فهرست و معانی اسامی کتاب مقدس: اخزای، اخزیا و اخشورش
اَخزای (کسی که خداوند او را کمک می دهد) نحمیا 11: 13
Ahasasi
نوۀ احیر بوده که بعد از بازگشت از بابل در اورشلیم ساکن گردید (نحمیا 11: 13). جسنیوس (Gesenius) معتقد است که او یحزیره نیز نامیده می شد (1تواریخ 9: 12).
اَخَزیا (متعالی) 1پادشاهان 22: 40 Ahaziah
1) پسر اخاب پادشاه اسرائیل که مانند پدرش تحت کنترل مادرش ایزابل بود (1پادشاهان 22: 51-53). او نهمین پادشاه اسرائیل بود و دو سال سلطنت کرد (849 ق.م.). اتفاق مهم زمان او عاصی شدن قوم موآب بود که تحت سلطۀ وی قرار داشتند (2پادشاهان 1: 1). یهوشافاط را در ساختن کشتی برای سفر به ترشیش همراهی کرد ولی العازر نبی، یهوشافاط را به سبب همکاری با وی توبیخ کرد. کشتی ها نیز شکسته شد و نتوانستند به ترشیش سفر کنند (2تواریخ 20: 35-37). بعد از آن اخزیا به دلیل سقوط از بالاخانۀ خانۀ خود بیمار گردید. وی با بعلزبول به جای یهوه مشورت کرد. به همین دلیل ایلیا وی را از جانب خدا توبیخ کرد و او بالآخره وفات یافت (2پادشاهان 1: 17؛ 3: 1).
2) پسر یهورام از همسرش عتلیا که ششمین پادشاه یهودا بوده است (842 ق.م.). وی یهوآحاز (2تواریخ 21: 17؛ 25: 22) و عزریا (2تواریخ 22: 6) نیز نامیده شده است. او طریق اخاب را دنبال کرده و به بت پرستی مبتلا گردید (2پادشاهان 8: 25-27؛ 2تواریخ 22: 1-4). به ضد ارام با یورام متحد شد ولی این جنگ به غیر از موفقیت اسرائیل در پس گرفتن راموت جلعاد کاملاً بی ثمر بود. اخزیا گنجینه ها هیکل را به معبد بعل منتقل کرد.
اَخشُورُش (شیرشاه) عزرا: 4: 6 Ahasuerus
نام عبری خشایار شاه که شکل یونانی آن نیز Xerxes است.
1) نام پادشاهی از فارس که دشمنان یهودیان وی را تحریک کردند تا بازسازی هیکل را متوقف سازد (عزرا 4: 6). او احتمالاً کمبوجیه پسر کورش بوده که در سال 529 ق.م. به سلطنت رسید و 75 ماه بعد از آن در گذشت.
2) قلمرو حاکمیت پادشاهی که در کتاب استر به آن اشاره شده است بسیار وسعت داشته و از هندوستان تا اتیوپی را در بر می گرفته (استر 1: 1).
خلع وشتی: مهمانی که 180 روز به طول کشید در سال سوم سلطنت وی اتفاق افتاد. آنچه که پادشاه از وشتی درخواست کرد برخلاف آداب و رسوم زبان فارس بود و به هر حال او برخلاف دستور وی عمل کرد (استر 1: 9-21).
ازدواج با استر: در سال هفتم سلطنش با استر ازدواج کرد (استر 2: 16). دختر زیبایی که هویت خود را از وی پنهان کرد.
هامان: انتصاب هامان به نخست وزیری به دلیل احترام زیادی بود که پادشاه برای هامان قائل بود. هامان مبتلا به غرور و خود بزرگ بینی شدید بود و نسبت به مردخای که به دلایل مذهبی از تعظیم و تکریم وی خودداری می کرد، نفرت می ورزید. به همین دلیل وی پادشاه را با مکر و حیله وادار کرد تا فرمانی صادر نموده و به موجب آن اعدام کلیۀ یهودیان را اعلام دارد. یهودیان با ماتم و نوحه گری نسبت به فرمان پادشاه عکس العمل نشان دادند. در اثر تشویق مردخای، استر قبول کرد که نزد پادشاه برای قوم شفاعت کند. وی با برپایی ضیافتی سرانجام درخواست خود را به پادشاه اعلام می کند. پادشاه نیز با کمال میل تقاضای او را می پذیرد و هامان به وسیلۀ همان داری که برای مردخای تدارک دیده بود، اعدام می گردد. پس از مرگ هامان اخشورش پادشاه تمامی املاک هامان و اختیارات وی را به استر و استر نیز آن را به مردخای می سپارد (استر 8).
بدون شک Xerxes (486 تا 465 ق.م.)، ارتحشستای کتاب استر است.
3) پدر داریوش مادی، اخشورش نام داشت (دانیال 9: 1).
برگرفته از کتاب دائرةالمعارف کتاب مقدس
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |