معرفی عهدجدید: انجیل لوقا- منشاء، مؤلف، تاریخ، محل و محتوا (فصل نهم)
معرفی عهد جدید
انجیل لوقا
منشاء
از میان سه انجیل همنظر، لوقا بیش از همه اطلاعاتی در مورد منشاء خود به دست میدهد. مؤلف آن، که نام خود را ذکر نمینماید، مقدمۀ ادیبانهای ذکر میکند که در آن هدف خود را از نوشتن انجیل و روشهایی که به کار گرفته شده و رابطۀ خود را با معاصرینی که چنین کوششهایی به عمل آورند روشن میسازد. این مقدمه (لوقا ۱:۱-۴) کلید کتاب است و اگر اعمال رسولان را هم قسمت دوم انجیل لوقل بدانیم، این مقدمه کلید آن نیز محسوب میگردد.
از این مقدمه میتوان این نتایج را استخراج کرد:
۱- زمان نویسنده آثاری وجود داشت که شامل قسمتهایی احتمالاً ناقص از زندگی و اعمال عیسی بود. اگر نویسنده از این شرح حالها کاملاً راضی میبود خودش مبادرت به نوشتن انجیل نمیکرد.
۲- در این آثار کوشش به عمل آمده بود که حقایق مربوط به ترتیب ذکر شود («تألیف حکایت آن امور» ۱:۱).
۳- این حقایق در جهان مسیحی شناخته شده و صرف نظر از آثاری که آنها را شرح میدادند مورد قبول بودند. لوقا میگوید که این حقایق یا امور «نزد ما به اتمام رسیده» (۱:۱).
۴- نویسنده خود را لااقل به اندازۀ سایرین مطلع میدانست و این شایستگی را در خود میدید که این شرح حال را بنویسد («من نیز مصلحت چنان دیدم»).
۵- اطلاعاتی که در دست داشت از منابع رسمی معتبر کسب شده بود («آنانی که از ابتدا نظارگان و خادمان کلام بودند» ۲:۱).
۶- مؤلف یا از طریق مشاهده و یا از راه کسب اطلاعات، از حقایق آگاه و بدون شک و با جریانات اصلی همدوره بود، بهطوری که با شاهدان عینی در یک زمان میزیست. مفهوم اصلی «همه را من البدایه بتدقیق در پی رفته» همان است که در ۲تیموتائوس ۱۰:۳و۱۱ پولس به تیموتائوس میفرماید «لیکن تو تعلیم و سیرت» مرا پیروی نمودی و زحمات و آلام مرا مثل آنهایی که در انطاکیه و ایقونیه و لستره بر من واقع شد». مفهوم این جمله این نیست که تیموتائوس در تمام موارد و در تمام شهرها همراه پولس بوده بلکه این معنی را میدهد که تیموتائوس در تمام شهرها همراه پولس بوده بلکه این معنی را میدهد که وی با پولس معاصر بوده و از این امور اطلاعات دست اول داشته است.
لغت یونانی آنوتن که «از ابتدا» ترجمه شده باعث اختلاف نظرهایی گردیده است. در نوشتههای یوحنا و یعقوب (۱۷:۱) همیشه به معنی «از بالا» به کار رفته است. لوقا این کلمه را فقط دوبار، یکی در اینجا و یکبار هم در اعمال ۵:۲۶، به کار برده است. در آیۀ اخیرالذکر که قسمتی از سخنرانی پولس است نمیتواند به معنی «از بالا» باشد به همین دلیل «از اول» ترجمه شده است و منظور پولس زمان آغاز تحصیلاتش در اورشلیم است. پولس در رسالات خود این کلمه را فقط یکبار در غلاطیان ۹:۴ به کار برده است که از «سر نو» معنی میدهد هر چند در لوقا ۳:۱ این کلمه را میتوان «از بالا» ترجمه کرد ولی این معنی برخلاف مفهوم متن خواهد بود و با مفهومی که لوقا و پولس در سایر جاها به کار بردهاند مطابقت نخواهد داشت.
با توجه به مراتب فوق میتوان چنین نتیجه گرفت که نویسندۀ این انجیل ادعا میکند دربارۀ حقایق مورد بحث اطلاعاتی از گذشته داشته است. اطلاعات او در مورد مسیح به چندین سال قبل مربوط میشود که در آن موقع با رسولان و شاهدان عینی و احتمالاً با دوستان شخصی یا خویشاوندان عیسی مسیح در تماس بوده است. جذبۀ روح القدس که او را به نوشتن انجیل واداشت در مورد انتخاب مطالب و طرز نوشتن آنها نیز کنترل را در دست داشته است.
۷- اطلاعات لوقا تمام حقایق مهم را در بر میگرفت. انجیل او دارای خصوصیاتی است که در اناجیل دیگر موجود نیست و میتوان آن را تصویر جامعی از زندگی مسیح دانست.
۸- نویسنده ادعا مینماید که انجیل را با دقّت و صحّت و با ترتیب منطقی نوشته است. و مقصود او از کلمۀ “«بترتیب» فقط ترتیب تاریخی نیست بلکه نقشۀ منظمی است که برای نوشتن انجیل از آن پیروی کرده است.
۹- مخاطب لوقا احتمالاً از افراد طبقه بالای اجتماع بود که با نام تعمیدیش یعنی تیوفلس نامیده شده که به معنی «خدادوست» یا «محبوب خدا» است. کلمۀ «عزیز» یا «عالیجناب» برای مقامات رسمی یا اشراف به کار برده میشد. احتمالاً این شخص توسط لوقا به طرف مسیح رهبری شده و یا شخصی بوده که مسئولیت انتشار آثار لوقا را به عهده گرفته است.
۱۰- این مخاطب قبلاً دربارۀ مسیح احتمالاً از طریق موعظههای شفاهی اطلاعاتی کسب کرده بود ولی به تعالیم بیشتری احتیاج داشت که بتواند او را در این حقایق استوار سازد.
۱۱- هدف اولیۀ لوقا این بود که در مورد حقایق به دوست خود اطلاعات کاملی بدهد. از نتایجی که فوقاً ذکر شد میتوان فهمید که نویسندۀ انجیل لوقا دارای استعداد ادبی بود و میدانست چگونه از این استعداد برای ارائۀ پیام مسیح استفاده کند. این شخص که بود؟
مؤلف
هویت نویسندۀ انجیل لوقا بستگی دارد به رابطۀ انجیل سوم با کتاب اعمال رسولان. اگر قبول کنیم که نویسندۀ انجیل سوم و کتاب اعمال رسولان یکنفر است میتوانیم شواهدی را که در اعمال رسولان در مورد نویسنده وجود دارد به انجیل سوم هم مربوط سازیم و یا بالعکس شواهد موجود در انجیل را به اعمال رسولان مربوط نمائیم. نویسندۀ اعمال رسولان بیشک در بسیاری از حوادثی که ذکر میکند شرکت داشته است زیرا غالباً ضمیر «ما» به کار میبرد. قسمتهایی که دارای ضمیر «ما» است راهنمای خوبی برای روشن ساختن علایق و شخصیت و هویّت احتمالی مؤلف محسوب میگردد.
اولین قسمتی که دارای ضمیر «ما» است در یکی از نسخههای مربوط به قرن ششم یافت میشود و عبارت است از اعمال رسولان ۲۸:۱۱:
«و شادی عظیمی وجود داشت و وقتی همه جمع شدیم یکی از ایشان به نام آغابوس برخاسته به روح اشاره کرد که قحطی شدید در تمامی ربع مسکون خواهد شد.»
چون این آیه به شکل فوقالذکر فقط در نسخۀ مزبور وجود دارد، عموماً آن را قابل استناد نمیدانند ولی اگر آن را معتبر بدانیم میتوان چنین نتیجه گرفت که مؤلف اعمال رسولان از اعضای کلیسای اولیۀ انطاکیه در موقع خدمت برنابا و سولس بوده است.
اولین قسمتی که دارای ضمیر «ما» است و مورد قبول همه است در اعمال رسولان ۱۰:۱۶ یافت میشود و آن هم با عزیمت پولس از ترواس به فیلیپی در دومین سفر بشارتی بود. مؤلف در مسافرت از ترواس به فیلیپی همراهی میکند و اشاره به اول شخص جمع در موقع زندانی شدن پولس قطع میگردد (۱۷:۱۶ و ۱۹-۳۴). مؤلف احتمالاً در فیلیپی بود ولی توقیف نگردید. قسمتهای بعدی که دارای ضمیر «ما» میباشند در موقع مراجعت پولس به مکادونیه به شرح مذکور در اعمال رسولان ۶:۲۰ و آیات بعد از آن یافت میگردد. از این زمان به بعد مؤلف در موقع زندانی شدن پولس در قیصریه با او نبوده است. معهذا در مسافرت به روم با پولس همراه بوده (۱:۲۷و۲ و آیات بعد از آن) و تا پایان کتاب با او مانده است.
رابطۀ انجیل لوقا با اعمال رسولان بسیار نزدیک است. هر دو به یک نفر یعنی تیوفلس خطاب شدهاند. و مقدمۀ اعمال رسولان با محتوای انجیل لوقا مطابقت دارد زیرا میگوید «صحیفۀ اول» مربوط است به «همۀ اموری که عیسی به عمل نمودن و تعلیم دادن آنها شروع کرد» (اعمال رسولان ۱:۱). تأکید بر روی قیام مسیح و تعالیم وی در چهل روز قبل از صعود یا محتوای باب ۲۴ لوقا کاملاً مطابق است. تأکیدی که در اعمال در مورد روح القدس وجود دارد با انجیل لوقا هماهنگ است. هارناک، دانشمند معروف مسیحی، نشان داده است که بین این دو از نظر لغات و سبک نگارش تشابه کامل وجود دارد. در اینجا نمیتوانیم وارد جزئیات بشویم ولی به جرأت میتوانیم بگوئیم که تقریباً ثابت شده است که نویسندۀ انجیل لوقا و اعمال رسولان یک نفر است. بنابراین حقایقی که در مورد نویسندۀ اعمال رسولان در دست داریم به نویسندۀ انجیل لوقا هم مربوط میشود و میتوان برای شناختن وی از این حقایق استفاده کرد.
پس نویسندۀ لوقا و اعمال رسولان احتمالاً از امتهای اهل انطاکیه بوده که حداکثر پانزده سال بعد از پنتیکاست در انطاکیه به مسیح ایمان آورده است. وی دوست و همکار پولس گردید و بعد از ملاقات با وی در ترواس در سفر دوم با وی همراه شد (اعمال رسولان ۱:۱۶). وی در فیلیپی باقی ماند و سرپرستی کلیسای آنجا را به عهده گرفت، در حالی که پولس به سفر خود ادامه داد و ضمن بازدید از انطاکیه (۲۲:۱۸) در اخائیه و آسیای صغیر مشغول خدمت گردید (۱:۱۹-۴۱). وقتی پولس در مسافرت سوم خود به فیلیپی مراجعت کرد، مؤلف انجیل لوقا و اعمال دوباره به همراهان وی پیوست (۶:۲۰). او همراه پولس به آسیا و سپس به اورشلیم رفت.
در دورۀ چهار سالۀ زندانی شدن پولس، اشارهای به فعالیتهای مؤلف وجود ندارد ولی در پایان این دوره در سفر پولس به روم با وی همراهی میکند و این همان زمان است که قرار بود پولس تقریباً در حضور قیصر محاکمه شود.
این شخص که یادداشتهای وی مهمترین منبع اطلاعات در مورد مسافرتهای بشارتی پولس است میبایستی از صمیمانهترین دوستان این رسول بزرگ باشد. از همراهان پولس در این دوره هیچکس مناسبتر از لوقا نیست. هویّت وی به وسیلۀ حذف کردن سایر همراهان پولس روشنتر میگردد. مؤلف نه تیموتائوس بوده و نه کسانی که نامشان در اعمال رسولان ۴:۲۰-۶ ذکر گردیده است زیرا مؤلف و پولس در سفری که افراد فوقالذکر از فیلیپی به ترواس رفتند با آنها همراه نبودند، بلکه بعداً رفتند. اگر اسامی همراهان مذکور در کولسیان (۷:۴-۱۷) و فلیمون (۲۳و۲۴) مورد توجه قرار گیرد، میتوان نام ارسترخس را از صورت مؤلفین احتمالی مذکور در باب بیستم اعمال رسولان حذف نمود. مرقس مؤلف اعمال رسولان نیست زیرا در آن کتاب به صورت سوم شخص به وی اشاره شده است. محل کار اپفراس فیلیپی نبود بلکه شهرهای آسیای صغیر. دیماس در کار خود موفق نبود (۲تیموتائوس ۱۰:۴). یسوع یوستس یک شخص یهودینژاد بود در حالیکه نویسندۀ اعمال رسولان نژاد دیگری داشت. پس تنها امکانی که باقی میماند شخص لوقا است.
شواهد و دلایلی که در متن اعمال رسولان وجود دارد این نتیجه را تأیید مینماید. مؤلف دارای سبک ادبی عالی و تحصیلات عالیه بوده است. نوشتۀ او نشان میدهد که طرز فکرش کاملاً یونانی است. مثلاً وقتی در اعمال رسولان ۲:۲۸ کلمۀ «بربری» را به کار میبرد مقصودش این نیست که اهالی ملیطه وحشی بودند بلکه میخواهد بگوید که به زبان یونانی تکلم نمیکردند. وی شخص بسیار دقیق و موشکاف بود زیرا باب بیست و هفتم شامل بهترین شرح کشتیرانی است که از دوران گذشته به دست ما رسیده است. مقایسۀ مرقس ۲۵:۵و۲۶ با لوقا ۴۳:۸ نشان میدهد که او به امور طبی وارد بود و این امر تأیید مینماید که لقب «لوقای طبیب حبیب» که در کولسیان ۱۴:۴ برای لوقا به کار برده شده است صحیح است.
روایات موجود این نظر را تأیید مینمایند که لوقا، یعنی طبیبی که دوست پولس بود، نویسندۀ انجیل سوم است. ژوستین شهید که در قرن دوم میزیست از این انجیل نقل قولهایی دارد. تاتیان در دیاتسرون از آن استفاده کرده است. مارسیون در این انجیل تجدیدنظر نمود و آن را جزء کتب رسمی خود قبول کرد. ترتولیان در نوشتههای خود بیش از پانصد بار از این انجیل نقل قول کرده است.
حال که هویّت نویسندۀ انجیل لوقا روشن شد، چند نکتهای هم در مورد خصوصیات و اهمیت وی ذکر مینمائیم.
به طور خلاصه میتوان گفت که وی یک غیریهودی یونانی زبانی بود که تحصیلاتی بسیار عالی و استعداد فکری فراوان داشت. احتمالاً از اولین ایمانآورندگان شهر انطاکیه بود. از زندگی وی، تا زمانی که در سال ۵۱ میلادی در ترواس با پولس ملاقات کرد، هیچ اطلاعی در دست نیست. از ترواس همراه پولس به مکادونیه (مقدونیه) رفت و در کلیسای فیلیپی که از نظر جدّیت و وفاداری نسبت به مؤسس خود مشهور بود، در سمّت سرپرستی آن کلیسا مشغول شد. احتمال دارد کلمۀ «برادر» که در ۲قرنتیان ۲۲:۸ مذکور است اشارهای به لوقا باشد. احتمالاً وی برادر تیطس بوده زیرا نام تیطس در رابطه با انطاکیه قبلاً ذکر شده است (غلاطیان 3:2). از رساله قرنتیان چنین برمیآید که این «برادر» در اخائیه شهرت نیکویی داشت و به علت خدماتی که در راه انجیل انجام داده بود معروف بود. اگر این اشاره به لوقا مربوط باشد، وی احتمالاً نمایندگی پولس را در تمام مقدونیه و اخائیه به عهده داشت در حالی که فیلیپی را مرکز کار خود قرار داده بود.
وقتی پولس در سومین مسافرت خود به فیلیپی برگشت، لوقا با او همسفر شد و به فلسطین رفت. در موقع اقامت پولس در اورشلیم و زندانی شدن وی در قیصریه، هیچ اشارهای به لوقا وجود ندارد. ولی از او چندان دور نبود زیرا در مسافرت به روم با پولس همراه بود و شرح غرق شدن کشتی را نوشت (اعمال رسولان ۲۷). نام لوقا در رسالههایی که پولس از زندان نوشت مذکور است (کولسیان ۱۴:۴، فیلمون ۲۴) و جزء «همکاران» ذکر شده است. از این زمان به بعد اطالاعات مربوط به لوقا بسیار پراکنده و غیرقطعی است. چنین به نظر میرسد که در آخرین باری که پولس قبل از شهید شدن زندانی گردید لوقا همراه وی بود (۲تیموتائوس ۱۱:۴).
لوقا فقط یک تماشاچی نبود که حقایق مسیحی را از خارج نظاره کند بلکه خودش یک واعظ و مبشر فعال بود. او اولین مورخ بزرگ کلیسا و مدافع واقعی مسیحیت بود. از این نظر که لوقا با پولس دوستی نزدیک داشت، میتوان گفت که انجیل وی حاوی اطلاعاتی در مورد مسیح است که برای موعظه به غیریهودیان مورد استفاده قرار میگرفت.
تاریخ و محل
برای تعیین تاریخ نوشته شدن انجیل لوقا باید به دو عامل توجه کرد: اولاً قبل از اعمال رسولان نوشته شده است و ثانیاً بعد از دورهای نوشته شده که مسیحیت به حد کافی پیشرفت کرده و توجه حقجویان غیریهودی مانند تیوفلس را به خود جلب کرده بود. تاریخ تألیف اعمال رسولان احتمالاً قبل از خلاصی پولس از اولین زندانی شدنش در روم بوده است زیرا قطع ناگهانی کتاب اعمال رسولان نشان میدهد که نویسنده مطلب دیگری برای نوشتن ندارد. بدیهی است که انجیل لوقا بعد از صعود عیسی نوشته شده است و مقدمۀ آن نشان میدهد که عدۀ دیگری هم کوشش کرده بودند حقایق مورد قبول جوامع مسیحی را به رشته تحریر درآورند. شاید سال ۶۰ میلادی تاریخ صحیحی باشد زیرا در آن تاریخ حدود ده سال از مسیحی شدن لوقا گذشته و وی در سرزمین فلسطین مسافرت کرده و با عدۀ زیادی که عیسی را در جسم دیده بودند ملاقات نموده بود. شاید در دورهای که پولس در زندان بود، لوقا وقت خود را برای تحقیق و بررسی در مورد زندگی عیسی که وی از پیروان و بشارتدهندگانش بود صرف نمود.
عدهای به این دلیل که لوقا از انجیل مرقس استفاده کرده است تاریخ تألیف آن را دیرتر میدانند ولی علت وجود شباهتها را میتوان چنین بیان کرد که موعظۀ رسولان در تمام کلیساهای نوبنیاد کاملاً مشترک و مشابه بوده است. احتمال دارد که وقتی یوحنای ملقب به مرقس همراه برنابا و سولس به انطاکیه رفت بین لوقا و مرقس دوستی نزدیک به وجود آمد. هر چند در مورد ۶۰ میلادی بیش از حد تأکید نمیکنیم ولی این تاریخ کاملاً منطقی به نظر میرسد.
در انجیل لوقا اشارهای به محل نوشته شدن آن وجود ندارد. احتمال دارد در خارج از فلسطین نوشته شده باشد. هر چند امکان دارد در قیصریه تألیف شده باشد. پیشنهاداتی که در مورد محل نوشته شدن وجود دارند، مانند رُم یا قیصریه یا اخائیه یا آسیای صغیر یا اسکندریه، همه غیرقطعی هستند. حتی یک روایت معتبر هم در مورد محل نوشته شدن وجود ندارد. آنچه در این مورد میتوان گفت این است که در نواحی تحت نفوذ تمدن یونان توسط شخصی نوشته شد که پیام مسیح را به غیریهودیان میرسانید.
محتوا
به طور کلی انجیل لوقا از همان تقسیمبندی اناجیل متی و مرقس پیروی میکند ولی مطالب فراوان مختصّ به خود را نیز دارد. شرح تولد یوحنای تعمیددهنده (۵:۱-۲۵و۷۵-۸۰)، شرح تولد و کودکی عیسی (۲۶:۱-۵۶ و ۱:۲-۵۲)، نسبنامه (۲۳:۳-۳۸)، موعظه در ناصره (۱۶:۴-۳۰)، مأموریت مخصوص پطرس (۸:۵-۱۰)، شش معجزه (۱:۵-۱۱ و ۱۱:۷-۱۷ و ۱۰:۱۳-۱۷ و ۱:۱۴-۶ و ۱۱:۱۷-۱۹ و ۴۹:۲۲-۵۱)، نوزده مَثَل (۴۱:۷-۴۳ و ۳۰:۱۰-۳۷ و ۵:۱۱-۸ و ۱۳:۱۲-۲۱ و ۱۲: ۳۵-۴۰ و ۳۵:۱۲-۴۰ و ۴۱:۱۲-۴۸ و ۶:۱۳-۹ و ۷:۱۴-۱۱ و ۱۶:۱۴-۲۴ و ۲۸:۱۴-۳۰ و ۳۱:۱۴-۳۲ و ۸:۱۵-۱۰ و ۱۱:۱۵-۳۲ و ۱:۱۶-۱۳ و ۱۹:۱۶-۳۱ و ۱۹:۱۷-۳۱ و ۷:۱۷-۱۰ و ۱:۱۸-۸ و ۹:۱۸-۱۴ و ۱۱:۱۹-۲۷)، شرح ملاقات با زکی (۱:۱۹-۱۰)، مسخره شدن عیسی توسط هیرودیس (۸:۲۳-۱۲)، ظهور مسیح در راه عمواس بعد از رستاخیز وی (۱۳:۲۴-۳۵) تمام اینها مطالب اضافی است که در انجیل لوقا یافت میگردد. جزئیات دیگری وجود دارند که مختص انجیل لوقا میباشند ولی در این مختصر فرصتی برای ذکر آنها نیست.
فهرست مطالب
تمام مطالب مذکور در انجیل لوقا براساس این موضوع اصلی قرار دارد که عیسی یک عضو جامعۀ بشری بود و به عنوان پسر انسان با قدرت روحالقدس یک زندگی کامل و نمونه داشت. در این مورد نکتۀ اصلی در لوقا ۱۱:۲ یافت میشود که در آنجا اعلام میگردد که این کودک «نجات دهنده» و «مسیح خداوند» است. لقب اول مأموریت او را نشان میدهد و القاب دوم و سوم بیان کنندۀ این حقیقت هستند که وی مسیح موعود یهود است.
انجیل لوقا: مسیح، نجاتدهندۀ بشر
قسمت اول- مقدمه ۱:۱-۴
قسمت دوم- آمادگی برای نجاتدهنده ۵:۱-۵۲:۲
مژده تولد یحیی و عیسی ۵:۱-۵۶
تولد یحیی ۵۷:۱-۸۰
تولد و کودکی عیسی ۱:۲-۵۲
قسمت سوم- معرفی نجاتدهنده ۱:۳-۱۵:۴
خدمات یحیی ۱:۳-۲۰
تعمید عیسی ۲۱:۳و۲۲
نسبنامه ۲۳:۳-۳۸
آزمایشها ۱:۴-۱۲
مراجعت به جلیل ۱۴:۴و۱۵
قسمت چهارم- خدمات نجاتدهنده ۱۶:۴-۵۰:۹
اعلام هدفها ۱۶:۴-۴۴
ابراز قدرت ۱:۵-۱۱:۶
انتصاب معاونین ۱۲:۶-۱۹
اعلام اصول ۲۰:۶-۴۹
خدمات پرلطف ۱:۷-۱۷:۹
پیشگویی در مورد صلیب ۱۸:۹-۵۰
قسمت پنجم- مأموریت نجاتدهنده ۵۱:۹-۳۰:۱۸
مخالفت مردم ۵۱:۹-۶۲
انتصاب هفتاد نفر ۱:۱۰-۲۴
تعالیم در مورد ملکوت ۲۵:۱۰-۲۱:۱۳
افزایش تضاد با مردم ۲۲:۱۳-۳۱:۱۶
تعلیم به شاگردان ۱:۱۷-۳۰:۱۸
قسمت ششم- زحمات نجاتدهنده ۳۱:۱۸-۵۶:۲۳
حوادث راه اورشلیم ۳۱:۱۸-۲۷:۱۹
ورود به اورشلیم ۲۸:۱۹-۴۴
درگیری در اورشلیم ۴۵:۱۹-۴:۲۱
پیشگویی در مورد اورشلیم ۵:۲۱-۳۸
شام آخر ۱:۲۲-۳۸
تسلیم شدن مسیح ۳۹:۲۲-۵۳
دستگیری و محاکمه ۵۴:۲۲-۲۵:۲۳
مصلوب شدن ۲۶:۲۳-۴۹
تدفین ۵۰:۲۳-۵۶
قسمت هفتم- رستاخیز نجاتدهنده ۱:۲۴-۵۳
قبر خالی ۱:۲۴-۱۲
ظهور در راه عمواس ۱۳:۲۴-۳۵
ظهور به شاگردان ۳۶:۲۴-۴۳
مأموریت به شاگردان ۴۴:۲۴-۴۹
صعود ۵۰:۲۴-۵۳
مقدمۀ انجیل لوقا نشان میدهد که هدف از نوشتن آن این بوده که به خواننده در مورد صحّت اموری که شفاهاً تعلیم یافته است اطمینان بدهد. وقتی در عهدجدید کلمۀ «تعلیم» به کار میرود مقصود از آن عبارت است از تعلیم منظم و رسمی. لوقا مایل بود به وسیلۀ این انجیل به تیوفلس حقایقی را تعلیم دهد که وی قبلاً به طور شفاهی با آنها آشنا شده بود.
با توجه به مراتب فوق میتوان گفت که لوقا مطالب خود را، همانطوری که خودش اظهار میدارد، با دقّت کامل عرضه میکند (۳:۱) و موضوعات را طوری تنظیم مینماید که در فکر خواننده تصویر کلی و کاملی به وجود آورد.
در قسمت مربوط به آمادگی برای نجاتدهنده مطالبی وجود دارد که در سایر اناجیل یافت نمیشود. متی میگوید که عیسی از باکره متولد شد ولی این وقایع را از نظر یوسف بیان میدارد. در حالیکه لوقا این شرح را از نظر مریم بیان میکند. دربارۀ تولد یوحنای تعمیددهنده هیچ مطلبی در اناجیل متی و مرقس وجود ندارد.
قسمت سوم یعنی معرفی نجاتدهنده با اشاره به شخصیتهای تاریخی زمان شروع میشود و چنین به نظر میرسد که مؤلف میخواهد نشان دهد که عیسی یک شخصیت مذهبی نیست بلکه یک شخصیت تاریخی است که زمان و مکان او در تاریخ بشریت مشخص است. نسبنامه از آدم شروع میشود و در این مورد تأکید به عمل میآید که عیسی از نسل بشریت است نه اینکه از نسل شاهان است. شرح آزمایشات عیسی کاملاً شبیه انجیل متی است فقط در ترتیب آن تفاوت وجود دارد. لوقا این نکته را تأکید مینماید که شیطان «جمع تجربه را به اتمام رسانید» (۱۳:۴) و شاید میخواهد بگوید که عیسی با تمام انواع تجربههای بشری روبرو شد.
در ابتدای قسمت چهارم که مربوط به خدمات نجاتدهنده است. لوقا موعظۀ عیسی در ناصره را ذکر مینماید که در آن عیسی ارتباط خود را با پیشگوییهای انبیاء بیان میدارد. هدف خدمات عیسی عبارت است از اعلام «سال پسندیدۀ خداوند». سایر مطالب این قسمت با اناجیل هم نظر شباهت دارد هر چند لوقا سلیقۀ شخصی خود را در نقل آنها به کار برده است.
قسمت پنجم مختص انجیل لوقا است. به استثنای چند جمله، مطالب مذکور در لوقا ۵۱:۹ تا ۳۰:۱۸ در سایر اناجیل دیده نمیشود. این مَثَلها فقط در انجیل لوقا وجود دارد: سامری نیکو (۲۸:۱۰-۳۷)، ثروتمند احمق (۱۳:۱۲-۲۱)، درخت انجیر بیثمر (۶:۱۳-۹)، محل نشستن در جشن عروسی (۷:۱۴-۱۴)، ضیافت عظیم (۱۵:۱۴-۲۴)، سکۀ گمشده (۱۹:۱۶-۳۱)، فریسی و خراجگیر (۹:۱۸-۱۴). هر چند ممکن است چنین به نظر برسد که این مَثَلها به طور تصادفی انتخاب شدهاند ولی در واقع نشاندهندۀ رسالت عیسی هستند. هر مَثَل و مطلبی به این دلیل انتخاب شده است که اهمیت عیسی را برای خوانندگان غیریهودی روشن سازد.
شرح زحمات مسیح در انجیل لوقا شبیه اناجیل هم نظر است. قسمتهای زیر که در انجیل لوقا وجود دارد وقایع را روشنتر میسازد و در اصل آنها تغییری نمیدهد: ترتیب شام آخر (۱۹:۲۲-۲۳)،سخنان تسلیبخش عیسی به شمعون پطرس (۳۱:۲۲و۳۲)، ریختن عرق به صورت قطرات خون (۴۳:۲۲و۴۴)، ترتیب وقایع در خانۀ قیافا (۶۳:۲۲-۷۱)، فرستادن عیسی نزد هیرودیس (۴:۲۳-۱۶)، سخنان عیسی به زنان اورشلیم (۲۷:۲۳-۳۱)، دزد توبهکار (۳۹:۲۳-۴۳)، لوقا با تأکید در مورد زحماتی که عیسی به عنوان یک انسان متحمل شد نشان میدهد که پسر انسان برای اطاعت از پدر رنج صلیب را پذیرفت.
شرح رستاخیز مسیح در انجیل لوقا کاملاً جدید و متفاوت است. وقایع اصلی همان است که در سایر اناجیل مذکور است ولی ظهور عیسی به دو ایماندار در راه عمواس قطعیت موضوع را مسلم میسازد. واقعی بودن مرگ عیسی، نومیدی شاگردان، ظهور غیرمنتظره و متقاعدکنندۀ مسیح بعد از رستاخیز، تفسیر عهدعتیق توسط عیسی دربارۀ خودش و اطمینانی که بعد از ظهور عیسی در این دو نفر به وجود آمد-همه این حقیقت را نشان میداد که توسط عیسی مسیح کار جدیدی در حیات بشر انجام شده است. کلمات آخر این انجیل حقایق تاریخی را با حقایق اعتقادی و تعلیمی مرتبط میسازد و نشان میدهد که ظهور الاهی در مسیح پایه و اساس موعظه در مورد توبه و آمرزش گناهان است.
تأکید اصلی
روایات به ما میگویند که لوقا هنرمند بود و برای کلیسا تابلوهایی نقاشی میکرد، روشن نیست که او واقعاً نقاش بوده است یا نه ولی بیشک در فنّ کلام واقعاً هنرمند بود. سبک نویسندگی او بسیار عالی است، داستانهایی که وی از زبان مسیح نقل کرده و یا پرورانده است مانند جواهرات گرانبها میدرخشند و از نظر لغاتی که به کار میبرد بسیار غنی و گوناگون است. چهار سرود یا شعر بسیار زیبا توسط این انجیل باقی مانده که به صورت سرودهای کلیسا به دست ما رسیده است: سرود تمجید (۴۶:۱-۵۵) یعنی سرود مریم در موقع ملاقات با الیصابات، سرود برکت (۶۷:۱-۷۹) یعنی سخنان زکریا در موقع تولد یحیی، سرود جلال در اعلی علیین (۱۴:۲) یعنی سرود لشگر آسمانی در موقع تولد عیسی، سرود الحال ای خداوند یعنی دعای شمعون پیر در دیدار عیسای کوچک (۲۸:۲-۳۲).
انجیل لوقا به طور عمده مدرکی تاریخی است هیچ انجیلنویس دیگری مانند لوقا تاریخ دقیق نظیر ۵:۱ و ۱:۲و ۱:۳و۲ را ذکر نمیکند. وی تمام قسمتهای زندگی مسیح را از تولد تا مرگ دقیقاً ذکر مینماید هر چند بعضی از قسمتها خلاصه است. در مورد مسیح با تنگنظری سخن نمیگوید بلکه مسیح را مانند شخصی مینگرد که برای او بین یهود و غیریهود، یونانی و بربری و غلام و آزاد تفاوتی وجود ندارد. لوقا واقعاً بیغرض و بیطرف است. انجیل لوقا جمعآوری غیرروشنی از وقایع متفاوت نیست بلکه تفسیر روشن و زندهای است که با الهام روحالقدس از تصویر کلی مسیح به رشتۀ تحریر در آمده است. ویلیام رمزی دانشمند بزرگ الاهیات چنین میگوید:
«اگر کلمات لوقا را شدیدتر از اثر هر مورخ دیگری مورد انتقاد و بررسیهای دقیق علمی قرار دهیم متوجه خواهیم شد که از بوتۀ آزمایش با سرافرازی بیرون خواهد آمد مشروط بر اینکه از حدود موازین علمی و انصاف دور نشویم».
اگر سخنان ویلیام رمزی را اغراقآمیز تصور نمائیم بهترین راه اطمینان به صحّت گفتار او این است که انجیل لوقا را با نوشتههای معاصرین لوقا مقایسه نماییم تا متوجه شویم که نوشتههای لوقا از نظر متانت، عمق مطلب، و صحّت و دقّت بر سایرین برتری کامل دارد. لوقا و اعمال رسولان بدین منظور نوشته شد تا ظهور و رشد کلیسای مسیحی را از نظر روحانی تجزیه و تحلیل نماید و به همین دلیل در آن بیشتر از روش تاریخی استفاده شده است.
اعتقادات و تعالیم در انجیل سوم مورد تأکید قرار گرفته است. چون لوقا با پولس همسفر بوده و به عنوان شبان و مبشر خدمات درخشانی انجام داده بیشک از اهمیت تعلیم اعتقادات، اطلاع کامل داشته است. هر چند صریحاً در مورد الاهیات سخن نمیگوید، ولی کلماتی که مورد استفاده او قرار میگیرد نشان میدهد که در این مورد اطلاعاتی دارد و به آن علاقمند است. عیسی به عنوان خدا و انسان عرضه میشود و به عنوان پسر خدا مورد تأیید فرشتگان (۳۵:۱) و دیوها (۴۱:۴) و پدر (۳۵:۹) قرار میگیرد. تعلیم اساسی لوقا عبارت است از نجات: «پسر انسان آمده است تا گمشده را بجوید و نجات بخشد» (۱۰:۱۹). این جلمه کلید انجیل است. تعداد زیادی از مَثَلها از جمله مَثَلهای مذکور در باب پانزدهم معنی نجات را روشن میسازند. کلمۀ «عادل شدن» که بارها توسط پولس به کار رفته است چندین بار در لوقا و اعمال رسولان دیده میشود و هر چند همیشه دارای مفهومی نیست که پولس در نظر دارد معهذا در یک مورد یعنی در مَثَل فریسی و خراجگیر (۱۴:۱۸) بیانگر وضع روحانی انسان در حضور خدا است. مانند سایر اناجیل، لوقا اصولی را که براساس آن میتوان الاهیات را بنا کرد بیان میدارد نه خودِ الاهیات را ولی موضوعاتی مانند شخصیت مسیح، ماهیت و مفهوم توبه، نجات، گناه، عادل شدن، فدیه و سایر موضوعاتی که از مباحث الاهیات هستند برای خواننده روشن میشوند.
تعالیم مربوط به روحالقدس دارای اهمیت به خصوصی است. در واقع تعداد اشارات به روحالقدس در انجیل لوقا از تعداد اشارات متی و مرقس با هم بیشتر است. تمام شخصیتهای مهم انجیل مانند یوحنای تعمیددهنده (۱۵:۱)، مریم (۳۵:۱)، الیصابات (۴۱:۱)، زکریا (۶۷:۱)، شمعون (۲۵:۲و۲۶) و خودِ عیسی مسیح (۱:۴) برای انجام کار خود با قدرت روحالقدس در رَحِم مریم قرار گرفت (۳۵:۱)، به وسیلۀ روحالقدس تعمید یافت (۲۲:۳)، به وسیلۀ روح برای آزموده شدن بُرده شد (۱:۴)، برای انجام خدمات خود از روح قدرت یافت (۱۴:۴و۱۸)، در روح شادی کرد (۲۱:۱۰) و انتظار داشت که شاگردانش با قدرت روحالقدس کار او را تکمیل خواهند نمود (۴۹:۲۴). البته اعمال رسولان این موضوع را بسط میدهد و طرز و حدود کار روحالقدس در کلیسا را تشریح مینماید.
بعضی از طبقات مورد توجه مخصوص این انجیل هستند. مثلاً لوقا در مورد زنان مطالب زیادی میگوید. کلمۀ «زن» چهل و سه بار در آن وجود دارد. در حالی که متی و مرقس با هم این کلمه را چهل و نه بار به کار بردهاند. دربارۀ مریم، مادر مسیح، در انجیل لوقا کاملتر از انجیل متی سخن گفته شده است. دربارۀ زنانی چون الیصابات مادر یوحنای تعمیددهنده (۵:۱و۶ و ۳۹-۴۵و۵۷)، حنای نبیه (۳۶:۲-۳۸) گروه زنانی که همراه شاگردان مسیح مسافرت میکردند (۲:۸و۳)، زنانی که برای عیسی ماتم گرفته بودند (۲۷:۲۳و۲۸) و زنانی که در پای صلیب و در کنار قبر حاضر بودند (۵۵:۲۳و۵۶ و ۱:۲۴-۱۱) همه در انجیل ذکر شدهاند. کودکان بیشتر از هر اثر قدیمی دیگر در این انجیل مورد توجه قرار گرفتهاند. از تولد و کودکی عیسی و یوحنای تعمیددهنده در انجیل مرقس هیچ ذکری به میان نیامده است در حالی که لوقا سه باب را به این امور اختصاص میدهد. لوقا سه معجزۀ عیسی را در مورد یگانه فرزند سه خانواده ذکر مینماید (۱۲:۱۷ و ۴۲:۸ و ۳۸:۹). در این انجیل عیسی به عنوان قهرمان فقرا و مستضعفان معرفی میگردد. هفت یا هشت مَثَل وی مربوط به مقایسۀ فقر و ثروت هستند و یا دربارۀ احتیاج مادی تأکید مینمایند (۴۱:۷و۴۳و ۵:۱۱-۸ و ۱۳:۱۲-۲۱و ۸:۱۵-۱۰و ۱:۱۶-۱۳و ۱۹:۱۶-۳۱و ۱:۱۸-۸). تمام این مَثَلها فقط در لوقا ذکر شدهاند. تصویری که از ثروتمندان در مَثَل ثروتمند و ایلعازر فقیر و مَثَل ثروتمند احمق ترسیم شده است با وجودی که تعارف نیست، ولی تلخ و زننده نیز نمیباشد. هر چند خود لوقا به طبقۀ متوسط بالا تعلق داشت، داوطلبانه با طبقات پایین معاشرت مینمود و انجیل او طوری نوشته شد که این طبقات را جلب میکرد.
لازم است چند کلمهای هم در مورد مهارت لوقا در نویسندگی گفته شود. بسیاری از مَثَلهایی که لوقا از قول عیسی نقل کرده است نه فقط از نظر معانی روحانی بلکه از نظر زیبایی بیان حائز اهمیت فراوان هستند. مَثَل پسر گمشده در باب پانزدهم از بهترین داستانهای کوتاه تمام دورانها محسوب میگردد و اصل یونانی آن از نظر سادگی و عمق معنی، حیرتانگیز است. شرح تولد عیسی با ظرافت و لطف خاصی بیان شده است. تصویر دو شاگرد در راه عمواس، موضوع رستاخیز مسیح را در چند جمله به جالبترین نحو خلاصه میکند و تعالیم و حقایق اصلی این واقعه را بیان میدارد. از نظر نقد ادبی، انجیل لوقا از برجستهترین آثار به شمار میرود.
شخصیتها
چند شخصیت جدید در این انجیل ظاهر میگردند. زکریا و همسرش الیصابات، شمعون پیر، حنا، زکی و کلیوپاس در جایی دیگری مذکور نمیباشند و هر کدام شخصیت به خصوصی هستند. شخصیتهای ادبی لوقا مانند شخصیتهای تاریخی وی جالب هستند. چه کسی میتواند پدر صبور و پر محبت مذکور در باب پانزدهم و پسران او را فراموش کند که اولی خودسر و غیرمسئول و دومی مغرور و سرسخت بود (۱۱:۱۵-۳۲)؟ آن سامری که جان و مال خود را به خطر انداخت تا شخص ناشناس یهودی را که توسط دزدان مجروح شده بود رهایی دهد (۳۰:۱۰-۳۷)، ثروتمند احمق که از فراوانی محصول مغرور شده بود (۱۳:۱۲-۲۱)، ناظر خائن ولی زیرک که دربارۀ آتیۀ خود فکر میکرد (۱:۱۶-۱۳)، فریسی جاهطلب که با غرور در معبد دعا میکرد (۹:۱۸-۱۴). اینها همه تصویرهایی واقعی از زندگی هستند. احتمال زیادی وجود دارد که عیسی این نمونهها را از زندگی واقعی مردم انتخاب کرد و لوقا با قلم جانبخش خود آنها را برای ما حفظ نمود.
تأثیر کلی انجیل لوقا دقیقاً همان است که توسط خودش در مقدمه بیان شده است. شرح وقایع به قدری طبیعی و عالی بیان شده است که خواننده، عیسی را یک شخصیت واقعی تاریخی میبیند نه مانند قهرمان یک داستان. لوقا با انجیل خود این آیه را کاملاً مجسم کرده است: «زیرا که پسر انسان آمده است تا گمشده را بجوید و نجات بخشد». این انجیل عیسی را به عنوان پسر انسان نشان میدهد و بیان میدارد که او چگونه در میان مردم زندگی نمود و چقدر برای آنها ارزش قائل بود و برای آنها چه کرد.
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |