معرفی عهد جدید: برنامۀ پولس (فصل پانزدهم)
معرفی عهد جدید
برنامۀ پولس
(اعمال ۳۶:۱۵-۱۶:۲۱)
بعد از خاتمۀ شورای اورشلیم، پولس و برنابا به انطاکیه مراجعت کردند و مدتی به تعلیم و موعظه پرداختند (۳۵:۱۵). احتمالاً مناقشه در مورد مسئلۀ ختنه باعث ایجاد سرگردانی در کلیسا شده بود و برای رفع آن لازم بود تعالیم دقیقی داده شود. معهذا وظیفۀ بشارت فراموش نشده بود و بزودی مسافرت جدید آغاز گردید.
مقایسۀ اعمال ۳۶:۱۵ با ۱:۱۳و۲ نشان میدهد که مسافرت جدید توسط پولس پیشنهاد شد در حالی که مسافرت اول توسط کلیسا پیشنهاد گردید. رهبری پولس که از نیمۀ مسافرت اول آغاز شده بود (۱۳:۱۳)، اکنون از حقایق مسلم بود. به علاوه پیشنهاد پولس نشاندهندۀ یکی از مهمترین اصول بشارتی وی بود:
«برگردیم و برادران را در هر شهری که در آنها به کلام خداوند اعلام نمودیم دیدن کنیم که چگونه میباشند».
به دنبال بشارت باید در استحکام آن از طریق تعلیم و سازمان دادن ایمانداران کوشش نمود.
متأسفانه میان برنابا و پولس مشاجرهای درگرفت که لااقل در آن زمان باعث جدایی آنها از یکدیگر گردید. برنابا مایل بود پسرعموی خود یعنی یوحنای مرقس را، که در مسافرت اول به طور کامل همکاری نکرده بود، همراه ببرد. حتماً مایل بود که به این جوان فرصت دیگری بدهد. پولس، با توجه به اهمیت کاری که در پیش داشتند، با بردن وی موافق نمینمود و او را به همکاری نمیپذیرفت. هم برنابا و هم پولس هر دو از یک نظر حق داشتند. مرقس به قدری ارزش داشت که ممکن نبود به خاطر یک اشتباه او را کنار بگذارند. ولی از طرف دیگر صلاح نبود که با انتخاب یک همکار بیتوجه و غیرقابل اعتماد حیات کلیساهای نورسته را به خطر بیاندازند. راهحلی که آنها انتخاب کردند در آن شرایط بهترین راهحل بود. برنابا مرقس را همراه خود به قبرس یعنی وطن خود برد زیرا در آنجا نقایص احتمالی مرقس باعث زیان کمتری میشد و مسئولیت وی به بزرگی مسئولیت در آسیای صغیر نبود. پولس هم سیلاس را انتخاب کرد که یکی از فرستادگان شورای اورشلیم به انطاکیه بود و با هم از طریق سوریه و قیلیقیه به طرف شمال به سرحدات آسیای صغیر رهسپار شدند.
از این به بعد در اعمال رسولان ذکری از برنابا وجود ندارد. ظاهراً پولس رابطۀ دوستی با وی را قطع نکرد زیرا بعدها نام او را ذکر میکند (۱قرنتیان ۶:۹) و معلوم میشود که هنوز در کار خداوند بود و در زمان نوشته شدن رسالۀ اول قرنتیان از دوستان پولس محسوب میشده است. این واقعه نشان میدهد که چطور ممکن است دو شخص خوب دربارۀ موضوع مهمی اختلاف عقیده داشته و در عین حال هر دو حق داشته باشند. سرپرستی برنابا از مرقس باعث رشد روحانی وی گردید و غیرت پولس و دقت وی در مورد انتخاب همکار برای رسانیدن بشارت به نواحی جدید باعث وارد شدن همکاران زیادی در کار خداوند شد و احتمالاً از تکرار وضع مأیوسکننده مانند مراجعت مرقس از پرجه جلوگیری کرد.
مسافرت دوم به آسیای صغیر
هیأت مبشرین بعد از تعلیم در انطاکیه در سال ۴۹ میلادی مسافرت خود را آغاز کرد. این مبشرین از راه زمینی از طریق سوریه و قیلیقیه مسافرت کرده و کلیساها را استوار مینمودند (۴۱:۱۵). بدین طریق هر یک از دو گروه کلیساهایی را که تأسیس شده بودند، بازدید کردند زیرا پولس قبل از رفتن به انطاکیه در آن نواحی فعالیت زیادی کرده بود. آنها به مسافرت خود از راه زمین ادامه دادند و از طرسوس از طریق دروازههای قیلیقیه به طرف شمال حرکت کردند و سپس از راه کاروانرو واقع در غلاطیۀ جنوبی به طرف غرب رهسپار شدند. احتمالاً اواخر بهار یا اوایل تابستان بود که آنها از دشتهای سوزان گذشته و کوهها را قطع کردند و به نواحی پشت ساحل رسیدند.
سرانجام به دربه و لستره آمدند که آخرین محل اقامت آنها در مسافرت قبلی بود. در اینجا واقعهای غیرمعمولی روی داد. پولس ایماندار جوانی به نام تیموتائوس یافت که مادرش یهودی و پدرش یونانی بود. مادر تیموتائوس احتمالاً در مسافرت قبلی پولس به مسیح ایمان آورده بود. تیموتائوس به وسیلۀ مادر و مادربزرگ یهودی خود با دقت کامل از عهدعتیق تعلیم یافته بود (۲تیموتائوس ۵:۱و ۱۴:۳و۱۵) و در میان مسیحیان آن ناحیه احترام زیادی داشت. پولس که تشخیص داده بود تیموتائوس میتواند یک رهبر خوب و همکار با ارزشی برای کار در آن ناحیه باشد، تصمیم گرفت او را جزء همکاران خود بپذیرد.
معهذا وضع تیموتائوس مشکل جدیدی برای پولس ایجاد کرد. چون پدرش غیریهودی و نامختون بود، احتمال زیادی وجود داشت که یهودیان که هماکنون مخالف پولس و پیام او بودند با تیموتائوس نیز مخالفت نمایند. از طرف دیگر اگر پولس او را ختنه میکرد، آیا به این معنی نبود که با عقاید مسیحیان پیرو شریعت موافقت کرده است در حالی که آنها کلیساهای غلاطیه را در خطر انداخته بودند و پولس در رساله به غلاطیان به آنها حمله کرده بود؟ در این مسافرت پولس نتایجی را که در شورای اورشلیم حاصل شده بود اعلام میکرد (اعمال ۴:۱۶) و ختنه کردن تیموتائوس مخالف این نتایج و تصمیمات بود. معهذا با ختنه شدن او موافقت کرد. تیموتائوس از نظر والدین خود نیمه یهودی و از نظر تربیت خود کاملاً یهودی بود. ختنه شدن وی به منزلۀ رد کردن این اصل نبود که غیریهودیان برای مسیحی شدن مجبور نیستند شریعت را بپذیرند زیرا تیموتائوس غیریهودی محسوب نمیشد. این یک تصمیم شخصی بود که به هیچ اصلی خلل وارد نمیآورد بلکه مانعی را که در راه خدمت در میان یهودیان آن ناحیه وجود داشت، برطرف میساخت. ایمانداران غیریهودی از این امر ناراحت نمیشدند زیرا تیموتائوس را یهودی میدانستند و خودشان هم مجبور نبودند این عمل را انجام دهند.
از قرار معلوم رسالۀ پولس و مسافرت خودش به غلاطیه باعث ایجاد آرامش در کلیساهای آن ناحیه گردید. در مورد این بازدید جزئیات زیادی ذکر نشده و فقط گفته شده است: «کلیساها در ایمان استوار میشدند و روز به روز در شماره افزوده میگشتند» (۵:۱۶).
پولس، که بازدید غلاطیه را به پایان رسانیده بود، تصمیم گرفت برای رسانیدن بشارت به نواحی جدیدی برود. در نواحی غربی غلاطیه که مردم آن از نظر نژادی به اهالی فریجیه معروف بودند، موعظه کرد و بدین طریق به تدریج به آسیای صغیر نزدیک شد (۶:۱۶). چون به وسیلۀ روح خدا از رفتن به آسیای صغیر منع شد به طرف شمال به مسینا رفت و در نظر داشت به بطینا برود ولی از رفتن به آن نواحی نیز منع گردید. در حال بلاتکلیفی به ترواس که از بنادر غربی آسیای صغیر بود رفت و در این فکر بود که بعداً به کجا برود.
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |