مدافع برجستۀ معاصرمسیحی: راوی زاکاریاس
مدافع برجستۀ معاصرمسیحی: راوی زاکاریاس
راوی زاكارياس متولد 26 مارس 1946 هندی زاده ای می باشد که تبعۀ آمریکا و کانادا است و یکی از مدافعین برجستۀ ایمان مسیحی در عصر حاضر می باشد.
زاكارياس، مدافع سنت گرای انجیلی، نویسندۀ کتاب های متعدد مسیحی، از جمله، کتاب برندۀ مدال طلایی “آیا انسان می تواند بدون خدا زندگی کند؟” در حیطۀ “الاهیات و آموزه ها” و نیز یکی از پرفروش ترین کتاب های مسیحیت ” نور در سایه جهاد و گِرِه بزرگ” است.
ایشان بنیانگذار و رئیس هیئت مدیرۀ سازمان بین المللی راوی زاكارياس است که میزبان برنامه های رادیویی “قوم من می بایست فکر کنند” ونیز برنامه های “داشتم فکر و تعقل می کردم”، و دانشمند بازدیدکنندۀ ریدلی هال بوده، که از آنجا در رشته های فیلسوفان اخلاق گرا و ادبیات عصر رُمانتیک فارغ التحصیل شده است.
زاکاریاس در سال های 1971 تا 1984 کرسی بشارت و اندیشۀ معاصر را در دانشگاه الاهیات اَلاینس به عهده داشته است.
رهبر مسیحی انجیلی، چاک کولسون از زاكارياس به عنوان “بزرگترین مدافع زمان معاصر” نام برده است.
شروع زندگی
زاکاریاس در شهر مدرس در هند بدنیا آمد. اجداد او زنی از کاست نابودیری براهمین و مردی مسیحی از قبیلۀ بوتمن زاده شد. مادر وی از شهر مدرس (چنای کنونی) بوده و پدرش از کرالا. او در دهلی بزرگ شد. براساس گفته های خود زاكارياس، پیش از ازدواج، مبشری آلمانی سوئیسی با جد براهمینی وی در مورد پیام مسیحیت صحبت کرد و او به مسیح ایمان آورد.
زاکاریاس در یک خانوادۀ اسما” مسیحی از کلیسای انگلیکن بزرگ شد و می گوید که تا 17 سالگی که قصد داشته با خوردن سمّ خودکشی کند، یک خدا ناباور بوده. و در آن زمان در بیمارستان، یک کارمند مسیحی، کتاب مقدسی برای او می آورد و به مادرش می گوید که یوحنا 14 را برای او بخواند. زاکاریاس اضافه می کند که یوحنا 14: 19 بود که با قلب او صحبت کرد و این آیه در آن برهه از زمان برایش به معنای الگویی روشن شد: “چون من زنده ام، شما نیز خواهید زیست.” او می گوید که با خود فکر کرد: “این می تواند تنها امید من باشد: مسیر جدیدی در زندگی. زندگی ای که توسط نگارندۀ آن تعریف شده است.” و به این ترتیب او زندگی خویش را تسلیم مسیح کرد: “عیسی اگر تو کسی هستی که به زندگی معنای بودن بخشیده ای، من آن زندگی را می خواهم”. خواهش می کنم مرا از این تخت بیمارستان به سلامت بیرون ببر، و من قول می دهم که در تکاپوی خود برای حقیقت، هیچ سنگی را برنگردانده رها نکنم.”
در سال 1966 زاكارياس با خانواده اش به کانادا مهاجرت کرده، مدرک کارشناسی خود را از کالج کتاب مقدس اُنتاریو در سال 1972 (که اکنون کالج دانشگاهی الاهیات تیندِیل نام دارد) و مدرک عالی را از دانشگاه بین المللی ترینیتی دریافت می کند. در سال 1990 آقای زاكارياس یک دوران استراحت 2-3 ماهه در ریدلی هال در شهر کمبریج گذراند. زاكارياس دارای چندین دکترای افتخاری است.
خانواده
در سال 1972، زاكارياس با مارگارت مسمی به “مارگی” رینولدز، که او را در گروه جوانان کلیسا ملاقات کرده بود، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج سه فرزند به نام های: سارا، نائومی، و ناتان است.
جهان بینی
زاكارياس اظهار می دارد که یک جهان بینی منسجم باید بتواند به چهار پرسش اساسی پاسخ گو باشد: مبداء، معنای زندگی، اخلاق و هدف. وی می گوید در حالی که ادیان بزرگ جهان ادعاهای منحصر به فردی را دربارۀ حقیقت بیان می کنند، اما تنها ایمان مسیحی توانایی خود را برای پاسخ به این چهار پرسش نشان داده است. او به طور مرتب بر انسجام جهان بینی مسیحیت تأکید داشته و می گوید که مسیحیت توانایی مقاومت در برابر سختترین حملات فلسفی را دارد. زاكارياس معتقد است که مدافعان باید از سه سطح استدلالی برخوردار باشند. از نظر تئوری، برای انطباق استدلالات منطقی، هنری، برای به تصویر کشیدن، و “بحث سرمیزی”، برای نتیجه گیری و کاربرد.
سبک دفاعیات زاكارياس بطور عمده بر پاسخ های مسیحیت به سؤالات حقیقتاً مهم اگزیستانسیالیستی (مکتب اصالت وجود)، با دفاع خدا استوار است.
ترجمه: علیرضا مربی
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |