً باعث گردید که در ابتدا به دست عدۀ زیادی نرسد و بعداً وقتی همه از وجود آن مطلع شدند سؤالاتی در مورد اعتبار آنها پیش آمد.
نام پطرس در ابتدای رسالۀ دوم پطرس وجود دارد و اشاراتی که در آن دربارۀ نویسنده یافت میشود با شرح حال پطرس رسول مطابق است. از پاک شدن گناهان گذشتۀ خود سخن میگوید (۹:۱). معلوم میشود که زمان رحلتش نزدیک است (۱۳:۱) و مسیح آن را پیشگویی کرده بود (۱۴:۱و یوحنا۱۸:۲۱و۱۹). تبدیل هیأت مسیح به عنوان یک واقعۀ برجسته در زندگی نویسنده و همکارانش ذکر شده است (۲پطرس ۱۶:۱-۱۸). قبلاً رسالهای به همان مقصد فرستاده شده بود (۱:۳). مخاطبین، رسالاتی هم از پولس دریافت کرده بودند که پطرس فهم آن را مشکل میداند ولی کلام الهام شدۀ الاهی است (۱۵:۳و۱۶). این موضوع نشان میدهد که این رساله دیر نوشته شده زیرا به نوشته شدن و انتشار رسالات پولس اشاره میکند و برای همین است که پولس را به طور بسیار صمیمانه «برادر حبیب ما پولس» میخواند (۱۵:۳). نویسنده از پولس به عنوان هم قطار معاصر و مساوی یاد میکند نه به عنوان یک قدیس رسمی قدیمی.
رسالات اول و دوم پطرس از نظر لغات و سبک نگارش با یکدیگر تفاوت زیادی دارند. شاید کاتبان این دو رساله متفاوت بودند و شاید رسالۀ دوم را خود پطرس نوشته و کاتبی نداشته است.
هرچند دلایل خارجی در مورد نویسندۀ رساله دوم پطرس به اندازۀ سایر قسمتهای عهد جدید قوی نیست ولی دلایل داخلی (یعنی دلایلی که در خود رساله وجود دارد) در این مورد کافی به نظر میرسد. در این رساله هیچ مطلبی که حاکی از بدعتکار بودن نویسنده باشد وجود ندارد و در آن هیچ چیزی که خلاف عقاید پطرس باشد دیده نمیشود و برخلاف نوشتههای جعلی، دارای شاخ و برگها و شرححالهای زائد نیست. چون دلایل قطعی در مورد جعلی بودن آن وجود ندارد ما آن را اصیل و معتبر میدانیم.
اشاراتی که در رساله در مورد مؤلف آن یافت میشود با زندگی پطرس مطابقت دارد. آخرین اثر موجود اوست که قبل از رحلتش به کلیساهایی که رسالۀ اول را دریافت کرده بودند نوشته شد. از قرار معلوم خطر جفاها مرتفع شده بود زیرا در مورد زحمات مسیحیان چندان اشارهای وجود ندارد. اگر این فرض صحیح باشد که پطرس این رساله را از روم در سالهای ۶۵ تا ۶۷ میلادی نوشته است، حتماً متوجه شده بود که جفاهای قبلی جنبۀ محلی داشته نه عمومی. اکنون مسائل جدیدی مطرح شده بود و دیگر خطرات کلیسا را از خارج تهدید نمیکردند بلکه از داخل.
خطری که کلیساها با آن مواجه بودند عبارت بودند شکها و تعلیم غلطی که از پیشوایان کاذب سرچشمه میگرفت. «در میان شما معلمان کذبه خواهند بود که بدعتهای مهلک را حقیقتاً خواهند آورد و آن آقایی را که ایشان را خرید انکار خواهند نمود» (۱:۲). ماهیت این انحراف از ایمان صحیح به طور دقیق روشن نشده است. از قرار معلوم مربوط به انکار قدرت نجات و خداوند بودن مسیح است (۱:۲) که نتیجۀ آن عبارت بود از ترک کامل اصول اخلاقی و همچنین از خود راضی بودن بر سر جهل روحانی (۱۰:۲-۱۲).
در زمان نوشته شدن رساله خطرات هنوز به کمال نرسیده بود (۱:۲). هرچند پطرس به خطر جهل و شک و تردیدی که در افکار اعضاء کلیسا وجود داشت توجه داشت. دو بار تأکید نموده است که باید حقایقی را که تعلیم یافتهاند به یاد آورند (۱۲:۱و۱:۳و۲). باید به خاطر داشته باشند که اولاً کتاب مقدس، که بر اثر فکر و کاردانی بشر به وجود نیامده است، دارای مکاشفۀ معتبر روح الاهی است (۱۹:۱-۲۱) و ثانیاً رجعت خداوند، که به نظر بعضی به تأخیر افتاده بود، «چون دزد خواهد آمد» (۱۰:۳). هدف رسالۀ دوم پطرس عبارت است از تقویت وفاداری در ایمان و تشویق مسیحیانی که امید خود را در مورد رجعت خداوند به علت تأخیری که حاصل شده بود از دست داده بودند.
محتوا
موضوع اصلی رسالۀ اول پطرس زحمات بود و موضوع اصلی رسالۀ دوم پطرس معرفت یا آگاهی است. پیروان عقاید غلط، به علت معرفت و دانشی که داشتند خود را برتر میدانستند و پطرس میخواهد نشان دهد که جواب معرفت غلط، معرفت صحیح است. لغت معرفت یا لغات مترادف آن شانزده بار در رساله وجود دارد که شش بار آن مربوط به معرفت یا شناسایی مسیح است. این موضوع اصلی باعث به هم پیوستگی رساله و تکامل تدریجی مطالب آن گردیده است.
همانطوری که از فهرست مطالب رساله میتوان فهمید، این رساله دارای سه قسمت عمده است. در قسمت اول ماهیت معرفت واقعی بحث شده که به عنوان بخشش الاهی به وسیلۀ قوت او (۳:۱) و از طریق وعدههای او (۴:۱) عطا میگردد. این امر باعث میشود که ایماندار در ذات الاهی شریک گردد و پیشرفت رشد و حوصلۀ وی را بر ملکوت سماوی آماده میسازد. پایۀ این معرفت در شهادات شخصی کسانی که مسیح را میشناسند و همچنین در مکاشفه کلام الاهی که از طریق الهام مستقیم روحالقدس ثبت گردیده است یافت میشود.
قسمت دوم هشدار از طریق نبوت در مورد معلمین کذبهای است که در کلیسا ظاهر خواهند شد. این تعالیم غلط و نفاقانگیز در این امر با هم شباهت دارند که کار نجاتبخش و خداوند بودن مسیح را انکار مینمایند و همه منتهی به فساد اخلاقی میگردند. از تاریخ حوادثی نقل میشود که نشان دهد چگونه خدا در گذشته معلمین کذبه را مجازات کرده است. فعالیتها و وعدههای دروغین این معلمین کذبه در آیات ۱۰:۲ب تا ۱۹ به بهترین طرز تصویر گردیده است. محکومیت نهایی آنها که در ۲۱:۲ ذکر گردیده «برای ایشان بهتر میبود که راه عدالت را ندانسته باشند از اینکه بعد از دانستن بار دیگر از آن… برگردند»، ما را به یاد فرمایشات عیسای مسیح در مورد یهودا میاندازد «آن شخص را بهتر بودی که تولد نیافتی» (متی ۲۴:۲۶).
جنبأ قوی آخرتشناسی رسالۀ دوم پطرس مخصوصاً در باب آخر مشاهده میشود. اشارهای که به رحلت در باب اول وجود دارد نشان میدهد که پطرس به ابدیت معتقد است و اشاره به نبوت (۲پطرس ۲۱:۱) ارتباط این رساله را با حوادث آینده معلوم میسازد. در قسمت دوم بهطور واضح در مورد تعالیم غلط و ارتداد آینده سخن به میان آمده است. باب سوم روشن میسازد که تنها امید این است که در مورد نقشۀ خدا برای آینده آگاهی صحیح داشته و با صبر در انتظار انجام آن باشیم. تمسخرکنندگان حقیقت رجعت خداوند را که انبیاء و رسولان با اطمینان تمام پیشگویی کردند و نویسندۀ رساله نیز خود را جزء آنها میداند (۱:۱)، انکار خواهند کرد. وقایع گذشته نشان میدهد که امور طبیعی همیشه به طور یکنواخت انجام نمیشود بلکه مجازاتهای فاجعهانگیز نیز وجود داشته است. به همان طریق روز خداوند، همانطوری که پولس نیز میگوید (۱تسالونیکیان ۲:۵)، چون دزد در شب خواهد آمد و نظام فعلی بر خواهد ریخت و «آسمانهای جدید و زمین جدید… که در آنها عدالت ساکن خواهد بود» (۲پطرس ۱۳:۳) ایجاد خواهد شد.
فهرست مطالب
دوم پطرس:معرفت حقیقتی خدا
قسمت اول- سلام ۱:۱
قسمت دوم- ماهیت معرفت واقعی ۲:۱-۲۱
بخششی از خدا ۲:۱-۴
رشد در تجربه ۵:۱-۱۱
اساس اطمینان ۱:۲-۲۲
قسمت سوم-خطر ترک کردن نعرفت ۱:۲-۲۲
هجوم بدعتها ۱:۲-۳
نمونههایی از بدعتها ۴:۲-۱۰
طرز عمل بدعتکاران ۱۰:۲ب-۱۹
خطر بدعتها ۲۰:۲-۲۲
قسمت چهارم-امید و آیندۀ معرفت واقعی ۱:۳-۱۸
سابقۀ گذشته ۱:۳-۷
وعده برای آینده ۸:۳-۱۳
پایداری در انتظار ۱۴:۳-۱۸
ارزیابی
مهمترین سهمی که رساله دوم پطرس در تعالیم عهد جدید دارد، آیات مربوط به کلام خداست: «هیچ نبوت کتاب از تفسیر خود نبی نیست زیرا که نبوت به ارادۀ انسان هرگز آورده نشد بلکه مردمان به روح القدس مجذوب شده از جانب خدا سخن گفتند» (۲۰:۱و۲۱). لغات مهم در این آیات عبارتند از «خود نبی» و «تفسیر» و «مجذوب شدن». مقصود از خود نبی عبارت است از تفسیر شخصی. مفهوم عبارت است از تشریح و روشنسازی. این به آن معنی نیست که انسان نباید کلام خدا را تفسیر نماید بلکه هشداری است در این مورد که نباید به آیه متکی شد و مفهوم روحانی آن در نظر نگرفت بلکه چون روحالقدس نویسندۀ واقعی کلام خداست تفسیر نهایی با روحالقدس است. کلمۀ «مجذوب شدن» به معنی کشیده شدن مانند یک کشتی که امواج دریا آن را هدایت میکنند و قدرت موتور آن چند برابر میشود. اشارهای که به رسالههای پولس به عنوان کلام خدا وجود دارد (۱۶:۳)، نشان میدهد که قسمتهای مختلف عهد جدید در حال تکوین بودند، هرچند پطرس در مورد نوشتههای پولس ادعایی بیشتر از خود پولس ندارد (۱تسالونیکیان ۱۳:۲). دوم پطرس همراه دوم تیموتائوس ۱۵:۲و۱۶:۳ روشن میسازد که مکاشفۀ ثبت شدۀ عهد عتیق نشاندهندۀ اراده و نقشههای الاهی است و در زمانی که مناقشات علم الاهی و انحطاط اخلاقی زیاد بود عهد عتیق معیار ایمان و عمل محسوب میگردید.
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |