محبت بی قید و شرط و بلاعوض

تقریباً هر 40 ثانیه یک نفر در سنین 15 الی 44 سالگی دست به خودکشی می زند. آیا دلیلش را می دانید؟
آمار نشان می دهد که سالیانه در دنیا حدود 873 هزار نفر خودکشی می کنند. تنها در سال 2000 حدود یک میلیون نفر دست به خودکشی زدند. تقریباً هر 40 ثانیه یک نفر در سنین 15 الی 44 سالگی دست به خودکشی می زند. آیا دلیلش را می دانید؟ اکثر آنها دچار اختلالات روانی می شوند و این نارا حتیهای روحی منجر به بیماری هایی می گردد مانند مرض قند، درد مفاصل، انواع بیماری های قلبی، فشار خون و حتی سرطان و غیره… . اما سئوال اینجا است، که از کجا این اختلالات روانی بوجود می آیند؟ علم پزشکی جواب این سؤال را داده است. اما، مهمترین دلیل کمبود محبت می باشد.

مشاورین و روانشناسان خانوادۀ مسیحی می گویند که دخترانی که محبت پدر را در زندگیشان نچشیدند بیشتر از دخترانی که وقت کافی با پدر خود گذرانده اند دچار مشکلات جنسی می گردند.
اگر بدانیم که یک نفر وجود دارد که ما را درک می کند و در هر شرایط دوستمان دارد وضیعت فعلی ما عوض خواهد شد. انسان نیاز به محبت دارد. او دوست دارد تا با محبت واقعی روبرو شود. ولی انسان در وضیعت افتادۀ خود فکر می کند حتی خدا هم او را رد کرده است. 
1 یوحنا 4: 8 " خدا محبت است" 
محبت خدا برای تمام انسان ها یکسان است. او بدون در نظر گرفتن وضیعتمان و در هر شرایطی، همۀ ما را محبت می کند. اصولاً چه کاری می توانیم انجام دهیم تا خدا بخاطر آن ما را محبت کند؟ آیا ما لایق آن محبت می باشیم؟
یوحنا 3: 16 " زیرا خدا جهان را اینقدر محبت نمود که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که بر او ایمان آورد هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی یابد "
لوتر دربارۀ این آیه می گوید: تمام کتاب مقدس به شکل مینیاتور(به مقیاس کوچکتر) در این آیه نهفته شده است. بلی، خدا جهان را دوست دارد. جهان یعنی قرون و زمان. جهان یعنی تمام خانواده هایی که زندگی کرده، می کنند و خواهند کرد. خداوند عیسی مسیح این کلمه (جهان) را مخصوصاً بکار می برد تا همه را در برگیرد. دایره ای که خدا کشیده است همه را در خود جای می دهد.
1یوحنا 4: 9 " و محبت خدا به ما ظاهر شده است به این که خدا پسر یگانۀ خود را به جهان فرستاده است تا به وی زیست نمائیم "
رومیان 5: 8 « لکن خدا محبت خود را در ما ثابت می کند از این که هنگامی که ما هنوز گناهکار بودیم مسیح در راه ما مرد»
ارمیا 31: 3 « خداوند از جای دور به من ظاهر شد و گفت: با محبت ازلی تو را دوست داشتم از این جهت تو را به رحمت جذب نمودم»
خدا از گناه متنفر است اما گناهکار را دوست دارد.
محبت او باعث می شود تا:
1. آزاد شویم
2. شفا یابیم
3. توبه کنیم
4. دیگران را محبت کنیم
5. با لذت بیشتر از او پیروی کنیم
6. امیدوار باشیم
7. پیروز شویم
8. در ایمانمان پایدار بمانیم
زمانی که انسان بفهمد که خدا او را در هر شرایط محبت می کند، زندگی او کاملاً دگرگون خواهد شد.
پولس رسول در افسسیان 3: 19 می فرماید« محبت مسیح آنقدر وسیع است که فکر انسان قادر به درک صحیح وکامل آن نمی باشد، اما آرزو دارم که به آن پی ببرید.
محبت او باعث شد تا خدا پسر یگانه خود را برای ما قربانی کند.
صلیب نشانۀ محبت خدا است. او اول محبت کرد و بعد پسرش را برای ما داد.
محبت خدا باعث شد که او از روی صلیب ، با درد فریاد بزند: ای پدر اینها را بیامرز زیرا که نمی دانند چه می کنند.
چهرۀ خدا محبت است.
ذات خدا محبت است.
خود خدا محبت است.
انجیل می فرماید:
هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند ما را از محبت خدا که در مسیح است جدا سازد؛ نه مصیبت، نه دل تنگی ، نه جفا ، نه قحط ، نه عریانی ، نه خطر ، نه شمشیر، نه موت ، نه حیات، نه فرشتگان، نه روسا، نه قدرتها، نه بلندی و نه پستی و نه هیچ مخلوق دیگر!
برای همین احتیاج نیست حتما کاری انجام دهیم که خدا ما را محبت کند.
او پارتی بازی نمی کند.
ما انسان ها برای خوشنودی و رضایت خودمان ، دیگران را محبت می کنیم . بعضی ها هم زمانی محبت می کنند که طرف مقابل دوست داشتنی باشد. اما محبت او نسبت به ما بدون شرط و شروط است. دایرۀ محبت ما محدود است. اما در دایرۀ محبت او تمام دنیا جا می گیرد.
فیلیپ یانسی، نویسندۀ معروف مسیحی در کتاب " اعجاب فیض" می نویسید:
« ما هیچ کاری را نمی توانیم انجام بدهیم که خدا ما را بیشتر محبت کند.
و هیچ عملی هم نمی توانیم انجام بدهیم که او ما را کمتر محبت کند.
می دانید چرا؟
اولاً ما انسانها به هیچ عنوان نمی توانیم با اعمال خود خدا را راضی کنیم تا او بخاطر آنها ما را محبت کند. در نتیجه از طریق اعمال انسانی شانسی برای جلب رضایت او نداریم. ثانیاً از ابتدا تا امروز او خدای بخشنده ای بوده که ما را دائماً و بدون هیچ شرطی محبت کرده است. او از ما فقط قلبمان را می طلبد تا آن را از محبت خودش پر سازد، که ما هم بتوانیم مانند خودش دیگران را محبت کنیم. ما حتی خدا را هم نمی توانیم محبت کنیم مگر اینکه از این محبت الهی پر شده باشیم.
استیفان یکی از پیروان عیسی مسیح بود که وقتی او را سنگسارمی کردند در حالی که جان می سپرد مانند خداوند خود دعا کرد و گفت: خداوندا اینها را ببخش چون نمی دانند چه می کنند.
اگر هیچ کس هم مرا محبت نکند: یک نفر هست که مرا همیشه و در هر شرایط و وضیعت محبت می کند. اسم او عیسی است.
شخصی که دوران محکومیت خود را به پایان رسانده بود، از زندان به خانه برمی گشت. او از پدر خود خواسته بود تا برای اینکه مطمئن شود پدر او را بخشیده و هنوز دوست دارد، روی شاخه درخت معروفی که نزدیکی های ایستگاه قطار بود یک پارچه سفید ببندد. همین طور که مرد جوان به مقصد نزدیک می شد از خود پرسید، آیا پدرم این کار را خواهد کرد؟ آیا من را بخشیده و هنوز دوستم دارد. آیا اصلاً به یاد دارد که از او چه خواستم؟ وقتی که مرد جوان از دور به شهر خود نزدیک می شد، اول آنجا را نشناخت و فکر می کرد که باید به ایستگاه بعدی برود. ولی با کمال تعجب متوجه شد که در همان ایستگاه با ید پیاده شود. محلی که تماماً از تکه پارچه های سفید پر شده بود. نه تنها درخت معروف نزدیک ایستگاه، بلکه تمام درختان و نرده ها و صندلی ها و هر جایی که می شد به آن چیزی بست، پر بود از تکه پارچه های سفید. همچنین تمام درختان مسیر ایستگاه تا خانه نیز پر بود از پارچه های سفیدی که پدر با عشق و علاقه تک تک آنها را با دست خود به شاخه ها بسته بود.
اگر پدر زمینی اینطور پسر خود را می بخشد و می پذیرد؛ چقدر بیشتر پدر آسمانی ما حاضر است تا ما را در آغوش بگیرد و بدون شرط محبت کند. 
در تمام کتاب مقدس مهمترین چیزی که ما را جلب خودش می کند، محبت بیکران و بدون شرط خدا است.
در هندسه می گویند اگر یک عدد بی نهایت را با یک عدد دیگر هر چقدر هم بزرگ باشد تقسیم کنید، جوابش بی نهایت خواهد بود. محبت مسیح هم همین طور است. این محبت هر چقدر بین همه مردم دنیا تقسیم می شود، هنوز بطور بی نهایت باقی می ماند تا به محبت کردن ما و میلیونها نفر دیگر ادامه دهد.
انجیل به ما می گوید، مسیح، خاصان خود را که محبت می کرد، آنها را تا به آخر محبت کرد. (انجیل یوحنا 13: 1)
وقتی که به شاگردان نگاه می کنیم:
یکی فرار کرد.
دیگری او را تسلیم کرد.
بعضی ها او را انکار کردند.
در گناه افتادند.
در وضعیت های مختلف قرار گرفتند.
اما او آنها را تا به آخر محبت کرد.
او ما را تا به آخر محبت می کند. او با محبت ازلی و ابدی محبت می کند.
طلا در دست هر کس ( فقیر، نادان، رئیس و….) طلا است. خدا در زندگی هر کس محبت است. خدا نه فقط محبت دارد بلکه او خود محبت است.
خورشید بدون تابش، نور و گرما ندارد.
چشمه بدون جوشش، چشمه نمی باشد. 
حال تصور کنید خدائی بدون محبت را!؟
انسان محتاج به محبت است، و آن هم محبت الهی که بی قید و شرط می باشد.
مسیحیت بر پایه محبت، بنا و پایه گذاری شده. 
مسیحیت دین و مذهب نیست، بلکه رابطۀ عاشقانۀ خالق با مخلوق خودش.
رابطه ای همچون عاشق و معشوق.
دین و مذهب را انسان درست کرده است؛ اما محبت از منبعی که خود خداست جاری می شود و ما آن را در مسیح چشیدیم.
این محبت بی قید و شرط خدا است که ما را تا به امروز نگاه داشته و امید می بخشد. 
از محبت او مستفیض شوید!

نوشته کشیش آراماییس قاراخانیان