کتاب مقدس

معرفی عهدجدید: تعلیم عیسی- روش‌ها، هدف و محتوا (فصل یازدهم)

رای بدهید

معرفی عهد جدید

تعلیم عیسی

در شرحی که انجیل مرقس در مورد فعالیت‌های عیسی مسیح خداوند بیان می‌دارد، چهارده بار به این موضوع اشاره شده است که او مشغول تعلیم دادن به مردم و یا به شاگردانش بود. لوقا و متی هم کراراً دربارۀ اینکه تعلیم می‌داد سخن گفته‌اند.‌ وی از تعلیم دادن شاد می‌شد و تأثیر تعلیم وی از این حقیقت ثابت می‌شود که شاگردانش کلام او را به خوبی به خاطر سپردند و به دیگران تعلیم دادند.

روش‌ها

روش تعلیم عیسی کاملاً جدید نبود. بعضی از استادان مذهبی معاصر مسیح مانند هیلل از نظر حکومت و استعدادی که برای جلب توجه مردم داشتند مشهور بودند. مسیح با تمام روش‌های تربیتی که مورد استفادۀ این استادان قرار می‌گرفت آشنا بود و از آنها استفاده می‌کرد ولی خیلی موفق‌تر از آنها بود. مردم «از تعلیم وی حیران شدند زیرا که ایشان را مقتدرانه تعلیم می‌داد نه مانند کاتبان» (مرقس ۲۲:۱). در تعلیم عیسی مسیح خداوند بی‌ریایی و تازگی و اقتداری وجود داشت که او را موفق‌تر از معاصرینش می‌ساخت‌. او استاد بزرگی بود که مهارت بی‌نظیری در تعلیم اشخاص بی‌اطلاع و نامطیع داشت‌. روش‌های او چه بود؟

معروف‌ترین روشی که مسیح از آن استفاده می‌فرمود روش مَثَل‌ها یا تمثیل است. مَثَل عبارت است از بسط دادن و تشریح یک عمل یا شیئی معمولی به منظور روشن نمودن یک حقیقت روحانی. مَثَل مانند کنایه و استعاره نیست زیرا کنایه و استعاره ممکن است کاملاً غیرواقعی و ساختگی باشد در حالی که مَثَل همیشه مربوط است به امور معمولی و واضح. مَثَل‌های عیسی در مورد مشک شراب کهنه و نو (مرقس ۲۲:۲)، تخم و زمین‌های متفاوت (۲:۴-۸)، نمک (متی ۱۳:۵)، درخت میوۀ خوب یا بد (۱۶:۷-۲۰)، باکره‌های دانا و نادان (۱:۲۵-۱۳)، ناظر خائن (لوقا ۱:۱۶-۸)، نمونه‌های بسیار خوبی از این نوع روش تعلیم است‌ تمام موارد مربوط هستند به زندگی روزمره که تمام شنوندگان عیسی با آنها آشنایی کامل داشتند‌. شرح مَثَل بسیار خلاصه و حداقل است. نکتۀ اصلی مَثَل در همه روشن است و گاهی نتیجۀ عملی آن در یک جمله خلاصه می‌شود مانند مَثَل ده باکره که این‌طور نتیجه‌گیری می‌شود «پس بیدار باشید زیرا که آن روز و ساعت را نمی‌دانید» (متی ۱۳:۲۵).

مَثَل به عنوان وسیلۀ تعلیم دارای چند فایده بود. شنوندۀ معمولی می‌توانست فوراً آن را بفهمد زیرا رابطۀ آن را با زندگی روزمرۀ خود درک می‌کرد. عیسی بعضی از مَثَل‌های خود را از زندگی معمولی انتخاب می‌کرد به طوری که شنوندگان می‌توانستند بفهمند دربارۀ چه کسانی سخن می‌گوید. مَثَل‌ها را به آسانی می‌توانستند به یاد آورند زیرا نه طولانی بودند و نه غیرواقعی. مفهوم روحانی آنها همیشه با احتیاجات شنونده ارتباط داشت. بعضی اوقات چند مَثَل به ترتیب ذکر می‌شوند تا جنبه‌های مختلف یا موضوع را نشان دهند. مانند مَثَل‌های مذکور در متی ۱۳ دربارۀ ملکوت آسمان و یا مَثَل‌های مذکور در لوقا ۱۵ دربارۀ علاقۀ خدا به گمشدگان.

دومین روشی که عیسی برای تعلیم به کار می‌برد عبارت بود از کلمات قصار یا جملات کوتاهِ بیدارکننده که مانند تیری به فکر شنونده فرو می‌رفت. «خوشا بحال‌ها» را می‌توان از این نوع به حساب آورد (متی ۳:۵-۱۲) و یا این جمله «هر که جان خود را دریابد آن را هلاک سازد و هر که جان خود را به خاطر من هلاک کرد آن را خواهد دریافت» (متی ۳۹:۱۰). بعضی از این جملات غیرمعمول به نظز می‌رسیدند و به همین دلیل مؤثرتر بودند.

عیسی گاهی از روش بحث و استدلال برای تعلیم استفاده می‌کرد ولی برای این کار از اصول کتاب مقدس استفاده می‌نمود نه از فرضیات خیالی، وی از این نظر با فلاسفه یونان تفاوت داشت زیرا آنها سعی می‌کردند چند اصل متعارفی را پایه قرار داده و براساس آنها سیستم فلسفی خود را بنا نهند. در متی ۱۶:۲۲-۴۵ مباحثات عیسی با فریسیان و صدوقیان ذکر شده است‌. در تمام موارد، مباحثه توسط مخالفان عیسی شروع می‌شود و وقتی خود عیسی در پایان سؤال اصلی را مطرح می‌نماید استدلال وی براساس حقایق مذکور در کتاب مقدس قرار دارد‌. عیسی فقط به خاطر جرّوبحث مباحثه نمی‌نمود. وقتی استدلال می‌فرمود منطق وی مقاومت‌ناپذیر بود.

یکی دیگر از روش‌های مورد استفادۀ استاد ما روش سؤال و جواب بود. سؤالات وی هیچ وقت کم‌عمق و سطحی نبود بلکه عموماً به مشکلات اصلی بشر مربوط می‌گردید. سؤالات گاهی تکان‌دهنده بود: «زیرا کدام سهل‌تر است: گفتن اینکه گناهان تو آمرزیده شد یا گفتن آن که برخاسته بخرام؟» (۵:۹). «زیرا شخص را چه سود دارد که تمام دنیا را ببرد و جان خود را ببازد؟» (۲۶:۱۶). سؤالات باعث می‌شوند که انسان به تفکر بپردازد، خواه سؤالات مستقیم باشند و یا برای تأکید کلام. سؤالات عیسی همیشه باعث می‌شد که شنوندگان تصمیم بگیرند. مخصوصاً آن سؤالاتی که مربوط به خود وی بود. مانند «مردم مرا که می‌دانند…شما مرا که می‌دانید؟» (مرقس ۲۷:۸و۲۹). عیسی شاگردان خود را هم به سؤال کردن تشویق می‌فرمود. تعلیم عیسی شامل بحث آزاد بود (یوحنا ۳۱:۱۳-۲۴:۱۴) که در آن شاگردان مشکلات خود را مطرح می‌نمودند و عیسی جواب می‌داد.

گاهی عیسی از روش عینی استفاده می‌فرمود. مثلاً طفل کوچکی را نشان داد تا فروتنی را تشریح نماید (متی ۱:۱۸-۶) و از هدیه دادن بیوه‌زن به بیت‌المال استفاده کرد تا به شاگردان در مورد طرز هدیه درسی بدهد (لوقا ۱:۲۱-۴). تمام مَثَل‌ها از زندگی واقعی روزمره گرفته شده‌اند هر چند ممکن است در موقع ذکر مَثَلها بعضی از شخصیت‌ها و اشیاء مذکور در آنها در نزد شاگردان حاضر نبودند.

نمونه‌های فوق که در مورد روش‌های تعلیم عیسی ذکر شد نشان می‌دهد که روش‌های وی گوناگون و بسیار موفقیت‌آمیز بوده است. او مَثَل‌هایی خلق می‌فرمود که برای تعلیم مفید بودند، هر چند نظیر آنها را می‌توان در عهدعتیق پیدا کرد (داوران ۷:۹-۱۵، اشعیا ۱:۵-۷) و هر چند علمای مذهبی یهود هم گاهی از این روش استفاده می‌کردند‌. عیسی می‌دانست چگونه می‌توان حقایق را ساده و مؤثر ساخت‌. مَثَل‌های دیگران فراموش شده‌اند ولی مَثَل‌های عیسی باقی مانده‌اند.

هدف

تمام تعالیم عیسی دارای هدف اخلاقی و روحانی بود و براساس مأموریتی قرار داشت که او توسط خدای پدر برای انجام آن اعزام شده بود. «سخن‌هایی که من به شما می‌گویم از خود نمی‌گویم لکن پدری که در من ساکن است او این اعمال را می‌کند» (یوحنا ۱۰:۱۴)، او تعالیم خود را تنها نصایح مفید و یا عقاید خوش‌بینانه در مورد فرضیه‌های کلی نمی‌دانست.‌ به نظر عیسی تعالیم وی عبارت بود از اعلام حقایق قطعی اخلاقی و روحانی. «پس هر که این سخنان مرا بشنود و آنها را بجا آرد او را به مردی دانا تشبیه می‌کنم که خانۀ خود را بر سنگ بنا کرد» (متی ۲۴:۷). هدف عیسی از تعلیم دادن این بود که کلام معتبر و سرنوشت‌ساز الاهی را به مردم برساند.

محتوا

تعالیم عیسی در تمام اناجیل پراکنده است و کمتر قسمتی در اناجیل وجود دارد که شامل تعالیم عیسی نباشد. بعضی از تعالیم در یکجا جمع شده‌اند. تعالیم اخلاقی در موعظۀ بالای کوه گردآوری شده است (متی باب‌های ۵و۶و۷). مَثَل‌های مربوط به ملکوت در باب ۱۳ متی و تعالیم مربوط به آخرالزمان عموماً در متی باب‌های ۲۴و۲۵ و همچنین در قسمت‌های نظیر خود یعنی مرقس ۱۳ و لوقا ۲۱ یافت می‌شوند. انجیل یوحنا شامل مکالمات فراوان است: تعلیم دربارۀ شخصیت عیسی (یوحنا ۱۹:۵-۴۷)، نان حیات (۳۲:۶-۵۹)، ماهیت و شخصیت و مأموریت عیسی (۱۲:۸-۵۹)، شبان و گوسفندان (۱:۱۰-۳۰)، سخنان آخر با شاگردان که در آن عیسی کوشش می‌فرماید شاگردان را برای مرگ خود آماده سازد (۳۱:۱۳-۳۳:۱۶). بعضی از این فرمایشات مانند قسمت اخیر فقط یک‌بار اظهار شده‌اند ولی بعضی دیگر مانند موعظۀ بالای کوه احتمالاً بارها توسط عیسی تکرار گردیده‌اند. عیسی برای موعظه نمودن مسافرت‌های زیادی کرد و بدون شک مَثَل‌ها و کلمات قصار خود را در جاهای مختلف بر حسب احتیاج شنوندگان به کار می‌برد.

موضوعاتی که عیسی دربارۀ آنها بحث می‌کرد متعدد بودند. تعالیم دربارۀ عدالت اجتماعی (متی ۲۱:۵-۲۶)، اخلاقیات امور جنسی (۲۷:۵-۳۲)، قسم خوردن (۳۳:۵-۳۷)، عکس‌العمل در مقابل شریر (۳۸:۵-۴۲)، طرز صدقه دادن (۱:۶-۴)، دعا (۵:۶-۱۵و ۷:۷-۱۲)، روزه (۱۶:۶-۱۸)، امور مالی (۱۹:۶-۳۴)، ازدواج و طلاق (۳:۱۹-۱۲)، رابطه با دولت (۱۵:۲۲-۲۲)، ذات خدا (یوحنا ۲۱:۴-۲۴) و سایر موضوعات به ترتیب مورد بحث قرار گرفته است. هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که او کوشش فرموده باشد تعالیم خود را به صورت یک رشته قوانین لازم‌الاجرا در آورد یا اینکه یک سیستم فلسفی غیرقابل تغییر ایجاد کند.‌ تعالیم وی براساس یک سیستم قرار نداشت بلکه بر پایۀ خود بنا شده بود و ارزش تعالیمش مربوط به این بود که خودش کیست. مخصوصاً در موعظۀ بالای کوه این جمله وجود دارد «من به شما می‌گویم» که نشان‌دهندۀ قدرت و صلاحیت عیسی است. ممکن است عده‌ای تصور کنند که تعالیم وی مجموعۀ نامنظمی از سخنان پراکنده است ولی با توجه به شخصیت عیسی تعالیم وی مفهوم جدیدی پیدا می‌کنند‌. اینها جلوه‌هایی از شخصیت الاهی وی هستند‌‌.

برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO