مسیحیت با عرفان چه شباهت ها و چه تفاوت هایی داره؟
در عرفان چیزهایی که بسیار شاهد آن هستیم: زهدانیت و جدایی از دنیا و لذات آن و عبادت و دریافت مکاشفه و حل شدن جزء در کل که بعضی اوقات اشاره به حل شدن و محو شدن انسان در پرستش و زهدانیت در کل که خداست، می شود.
مسیحیت با هیچ یک از این تفکرات هم عقیده نیست! البته باید این مسئله را متذکر شد که مسیحیت با دعا و عبادت و پرستش خدا به روح و راستی کاملا" معتقد است اما این را نیز نباید فراموش کرد که کتاب مقدس کاملا" کتابی اجتماعی می باشد که در بطن جامعه عمل می کند و نه در زهدانیت و رهبانیت و جدایی از دنیا و لذات آن. برخلاف تصویری که برخی از افراد از مسیحیت دارند، کتاب مقدس مسیحیان به هیچ عنوان عرفان و اعتقادات عرفانی محض را تأئید نمی کند. پولس رسول در اول قرنتیان 3: 22 می فرماید که دنیا از آن مسیحی می باشد، در ضمن در مسیحیت بدن انسان به هیچ عنوان امری ناپاک و زندان و غیره به حساب نمی آید بلکه برعکس در اول قرنتیان 6: 19 پولس رسول به تأکید زیاد می فرماید بدنهای ما معبد روح القدس می باشد. در ضمن عیسی مسیح پس از قیامش از مردگان بدنی پرجلال داشت و مسیحیت به داشتن بدن پس از مرگ اعتقاد دارد. کتاب مقدس به هیچ عنوان لذت بردن از روابط جنسی در ازدواج و نیز لذت بردن از خوردن خوراک و لذتهای پاک دیگر دنیوی، ایماندارن را منع نمی کند.
در ضمن کتاب مقدس به جامعه ای به نام کلیسا معتقد است که در دنیاست، اما از دنیا نیست! در واقع ما در دنیا نور و نمک جهان باید باشیم. کتاب مقدس به هیچ عنوان معتقد به زندگی زاهدانه و مرتاض وارانه و راهبانه نیست بلکه برعکس ما می بایست در جهان بصورت فعال و پویا و مؤثر دیگران را خدمت کنیم.
مسیحیت معتقد به عرفان مبنی بر حل شدن جزء در کل نیز نیست به این معنا که ما هویت خود را کاملا" از دست بدهیم و در کل کاملا" محو شویم. به هیچ وجه! کتاب مقدس معتقد است که انسان تا به ابد هویت مشخص خود را حفظ خواهد کرد، اما در قدوسیت و پاکی و زندگی مطابق اراده خدا. انسان محو نمی شود و در کل یا در خدا حل نمی شود به نوعی که هویت خود را کاملا" از دست بدهد.
اینها همگی تفاوتها و تشابهات مسیحیت و عرفان می باشد.
موفق باشید.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |