کتاب مقدس

مسئلۀ قربانی های خوراکی تقدیمی به بتها

4.7/5 - (3 امتیاز)

مسئلۀ قربانی های خوراکی تقدیمی به بتها

اول قرنتیان 8: 1، «اما دربارۀ قربانی بت ها، می دانیم که همه علم داریم. علم باعث تکبر است، لکن محبت بنا می کند.»

سخنان پولس در اول قرنتیان 8: 1 مقدمه ای بر مباحثۀ سه قسمتیِ (8: 1-13؛ 10: 1-22 و 23-33) او دربارۀ بت پرستی است. پولس این مطلب را در پاسخ به سؤال هایی نوشت که از کلیسای قرنتس رسیده بودند (م.ک. با اول قرنتیان 7: 1). مبحث پولس، مبحثی کاربردی است و به مسائل دیگری از قبیل آزادی مسیحی و وجدان شخصی مربوط می شود.

پرستشگاه ها و بت پرستی:

تصور می شود که علت اصلی بحث و جدال های کلیسای قرنتس بر سر موضوع بت پرستی به اختلاف نظرهایی مربوط می شد که مسیحیان دربارۀ خوردن گوشت داشتند. این گوشت در بازار محلی به فروش می رفت و به همین علت ممکن بود که از پیش برای پرستش بت ها قربانی شده باشد (م.ک. با اول قرنتیان 10: 25). اگر چه در اینجا بحث بر سر خوردن گوشتی است که در بازار فروخته می شد ولی مسئلۀ اصلی این بود که برخی از مسیحیان دوست داشتند با رفقای بت پرستشان در بتکده غذا بخورند (اول قرنتیان 8: 10) (ر.ک. به تفسیر رسالۀ اول قرنتیان از مجموعه تفسیر کاربردی عهد جدید، گوردن دی. فی، انتشارات اردمنز، 1987)، در قرن اول میلادی، قرنتس نیز مثل سایر شهرهای رومی، معابدی داشت که مانند رستوران های امروزی بودند، یعنی، دوستان در این بتکده ها، گرد هم می آمدند و غذا می خوردند. بی شک بسیاری از ایمانداران قرنتس عادت داشتند که قبل از مسیحی شدنشان در بتکده ها غذا بخورند و برخی از آن ها می خواستند همچنان به این عادتشان ادامه دهند. ولی پولس، به شدت مخالف چنین عادتی بود زیرا آن را حمل بر رفاقت با بت پرستی و مشارکت با دیوها می دانست (اول قرنتیان 10: 20-22).

دربارۀ «قربانی تقدیم شده به بت ها»، در جای دیگری از عهد جدید (اعمال 15: 29؛ مکاشفه 2: 14 و 20) و آثار ادبیات مسیحی قرن دوم (ژوستین، گفتگو با تریفو 34؛ آیرینیوس، مخالفت با بدعت ها 1، 3 و 6)، چنین نقل شده است که: (برای مثال در اول قرنتیان 8: 1) به سادگی باید گفت که این عمل شایستۀ مسیحیان نیست و غیر قابل قبول می باشد. بار معنوی منفی واژۀ «قربانی بت ها» (یونانی اِیدولوتوتُن) به اندازۀ کافی گویای مطلب هست و نشان می دهد که این نوع غذا، قابل پذیرش نیست. به یقین خودِ بت پرستان از چنین واژه ای برای توصیف قربانی شان استفاده نمی کردند. لغتی که بت پرستان استفاده می کردند، «قربانی مقدس» (یونانی هِیروتوتُن) بود؛ پولس در اول قرنتیان 10: 28 از این واژۀ تخصصی استفاده می کند زیرا می خواهد زبان بت پرستان را تقلید کند و جریان را توضیح دهد.

یکی از مسائلی که در آن دوران وجود داشت و هنوز هم به قوت خود باقی است، این مسئله می باشد: آیا یک مسیحی می تواند به طور غیر مستقیم با بت پرستی در ارتباط باشد، در حالی که می داند آن بت، خدا نیست؟ اول قرنتیان 8: 1-13 به وضوح، دوگانگی ای را شرح می دهد که بسیاری از مردم ممکن است به نوعی با آن درگیر شوند. مسیحیان می دانستند که هیچ خدایی غیر از یهود وجود ندارد و او خدای حقیقی یکتا است. ولی با این حال اگرچنین به نظر می رسید که آنان از ورود به بتکده می ترسند، ترسشان قضیه را طوری جلوه می داد که گویی به راستی آن بت، خداست.

انتقادهایی نیز که بعدها از مسیحیت شد، به طور عمده توسط کلسوس در قرن دوم و فورفوریوس در قرن سوم، بیشتر دال بر همین شکایت بود: «اگر مسیحیان، ادعا دارند که بت به خودی خود چیزی نیست، بنابراین هیچ چیزی نباید مانع انجام وظایف ملی آن ها از جمله شرکت در مراسم مذهبی جشن های عمومی گردد (گفتۀ کلسوس فیلسوف یونانی، نقل از در باب آموزۀ حقیقی، نقل قول در اریجن، رّد کلسوس 8، 44). همچنین ر.ک. به اثر فورفوریوس فیلسوف یونانی، ردّ مسیحیان (به ویرایش هافمن).

برخی از آنانی که معتقد بودند غذا خوردن در بتکده (مانند رستوران) بلامانع است، داعیۀ حکمت و معرفت داشتند (8: 1-2 و 10). همچنین آن ها ادعا می کردند که همه چیز مجاز است (اول قرنتیان 10: 23؛ همچنین ر.ک. به اول قرنتیان 6: 12). در اول قرنتیان 8: 1-13، پولس چنین ایده ای را نقض می کند. او خاطر نشان می سازد «همه را این معرفت نیست» (8: 7) و نتیجه می گیرد که وقتی ایمانداری از این معرفت برخوردار نیست، در خطر لغزش و به گناه افتادن می باشد. کسانی که ادعای «معرفت» دارند، درست می گویند که چیزی به نام خدای بت پرستان وجود ندارد (8: 10-13) دیوها نیز این را می دانند؛ مشکل اینجاست در نظر اغلب مردم، غذا خوردن در بتکده، مانند این است که مهمان آنجا، خدای بتکده را احترام می نماید و بر وجود آن صِحه می نهد. به همین دلیل، غذا خوردن در معاید، جایز نیست. کسانی که چنین می کنند، با این عملشان بر دیگران نیز تأثیر می گذارند و تشویق می کنند که آن ها نیز به طریق هلاکت کشیده شوند (8: 11). پولس دربارۀ کسانی که می خواهند در بتکده غذا بخورند، هشدار می دهد (8: 10) که آنها «به مسیح خطا» می ورزند (8: 12) زیرا وقتی ضعیفان، آن ها را می بینند، از نمونۀ ایشان پیروی می کنند و ندای وجودشان را نادیده می گیرند، پس بدین ترتیب، به خاطر معرفت ایشان، خود را هلاک می سازند (8: 11). اگر کسی بخواهد به خاطر معرفتش، اصل محبت را نادیده بگیرد، چنین کسی را بهتر آن است که از معرفت خود دست شوید. اول قرنتیان 8: 1 می گوید: «علم باعث تکبر است، لکن محبت بنا می کند».

افراد توانا کسانی هستند که که دیدگاهشان دربارۀ خورد و خوراک مسیحیان متفاوت بود ولی ما نمی توانیم مطمئن باشیم که در اینجا منظور پولس از «ضعیف» (8: 11؛ و همچنین 9: 22) اشاره به همان اختلافی است که در کلیسای قرنتس بود.

پولس در رسالۀ رومیان آشکارا راجع به رومیان چنین گفت که خود را در میان جمعی از افراد «توانا» (رومیان 15: 1) می بیند و نه «ضعیف»؛ توانایانی که از نظر او قابل تحمل هستند اما نه سزاوار تشویق. گویا جماعت رومیان، مملو از یهودی زادگانی بود که به آداب مذهبی خاصی، از جمله حرام و حلالی غذا، پایبند بودند. بنابراین پولس تعلیم می دهد که «توانایان» نباید بر «ضعیفان» به دیدۀ تحقیر بنگرند و «ضعیفان» نباید بر «توانایان» حکم کنند (رومیان 14: 3)؛ آن ها اگر چه دیدگاه های متفاوتی دربارۀ غذا داشته باشند ولی باید یکدیگر را در روح خواهری و برادری بپذیرند. به علاوه، هر گروهی در خلوت خود اجازه دارد که مطابق سلیقۀ شخصی اش رفتار کند (رومیان 14: 22). ولی در جماعت، «توانایان» حق ندارند در حضور «ضعیفان» گوشت ناپاک (طبق معیارهای عهد عتیق) بخورند و باعث لغزش آن ها شوند (رومیان 14: 15). متن رسالۀ رومیان به هیچ وجه به ایمانداران اجازه نمی هد که در بتکده ها غذا بخورند. مسئله ای که در اینجا مورد بررسی بوده است، گویا خوردن گوشتی بوده که منبع خرید آن در خانه یا جماعتهای کلیسایی، نامعلوم بوده است.

اگر اول قرنتیان 8: 1-13 را به خودی خود مورد بررسی قرار دهیم، ممکن است دچار این اشتباه شویم که صاحبان «معرفت» در صورتی که باعث لغزش (تقلید از صاحبان معرفت و نادیده گرفتن وجدانشان) «ضعفا» نمی شدند، اجازه داشتند که در بتکده ها غذا بخورند. ولی، اول قرنتیان 10: 1-22 به طور واضح می گوید که مخالفت پولس، شدیدتر از این حرف ها بود. بت پرستی (که در پس آن قدرت دیوها خوابیده است، 10: 20) در اینجا مشکل اصلی است؛ بنابراین اول قرنتیان 10: 1-22 یکی از شدیدترین اخطارهای کتاب مقدس است که دربارۀ لغزش در ایمان سخن می گوید.

گویا برخی از مسیحیان عقیده داشتند که مراسم تعمید و به ویژه شام خداوند به طور معجزه آسایی آن ها را از شرّ بت پرستی و ارتداد مصون می دارد. پولس از چند نمونۀ عهد عتیق استفاده می کند تا به شاگردانش خطرهای شراکت در بت پرستی را خاطر نشان سازد؛ او از سرگردانی اسرائیلیان در میان بیابان و هلاکت آن ها توسط خدا مثال می آورد (خروج 32: 1-14؛ تثنیه 6: 14-16 همچنین خروج 7: 17؛ اعداد 14: 1-45؛ 21: 4-6؛ مزامیر 78: 12-31)، او می گوید خداوند، خدایی غیرتمند است (10: 22) و تحمّل رقیب و همتایی را ندارد؛ پس در عین حال که تنها یک خدا وجود دارد، دیوهای بسیاری نیز خدایان دروغین بتکده ها هستند. وقتی کسی در بتکده می خورد و می نوشد. بر سر سفرۀ دیوها نشسته است و از پیالۀ آن ها می نوشد؛ چنین عملی از سوی یک مسیحی، بسیار خطرناک و غیر قابل قبول است. حتی برخی از نویسندگان بت پرست، ادعا داشتند که دیوها در بتکده های ایشان حضور دارند، به ویژه بتکده هایی که با پیشگویی های ارواح (احضار ارواح) در ارتباط بودند (برای مثال، پلوتارک، در باب پایان وحی 418).

غذا و بت پرستی:

پولس در اول قرنتیان 10: 23-33 به مسئلۀ دوم گوشت فروشی بازار که در قرنتس مطرح شده بود، می پردازد. طبق سنت یهود، گوشتی که از قصاب غیریهود یا شخص ناشناس خریداری می شد، فاسد و از نظر روحانی، نجس بود. پولس این تعلیم یهودی را در زمینۀ غذا مردود اعلام می کند. او می گوید، ایمانداران قرنتس مجبور نیستند بدانند که قصاب، گوشت مغازه اش را از کجا خریداری کرده است یا از صاحبخانه ای که در خانۀ او مهمانند، بپرسند که گوشت را از کجا خریده است. فقط در صورتی که بگوید: «این گوشت قربانی بت ها بوده است» فرد مسیحی باید از خوردن آن امتناع ورزد و این کار را محض خاطر شخصی انجام دهد که موضوع گوشت را خاطر نشان کرده است و نه به خاطر خودش که می خواسته گوشت را بخورد (10: 29). قرنتیان، ایماندارانی از پیش زمینۀ غیر یهودی بودند، بنابراین نیازی نمی دیدند که مانند یهودیان، در زندگی خود قوانین عهد عتیق را نگاه دارند. به علاوه، عیسی همۀ خوراکی ها را پاک اعلام کرده بود (مرقس 7: 19). پولس با عیسی موافق بود. او در عین حال به قرنتیان اندرز داد که خود را از تمامی مظاهر بت پرستی جدا سازند، آن ها نباید با غذا خوردن در بتکده، باعث تکریم هیچ بت یا دیوی می شدند.

در پایان، اول قرنتیان 10: 27-33 از صاحبخانه ای صحبت می کند که بت پرست است و به مهمان مسیحی اش می گوید که گوشت را از کجا خریداری کرده است، بررسی این متن از نقطه نظر بت پرستان صورت گرفته و صاحب مجلس به طور خاص شخصی »بی ایمان» است (10: 27). در آیۀ 28 نیز، واژۀ تخصصی بت پرستان برای گوشت (یونانی هیِروثوتُن «قربانی مقدس») به کار رفته است. مسیحیان، این واژه را توهین آمیز می دانند و ترجیح می دهند که برای چنین گوشتی از لغت پستِ “ایِدُلُثوتِن” («قربانی بت ها») استفاده شود. بنابراین منظور پولس این است که رفتار یک مسیحی هرگز نباید طوری باشد که بت پرستان فکر کنند او با این قضیه مشکلی ندارد و یا نسبت به تعهدهای مسیحی خود بی تفاوت است. شخص بی ایمان با مطرح کردن مکان خریداری گوشت، به عمد می خواسته نشان دهد که خوردن این گوشت، عملی غیر مسیحی است. شخص ایمانداری که در حالت عادی همین غذا را می خورد و به وجدان خود نیز فشاری وارد نمی آورد، در چنین حالتی نباید لب به غذا برند زیرا در غیر این صورت، شهادت بدی برای شخص بی ایمان خواهد بود. مسیح باید در تمامی جنبه های زندگی ایمانداران، برافراشته شود، حتی در مواقعی که شرایط، معذب کننده به نظر می رسند.

خلاصه، پولس سه نکتۀ مهم را در زمینۀ غذاهای قربانی مطرح می کند و ایمانداران از هر فرهنگی که باشند، باید این نکات را رعایت کنند:

(1) ما باید  از هر نوع رفتار مشکوکی که ممکن است شهادت مسیحی ما به بی ایمانان را لکه دار کند، دوری جوییم (اول قرنتیان 10: 27-33).

(2) از هر نوع مشارکت یا ارتباطی با بت پرستی باید به شدت امتناع شود (اول قرنتیان 8: 10؛ 10: 7، 12، 14 و 18-20). برای مثال، این اصل برای ایماندارانی که از فرهنگ یا مذهب های مرده پرست می آیند، بسیار کارآمد است. مطابق فرهنگ یا مذهب آن ها، گفته می شود ارواح پدر و مادر یا پیشینیان در گذشتۀ افراد، بر زندگی و فرزندان آنها قدرت و تسلط دارند؛ هر گونه تلاشی جهت آشتی یا ارواح رفتگان یا برانگیختن و پرستش آن ها با سوزانیدن بخور، تقدیم خوراکی یا تعظیم کردن در مقابل عکس های آنها، دال بر بت پرستی است و به شدت برای مسیحیان ممنوع می باشد (ر.ک. به مقالۀ ماهیت بت پرستی).

(3) شریعت محبت، به ما کمک می کند تا آزادی مسیحی مان را به طور داوطلبانه محدود کنیم تا باعث لغزش ایمانداران دیگر نشویم؛ تا آن ها به خاطر نمونۀ بدی که ما به جا می گذاریم، ندای وجدانشان را نادیده نگیرند، بی وجدان نشوند و بدین ترتیب در سراشیبی سقوط روانی نیفتند (اول قرنتیان 8: 9-13؛ 10: 24؛ م.ک. با رومیان 14: 1-15: 3).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO