کتاب مقدس

معرفی عهدجدید: رسالات قرنتیان- اول قرنتیان (فصل پانزدهم)

رای بدهید

معرفی عهد جدید

رسالات قرنتیان

زمینه

پولس در زمان اقامت خود در افسس با کلیساهای اخائیه که در مسافرت قبلی تأسیس کرده بود تماس داشت. کلیسای قرنتس به علت ناپایدار بودنش باعث ناراحتی و رنجش پولس بود. اعضاء این کلیسا را عموماً غیریهودیان تشکیل می‌دادند که اطلاع زیادی از عهدعتیق نداشتند و اصول مذهبی و اخلاقی آنها با مسیحیت تضاد کلی داشت و به همین دلیل لازم بود تعلیم کافی به آنها داده شود تا در مسیحیت رشد پیدا کنند (۱قرنتیان ۱:۳-۳).

خدمات اپلس در میان آنها از چند نظر مفید بود. او بسیاری از قرنتیان را به وسیلۀ معلومات وسیع و از طریق ارائۀ حقایق به طرز ساده به سوی خود جلب کرده بود. او مخصوصاً در جلب یهودیان مهارت داشت زیرا عهدعتیق را خوب می‌دانست و در فن استدلال ماهر بود (اعمال ۲۷:۱۸و۲۸). پولس از خدمات او رضایت داشت و او را تأیید می‌نمود (۱قرنتیان ۱۲:۱۶).

امکان دارد که پطرس هم از قرنتس بازدید کرده باشد هر چند در این مورد اطلاعات زیادی در دست نیست. پولس اشاره می‌نماید که قرنتیان پطرس را می‌شناسند (۱۲:۱) و از سخنان او به طور تلویحی چنین می‌فهمیم که پطرس در آنجا موعظه کرده است (۵:۹). اگر پطرس با کلیسای قرنتس تماس نمی‌داشت بعید به نظر می‌رسید که عده‌ای از اعضای آن کلیسا او را رهبر خود بدانند.

رسالۀ گم شده

در حالی که اپلس و احتمالاً کیفا در قرنتس بودند و در آنجا موعظه می‌کردند پولس مشغول انجام مسافرتی بود که او را به فلسطین و سپس به افسس رسانید. در این زمان یا مدت کوتاهی بعد از رسیدن به افسس، پولس رساله‌ای را نوشت که در ۱قرنتیان ۹:۵ به آن اشاره می‌نماید: «در آن رساله به شما نوشتم که با زانیان معاشرت نکنید». وضع اخلاقی قرنتس ایجاب می‌کرد که کلیسا برای ادامۀ حیات خود از شرارتهای محیط کاملاً جدا شود. از قرار معلوم این فرمایش پولس سوءتفاهماتی ایجاد کرده بود زیرا در اول قرنتیان توضیخ می‌دهد که مقصودش جدا شدن از جهان نیست بلکه می‌خواهد آنها از مسیحیاتی که در گناه زنا به سر می‌بردند جدا شوند.

از محتوای کامل این رسالۀ گم شده هیچ‌کس اطلاعی ندارد زیرا موجود نیست. یکی از علمای مسیحی به نام دیوید اسمیت و عدۀ دیگر معتقدند که قسمت‌هایی از «رسالۀ گمشده» در ۱قرنتیان ۱۲:۶-۲۰ و ۲قرنتیان ۱۴:۶-۱:۷ حفظ شده است ولی دلایل قطعی در این مورد وجود ندارد.‌ در هر حال آنچه مسلم است این است که اهمیت پاکی اخلاقی در قرنتس مانند سایر شهرهای غیریهودیان یکی از اولین مسائلی بود که پولس با آن روبرو شد.

اول قرنتیان

تاریخ

نتیجه‌ای که از رسالۀ گمشده به دست آمد به هیچ‌وجه رضایت‌بخش نبود. اپلس و کیفا از آنجا رفنه بودند و کلیسا که رهبر  شایسته‌ای نداشت دچار اغتشاش شده بود. گزارشات ناراحت‌کننده‌ای توسط غلامان یک خانوادۀ قرنتسی که در افسس مشغول تجارت بودند به افسس می‌رسید‌. بالاخره سه نفر از اعضاء یعنی استیفان و فرتوناتس و اخائیکوس هدایایی برای پولس آوردند و در ضمن حامل نامه‌ای بودند که طی آن قرنتیان در مورد بعضی از مسائل توضیحاتی خواسته بودند. در جواب این نامه، پولس رسالۀ اول به قرنتیان را نوشت. این رساله را در اواخر اقامتش در افسس نوشته زیرا در موقع نوشتن آن تصمیم گرفته بود که به مکادونیه و اخائیه مسافرت نماید (۱قرنتیان ۵:۱۶-۷). احتمالاً در زمستان یا پاییز نوشته شده زیرا می‌گوید به خاطر توفیقی که در کار خداوند در آنجا به دست آورده است تا پنتیکاست در افسس خواهد ماند (۸:۱۶). وی مشغول جمع‌آوری هدایا برای فقرای اورشلیم بود که در آخرین مسافرت خود به آن شهر هدایا را به آنجا ببرد (اعمال ۱۷:۲۴). پس در موقع نوشته شدن رساله در نظر داشت دوباره به فلسطین برگردد. تاریخ نوشته شدن رساله به احتمال قوی زمستان ۵۵ میلادی در افسس است.

محتوا

رسالۀ اول قرنتیان در مقایسه با سایر رسالات پولس از نظر محتوا بسیار گوناگون و از نظر سبک نگارش متفاوت است. موضوعاتی که در آن بحث شده‌اند بسیار متنوع بوده و از شقاقها گرفته تا امور مالی و از رسوم کلیسایی گرفته تا رستاخیز را شامل است. هر نوع روش ادبی برای نگارش آن به کار گرفته شده است مانند منطق، طعنه، تقاضا، سرزنش، شعر، نقل‌قول، تشریح. به طور خلاصه سبک آن طوری است که مثل اینکه پولس با رهبران کلیسای قرنتس حضوری صحبت می‌نماید. به جای اینکه مباحثات علم الاهی را پیش بکشد، به طرزی بسیار خودمانی مطالب خود را بیان می‌دارد. معهذا این رساله دارای یک موضوع اصلی است که می‌توان آن را «صلیب از نظر مفهوم اجتماعی آن» نامید.‌ بیشتر در مورد تضادهای موجود بین عقاید و رفتار مسیحی با عقاید و رفتار بت‌پرستان بحث می‌نماید. مسائلی که در این رساله بحث شده هنوز هم تازگی دارد زیرا امروزه در تمدن‌های پیشرفتۀ بشری باز هم عقاید و رسوم بت‌پرستانه بسیار زیاد است.

فهرست مطالب

اول قرنتیان: مسائل قرنتس

قسمت اول- درود    ۱:۱-۹

قسمت دوم- جواب به گزارش خانوادۀ خلویی   ۱۰:۱-۲۰:۶
شقاق در میان گروهها    ۱۰:۱-۲۳:۳
دفاع از خدمات پولس     ۱:۴-۲۱
زنا با محارم    ۱:۵-۱۳
انتقاد در مورد مرافعه با یکدیگر    ۱:۶-۱۱
زنا محکوم است    ۱۲:۶-۲۰

قسمت سوم- جواب به سؤالات مذکور در نامه   ۱:۷-۹:۱۶
ازدواج    ۱:۷-۲۴
باکره‌ها    ۲۵:۷-۴۰
قربانی‌های بت‌ها    ۱:۸-۱:۱۱
ارزیابی از نظر بت    ۱:۸-۱۳
ارزیابی از نظر آزادی     ۱:۹-۲۷
ارزیابی از نظر رابطه با خدا     ۱:۱۰-۲۲
ارزیابی از نظر رابطه با دیگران   ۲۳:۱۰-۱:۱۱
مسائل مربوط به عبادت    ۲:۱۱-۳۴
پوشانیدن سر     ۲:۱۱-۱۶
سفرۀ خداوند    ۱۷:۱۱-۳۴
عطایای روحانی     ۱:۱۲-۴۰:۱۴
رستاخیز بدن     ۱:۱۵-۵۸
جمع‌آوری هدایا     ۱:۱۶-۹

قسمت چهارم- سلام‌های آخر    ۱۰:۱۶-۲۴

رسالۀ اول قرنتیان بر اساس مطالبی نوشته شده است که بازدیدکنندگان کلیسای قرنتس به او گزارش داده و یا سؤالاتی که اعضای کلیسای قرنتس طی نامه‌ای از پولس پرسیده بودند. معلوم نیست که چه مقدار از این اطلاعات توسط اپلس و چه مقدار توسط سه نفر آورندگان هدایا به پولس داده شده بود. اشارۀ صریح به «اهل خانۀ خلویی» وجود دارد (۱۱:۱) که گزارشاتی در مورد شقاق‌ها و فساد اخلاقی و مرافعه‌هایی که آرامش کلیسا را به هم زده بود به پولس داده بودند. دربارۀ این موضوعات، پولس در شش باب اول به تفصیل بحث کرده است. از ابتدای باب هفتم مطالب جدیدی آغاز می‌شود: «اما دربارۀ آنچه به من نوشته بودید…» (۱:۷) و تکرار این جمله (۲۵:۷ و ۱:۸ و ۲:۱۱ و ۱: ۱۲ و ۱:۱۵ و ۱:۱۶) نشان می‌دهد که پولس به سؤال جدیدی جواب می‌دهد.

ارزیابی

رسالۀ اول قرنتیان بهتر از هر رسالۀ دیگری مسائل و مشکلات یک کلیسای نوپا را نشان می‌دهد. به هر شکلی از طریق به کار بردن یک اصل روحانی جواب داده می‌شود نه از طریق نصایح روانشناسی.‌ مثلاً راه چاره برای شقاقها، رشد روحانی است (۱:۳-۹). راه چاره در مورد زنا عبارت است از تنبیه کلیسایی تا زمانی که خاطی توبه کند و به کلیسا برگردانده شود (۱:۵-۵). راه چاره در مورد مرافعه‌ها و دعاوی عبارت است از حکمیت در جامعۀ مسیحی (۱:۶-۶). در مورد همسر بی‌ایمان هدف شخص ایماندار عبارت است از نجات همسر بی‌ایمانش نه دور کردن وی (۱۲:۷-۱۴). در مورد باکره‌هایی که ازدواج نکرده‌اند، راه چاره عبارت است از پرهیزکاری یا ازدواج رسمی (۳۶:۷و۳۷). در مورد مسائل و جدایی مانند خوراکهایی که به بتها تقدیم شده و جزئیات مراسم عبادت، عامل مهم عبارت است از رابطۀ ایماندار با خدا (۳۱:۱۰و۱۳:۱۱و۳۲). همچنین عطایا در کلیسا به وسیلۀ خدا بخشیده می‌شود (۲۸:۱۲).

در رسالۀ اول قرنتیان مطالبی در مورد حیات و رفتار کلیسا وجود دارد که برای مسیحیان امروزی ایجاد اشکال می‌نماید. وضع «باکره‌ها» در باب هفتم که در آن کلمۀ «دختر» در متن وجود ندارد (۳۶:۷-۳۷)، «سپردن به شیطان» به عنوان تنبیه کلیسایی (۵:۵) و تعمید برای مردگان (۲۹:۱۵) مسائلی هستند که در مورد آنها توضیحی داده نشده است، هر چند برای پولس و خوانندگان رساله بسیار روشن بودند. اشاره به این مسائل دلیل بر آن نیست که این کارها در همۀ کلیساها رواج داشته است. تعمید برای مردگان هم ممکن است از رسوم کلیسای قرنتس بود که توسط پولس تأیید نمی‌شد ولی برای قوی ساختن استدلال در مورد رستاخیز به کار برده شده است.

رسالۀ اول قرنتیان توسط تیموتائوس به مقصد برده شد (۱۰:۱۶). پولس کوشش نمود اپلس را راضی سازد که مسائل کلیسای قرنتس را حل نماید ولی او قبول نکرد. شاید اپلس تصور می‌کرد که رفتن او به قرنتس باعث تشدید اختلافات خواهد گردید. پولس در مورد موفقیت تیمونائوس تردید داشت زیرا به قرنتیان توصیه می‌کند که او را نترسانند و تحقیر ننمایند (۱:۱۶و۱۱).

از نتیجۀ مسافرت تیموتائوس به قرنتس اطلاعی در دست نیست ولی از قرار معلوم ناموفق بوده است. در دوم قرنتیان پولس دربارۀ برنامۀ خود دو بار صحبت می‌کند و می‌گوید: «اینک مرتبۀ سیم مهیا هستم که نزد شما بیایم« (۲قرنتیان ۱۴:۱۲و ۱:۱۳). با توجه به اینکه در اولین مسافرت، کلیسای قرنتس تأسیس شد و چون نامه از مکادونیه بعد از ترک افسس که در آنجا قبل از آمدن به قرنتس توقف نموده بود، نوشته شده است، پس حتماً در فاصله میان مسافرت تیموتائوس و خروج پولس از آسیا ملاقاتی وجود داشته که ثبت نشده است. این بازدید وقت زیادی لازم نداشت زیرا رفتن از افسس به قرنتس خیلی آسان بود. لوقا دربارۀ این بازدید در اعمال رسولان سخنی نمی‌گوید زیرا نمی‌توانست جزئیات تمام وقایع را منعکس نماید. دوم قرنتیان نشان می‌دهد که پولس حتماً به قرنتس رفته است تا کار ناتمام تیموتائوس را انجام دهد و وقتی در آنجا بود مورد بی‌لطفی شدید قرار گرفت و نصایح او مورد قبول واقع نشد. رقبایی که خود را «رسول» می‌خواندند و از کلیساها کمک دریافت می‌کردند و به یهودی بودن خود افتخار می‌کردند و از اینکه خادم مسیح هستند بر خود می‌بالیدند، در کلیسای قرنتس نفوذ کرده و پولس را در نظر همه کوچک کرده بودند (۲قرنتیان باب‌های ۱۰و۱۱). به علاوه اعضایی که گرفتار گناه بودند حاضر نبودند توبه کنند (۲۱:۱۲). وضع بسیار بغرنج بود.

پولش تصمیم گرفت که تا وقتی اعضای کلیسای قرنتس رفتار خود را عوض نکرده‌اند به قرنتس برنگردد (۲۳:۱۱). امیدوار بود بتواند از اخائیه هدایایی برای اورشلیم جمع‌آوری نماید، چون مایل بود از مقدونیه و اخائیه بازدید به عمل آورد. تیطس را جلوتر از خود فرستاد تا وضع کلیسا را اصلاح نماید و خودش کار را در افسس به پایان رسانید و در راه مسافرت به غرب به ترواس رفت.

احتمال دارد که پولس در این موقع دوباره به قرنتیان نامه‌ای نوشته باشد. عده‌ای عقیده دارند که دوم قرنتیان شامل دو رساله است. در ۲قرنتیان ۴:۲ پولس دربارۀ رساله‌ای صحبت می‌کند که «با اشکهای بسیار» به آنها نوشته است و مقصود از آن عبارت بود از اثبات محبت پولس نسبت به آنها. به نظر نمی‌رسد که رسالۀ اول قرنتیان چنین خصوصیاتی داشته است. عده‌ای از علماء معتقدند که باب‌های دهم تا سیزدهم رسالۀ دوم قرنتیان در واقع رسالۀ جداگانه‌ای است که بعد از اول قرنتیان و قبل از دوم قرنتیان نوشته شده است و می‌گویند این رسالۀ جداگانه را (که قبل از دوم قرنتیان نوشته شد)، پولس برای دفاع از رسول بودن خود نوشت و توسط تیطس برای کلیسا قرنتس فرستاد (۲قرنتیان ۸:۷-۱۳). عده‌ای دیگر از دانشمندان معتقدند که این رسالۀ جداگانه یعنی رساله‌ای که بعد از اول قرنتیان و قبل از دوم قرنتیان نوشته شد مفقود گردیده و به دست ما نرسیده است. ضمناً باید اضافه کنیم که بررسی متون قدیمی رسالات پولس به هیچ‌وجه تأیید نمی‌نماید که رسالۀ دوم قرنتیان شامل دو رساله باشد بلکه وحدت آن در تمام نسخه‌های قدیمی حفظ شده است.

پولس بعد از خروج از افسس به ترواس رسید و منتظر آمدن تیطس بود ولی تیطس نیامد (۱۲:۲و۱۳). پولس که از وضعی که احتمالاً در قرنتس وجود داشت ناراحت بود، به مقدونیه رفت ولی در آنجا هم با مشکلات فراوانی روبرو گردید (۵:۷). وقتی در مقدونیه مشغول انجام اصلاحات در کلیسا بود، ناگهان تیطس وارد شد و این مژده را به او رسانید که در کلیسای قرنتس بیداری روحانی آغاز شده و همه از سرکشی و بی‌تفاوتی خود توبه کرده‌اند. در این موقع پولس با شادی فراوان رسالۀ دوم قرنتیان را نوشت تا آنها را برای سومین بازدید خود آماده سازد. در این رساله از رسول بودن خود با دلایل قوی دفاع کرد (۷:۲، ۴:۱۴) و آنها را تشویق نمود که همراه کلیساهای اخائیه مانند کلیسای مقدونیه با سخاوت کامل به کلیسای اورشلیم کمک کنند (باب‌های هشتم و نهم).

برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO