فهرست و معانی اسامی کتاب مقدس: زربابل و زکری
زَرُّبابل (ذریت بابل) عزرا 3: 2 Zerubabel
رئیس یهودا در زمان بازگشت از اسارت بابل. وی پسر شألتیئیل بود (عزرا 3: 2، 8؛ 5: 2؛ نحمیا 12: 1؛ حجی 1: 1، 12، 14؛ 2: 2).
در نسب نامۀ متی 1: 12 و لوقا 3: 27 «سألتیئیل» نامیده شده است. در 1تواریخ 3: 19 به عنوان پسر فدایا، برادر شألتیئیل نام برده شده است. او شاهزادۀ یهودی در اسارت و احتمالاً در خدمت پادشاه بود؛ چرا که نام ارامی شیشبصر را دریافت کرده و کورش ادارۀ یهودا را به او واگذار کرده بود. زربابل اولین گروه اسرا را به اورشلیم رهبری کرد و توسط یشوع، کاهن اعظم، تعدادی از کاهنان، لاویان و سران خاندان یهودا و بنیامین همراهی گردید. موقعی که به اورشلیم رسیدند مذبح را دوباره در محل قدیمی آن ساخته و قربانی روزانه را برقرار کردند (عزرا 2؛ 3: 1-3).
کار بزرگ زربابل بازسازی هیکل بود. او با دریافت میزان زیادی پول و وسایل، توانست شالودۀ آن را در ماه دوم از سال دوم بازگشتشان قرار دهد، و این کار با هیبت و تشریفات، کرنای کاهنان، موسیقی لاویان، سرودهای بلند و پرستش مردم صورت گرفت (عزرا 8-13) سامریان خواستند قسمتی از کار را در دست بگیرند و موقعی که زربابل و گروهش مخالفت کردند، آنها سعی کردند تکمیل آن را به تأخیر بیندازند و نمایندگانی را به دربار فرستادند. نتیجه این شد که در طول سالهای باقی ماندۀ سلطنت کورش و هشت سال سلطنت کامبیز و سمیرامیس هیچ کاری انجام نگردید (عزرا 4: 1-24). زربابل در برابر تأخیر طولانی کاملاً بی تقصیر شناخته نمی شود. در طول این مدت 16 سال، مردم مشغول ساختن خانه هایی برای خود شدند (حجی 1: 2-4).
حرکت مجدد توسط ترغیب حجی و زکریا صورت گرفت و زربابل خود را قلباً در این کار قرار داد و با غیرت تمام، کار ادامه یافت. این اتفاق در دومین سال سلطنت داریوش هیتاسب صورت گرفت (520 ق.م). وتتنای و شتربوزنای به هزینۀ شاه، هر چه که یهودیان نیاز داشتند برای این کار، تأمین کردند. کار به سرعت جلو رفت و در سومین روز ماه ادار در سال ششم سلطنت داریوش، معبد تمام شد (عزرا 5: 1-6: 22). بعضی دیگر از کارهای مفید زربابل، برقراری مجدد شاخه های کاهنان و لاویان، مقررات برای تعمیرات و کارهای معبد مطابق رسم زمان داود بود. عزرا 6: 18 و نحمیا 12: 47 نام اسرای برگشته را مطابق نسب نامه هایشان ثبت کردند (نحمیا 7: 5).
زِکرِی خروج 6: 21 Zichri
1) وی پسر یصهار و نوۀ قهات بود (خروج 6: 21).
2) شخص بنیامینی، از پسران شمعی بود (1تواریخ 8: 19).
3) شخص بنیامینی، از پسران شاشق بود (1تواریخ 8: 23).
4) شخص بنیامینی، از پسران یرحام بود (1تواریخ 8: 27).
5) وی پسر آساف (1تواریخ 9: 15) بود. نام او در نحمیا 11: 17 «زبدی» و در نحمیا 12: 35 «زکور» نامیده شده است.
6) شخصی از نسل العازار، که نام پدرش یورام بود (1تواریخ 26: 25).
7) وی پدر العازار بود. العازار نیز در دوران سلطنت داود رئیس رئوبینیان بود (1تواریخ 27: 16).
8) شخصی از سبط یهودا و پدر عمسیا که 000/200 مرد را در سپاه یهوشافاط رهبری می کرد (2تواریخ 17: 16).
9) وی پدر الیشافاط بود و در پادشاه ساختن یوآش به یهویاداع کاهن کمک نمود (2تواریخ 23: 1).
10) مرد بزرگی از افرایم که معسیا پسر آحاز پادشاه، نخست وزیر و ناظر خانۀ پادشاه را کشت (2تواریخ 28: 7).
11) وی پدر یوئیل بود و پس از بازگشت به اورشلیم از اسارت، رئیس بنیامینیان گردید (نحمیا 11: 9).
12) وی کاهنی از خاندان ابیا در ایام یویاقیم بود (نحمیا 12: 17).
برگرفته از کتاب دائرةالمعارف کتاب مقدس
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |