معرفی عهدجدید: اصول عقاید (فصل یازدهم)
معرفی عهد جدید
اصول عقاید
بعضی از تعالیم، شایستۀ توجه بیشتری هستند زیرا از نظر اصول عقاید مهم میباشند. عیسی خدا را به عنوان پدر آسمانی معرفی نمود که پدر بودن وی با توجه به رابطۀ عیسی با خدا درک شود. «پدر همه چیز را به من سپرده است و کسی پسر را نمیشناسد بجز پدر و نه پدر را هیچکس میشناسد غیر از پسر و کسی که پسر بخواهد بدو مکشوف سازد» (متی ۲۷:۱۱) در هیچ جای اناجیل عیسی نفرموده است «ای پدر ما» به این معنی که خود را با شاگردان در یک طبقه قرار بدهد. برعکس، بر سر قبر به مریم مجدلیه فرمود «نزد پدر خود و پدر شما و خدای خود و خدای شما میروم» (یوحنا ۱۷:۲۰). در دعای نمونه که به شاگردان یاد داد چنین تعلیم فرمود که بگویند «ای پدر ما» و بدین طریق رابطۀ اخلاقی انسان با خدا را بیان کنند. پدر بودن خدا برای وی دارای مفهومی خیلی عمیقتر از شاگردان داشت زیرا او به مفهوم منحصر به فرد فرزند خدا بود. او ذاتاً پسر خدا بود. شاگردان فقط با قبول کردن عیسی میتوانستند فرزندان خدا شوند (یوحنا ۱۲:۱).
کلمۀ «پدر» نشانگر طرز رفتار خدا با مردم بود. نشاندهندۀ محبت و عدالت (متی ۴۴:۵و۴۵)، علاقه و توجه او نسبت به مخلوقات (۲۹:۱۰و۳۰)، نقشه و هدف وی (۲۳:۳۰)، روح بخشندگی (لوقا ۱۱:۱۵-۳۲) و مقصد نهایی وی برای بشر بود (یوحنا ۲:۱۴). انجیل یوحنا بیشتر از سایر اناجیل اشاراتی به تعلیم عیسی در مورد «پدر ما» دارد زیرا بیش از صد بار آن را به کار برده است و روش معمولی خطاب عیسی به خداست.
شاید مهمترین موضوعی که عیسی دربارۀ آن بحث کرده است ملکوت باشد. بحثهای بسیار زیادی دربارۀ مفهوم اصلی آن به عمل آمده است. آیا مفهوم اصلی آن فرمانروایی روحانی بر حیات انسانها است؟ آیا مقصود عیسی برقراری مجدد سلطنت یهود بود؟ آیا ملکوت عبارت است از کلیسا یا سلطنت هزارساله یا یک نظام اقتصادی انقلابی که میخواست تأسیس فرماید؟ تمام این سؤالات مطرح گردیده و به هر کدام توسط گروهی جواب مثبت داده شده است.
صرفنظر از نظرات مختلفی که ممکن است وجود داشته باشد. بعضی از حقایق بهطور روشن در اناجیل دیده میشود. هر چهار انجیل دربارۀ ملکوت سخن میگویند (متی ۳۳:۶، مرقس 15:1، لوقا ۴۳:۴، یوحنا ۳:۳) و اظهار میدارند که عیسی به ملکوت موعظه کرد. انجیل یوحنا فقط در دو مورد از آن سخن میگوید: در صحبت عیسی با نیقودیموس (۳:۳و۵) و در محاکمه در حضور پیلاطس (۳۶:۱۸). از نظر عیسی ملکوت عبارت بود از تمام جنبههای فرمانروایی خدا. شکی نیست که ملکوت خدا اصولاً روحانی است نه سیاسی ولی هنوز به صورت کامل ظاهر نشده و ظاهر نخواهد شد تا وقتی که پادشاه شخصاً برای فرمانروایی مراجعت فرماید (متی ۱:۲۵و۱۳).
در تعالیم عیسی در میان مفهوم ملکوت آسمان، که فقط توسط متی به کار رفته است، و ملکوت خدا تفاوت زیادی وجود ندارد. در مورد هر دو، عیسی اعلام فرمود «نزدیک است» (متی۲:۳، مرقس ۱۵:۱)، «اسرار» هر دو مَثَلها مذکور است (متی ۱۱:۱۳؛ لوقا ۱۰:۸)، دربارۀ هر دو از زمان یوحنای تعمیددهنده موعظه شد (متی ۱۲:۱۱و۱۳، لوقا ۶:۱۶)، هر دو برای دعوت کودکان خردسال به کار رفته است (متی ۱۴:۱۹، مرقس ۱۴:۱۰). تنها اختلافی که میتوان میان این دو ذکر کرد این است که ملکوت آسمان اصطلاحی یهودی، و احتمالاً برای خودداری از ارتکاب گناه در مورد بر زبان راندن نام خدا است و بیشتر به ملکوت از نظر مظاهر خارجی آن مربوط میگردد. در بیشتر قسمتهایی که مربوط به امور باطنی ملکوت است اصطلاح «ملکوت خدا» به کار رفته است (لوقا ۲۰:۱۷، ۱۶:۲۲و۱۸، ۵۱:۲۳ و یوحنا ۳:۳و۵).
اصول عقاید مربوط به ملکوت با عهد عتیق بستگی پیدا میکرد. از نظر اخلاقی احتیاج به توجه داشت (متی ۱۷:۴)، همچنین مستلزم اطاعت از دستورات شریعت (۱۹:۵) و اجرای میل الاهی با تمام قلب (۲۱:۷) بود. این به معنای قانونی خشک بودن نیست زیرا دربارۀ یوسف رامهای که یکی از پیروان اولیۀ عیسی بود گفته شده است «انتظار ملکوت خدا را میکشید» (لوقا ۵۱:۲۳). خود عیسی دربارۀ ملکوت معتقد بود که بعد از مرگ و رستاخیز وی به طور کامل خواهد آمد (لوقا ۱۶:۲۲). بنابراین ملکوت عبارت است از فرمانروایی الاهی بر روی زمین در موقع رجعت مسیح. اصول این ملکوت براساس عالیترین درجۀ قدوسیتی خواهد بود که در شریعت الاهی وجود دارد و کمال آن فقط توسط کار مسیح امکانپذیر خواهد بود که هم نجاتدهنده است و هم پادشاه.
تعلیم عیسی دربارۀ خودش حائز اهمیت فراوان است. در کودکی به یوسف و مریم اطلاع داد که تعهدات مخصوصی نسبت به پدر آسمانی خود دارد (لوقا ۴۹:۲). از شاگردان خود دربارۀ ایمانی که نسبت به او دارند سؤال فرمود (متی ۱۵:۱۶) و جواب شمعون پطرس را که گفته بود «تویی مسیح پسر خدای زنده» (۱۶:۱۶) به عنوان جواب صحیح قبول کرد. در مقابل دشمنان خود کلماتی بر زبان راند که الوهیت و ازلیت او را اعلام میداشت (یوحنا ۴۲:۸و۵۸و۳۰:۱۰-۳۳و۳۶، متی ۴۱:۲۲-۴۵). وقتی ایمانداران او را عبادت میکردند، آنها را منع نمینمود (یوحنا ۳۸:۹و۲۸:۲۰و۲۹) در حالی که پولس مردم را از پرستش خود منع نمود (اعمال ۱۱:۱۴-۱۸). سایر تعالیم وی نیز بهطور غیرمستقیم همین موضوع را تأیید مینمایند زیرا او خود را بالاتر از شریعت میداند (متی ۲۱:۱۵و۲۲) و ادعا مینماید که قدرت دارد گناهان را ببخشد (مرقس ۹:۲-۱۱). اگر نوشتههای اناجیل را معتبر بدانیم باید بپذیریم که عیسی نه فقط منشائی خارقالعاده دارد بلکه دارای الوهیت است.
نظر عیسی دربارۀ مأموریتی که دارد بسیار مهم است. وی آمد تا به بشارت ملکوت موعظه کند (لوقا ۴۳:۴)، گناهکاران را به توبه دعوت نماید (متی ۱۳:۹)، گمشده را بجوید و نجات دهد (لوقا ۱۰:۱۹)، خدمت کند و جان خود را در راه بسیاری فدا سازد (مرقس ۴۵:۱۰). او توسط پدر فرستاده شد (یوحنا ۲۱:۲۰) و درست قبل از مرگش به پدر گزارش داد که مأموریت خود را انجام داده است (۴:۱۷). مکاشفأ الاهی و نجات از گناه، هر دو به او سپرده شده بود و او هر دو را انجام داد. او دربارۀ مرگ و رستاخیز خود بارها پیشگویی فرمود (یوحنا ۱۹:۲و ۱۴:۳و ۵۱:۶و ۲۴:۱۲، متی ۲۱:۱۶، مرقس ۳۳:۱۰و۳۴) و مراجعت خود برای داوری را نیز پیشگویی کرد (متی ۳۱:۲۵-۴۶).
موضوعات روحانی و اخلاقی که مسیح دربارۀ آنها صحبت فرموده بسیار زیاد و گوناگون است و نمیتوان همه را در اینجا ذکر نمود. در تمام فرمایشات وی یک نکتۀ اصلی به چشم میخورد: تمام فرمایشات وی بر این اساس قرار دارند که او آمده است حقایق الاهی را بیان کند و برای این کار اختیار کامل دارد و بشر مؤظف است از تعالیم او پیروی نماید. او خود را به عنوان پسر خدا معرفی نمود و چون پسر خداست کلام وی قطعی و نهایی است.
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |