کتاب مقدس

فهرست و معانی اسامی کتاب مقدس: آحاز، آدم (انسان اول)، اَرَح، آسا و آساف

رای بدهید

آحاز (مالک)      2پادشاهان 15: 38        Ahaz

دوازدهمین پادشاه یهودا که بعد از پدرش یوتام به سلطنت رسید. در زمان وی فقح و رصین پادشاه ارام به مقابلۀ یهودا برآمده و اورشلیم را محاصره کردند (2تواریخ 28: 3-15). احتمالاً هدف فقح این بود که یهودا را وادار سازد تا با اسرائیل و ارام علیه آشور متحد گردد. آحاز پرستش یهوه را ترک گفت و حتی هیکل را غارت کرد و گنجینه های آن را برای آشوریها فرستاد ولی تغلت فلاسر از وی حمایت نکرد (2تواریخ 28: 20). آحاز در دمشق با تغلت فلاسر ملاقات کرد و با الهام از مذبحی که در آنجا دید، نمونۀ آن را ساخته و به جای مذبح سلیمان در هیکل قرار داد. او حتی مشورت و نصایح اشعیا را نپذیرفت (اشعیا 7: 9). وی پس از شانزده سال حکومت درگذشت و پسرش حزقیا جانشین او گردید.

آدم (انسان اول)        پیدایش 2: 19          Adam

اولین انسانی که توسط خدا خلق گردید (لوقا 3: 38). نامی که خدا به او داد از قسمتی از زمین که آدم از آن به وجود آمده بود، گرفته شده است. نام آدم از کلمۀ Adamah به معنی عناصر خاکی زمین ریشه گرفته است.

در عدن او بر تمامی موجودات فرمانروایی می کرد (1: 26). از میوۀ درختان عدن تغذیه می نمود و خدا به او اجازه داد تا حیوانات را نام گذاری کند. خدا به این وسیله به آدم اجازه داد تا ظرفیت فکری و هوشی خود را گسترش دهد و دریابد که شریک یا همسری ندارد.

منع کردن حوا و آدم از خوردن درخت تمیز نیک و بد به جهت پرورش طبیعت اخلاقی آن ها مفید بود. حوا نیز فرصتی برای کمک و همکاری با آدم یافته بود.

حوا وسوسه شد نا از میوۀ درخت ممنوعه بخورد و شوهر خود را نیز به این کار تشویق کرد، وقتی خدا آدم را توبیخ نمود او حوا را مسبب اصلی و حوا نیز مار را مقصر دانست. خدا آدم را به واسطۀ نافرمانی به مرگ، زحمت و گرفتاری و اخراج از عدن و زن را به درد و رنج زایمان و وابستگی به شوهرش محکوم کرد.

در مدت کوتاهی پس از خروج از عدن، حوا قائن را به دنیا آورد (پیدایش 4: 1). کلام خدا فقط از سه تن از پسران آدم یعنی قائن، هابیل و شیث نام می برد (پیدایش 5: 4). ولی او پسران و دختران دیگری نیز داشته است.

پولس معتقد بود که آدم نمونه ای از مسیح است که باید بیاید (رومیان 5: 14). به همین دلیل بعضی مواقع مسیح را آدم دوم می نامند. به این نمونه گاهی به دلیل شباهت و گاهی به دلیل داشتن تضاد اشاره می شود. آدم و مسیح هر دو انسان بودند با این تفاوت که مسیح از ازل وجود داشته است. هر دو آغازگر محسوب می گردند، یکی آغازگر گناه و مرگ و دیگری عدالت و حیات (رومیان 5: 14، 19). انسان اول، نفس زنده ولی مسیح روح حیات بخش بود (1قرنتیان 15: 45).

آرَح (سرگردان)    1تواریخ 7: 39      Arah

1) نام پسر عُلا از قبیلۀ اشیر بوده است (1تواریخ 7: 39).

2) نام یکی از کسانی که فرزندان وی همراه با زرُبابل از اسارت بازگشت کردند (عزرا 2: 5؛ نحمیا 7: 10) (563 ق.م.). او احتمالاً پدر شکنیا بوده است. دختر شکنیا با طوبیا ازدواج کرده بود (نحمیا 6: 18).

آسا (شفاعت)     1پادشاهان 15: 8        Asa

1) پسر و جانشین ابیاء، پادشاه که 41 سال (916-873 ق.م.) سلطنت کرد. او از پرستش یهوه حمایت نمود و با بت پرستی مخالفت کرد. مادر بزرگ خود معکه را نیز عزل ساخت و تمثالهایی که وی برای اشیر ساخته بود، در وادی قدرون سوزانید (1پادشاهان 15: 12)، ولی مکانهای بلند در زمان او برداشته نشد. علاوه بر این مذبح خدا را نیز تعمیر کرد (2تواریخ 15: 8).

ده سال نخست سلطنت وی با هیچ جنگی همراه نبود. آسا با توکّل به خدا با لشکری به تعداد سیصد هزار سپردار و نیزه دار از یهودا و دویست و هشتاد هزار از بنیامین به مقابله با لشکر یک میلیون نفری زارح حبشی برآمد. خدا او را در این نبرد نصرت داد (2تواریخ 14: 9-16). عزریای نبی بعد از بازگشت او از جنگ، آنان را تشویق کرد که همچنان به خدا اعتماد کنند (2تواریخ 15: 1-2). در سال سی و هشتم سلطنت وی، بعشا رامه را بنا کرد تا مانع رفت و آمد به نزد آسا گردد. آسا نیز متوسل به بنهدد پادشاه ارام شد.این عکس العمل وی باعث تنبیه و توبیخ وی از جانب خدا گردید. حنانی رائی، مسئول رساندن پیغام خدا به وی بود (توایخ 16: 1-19). آسا حنانی را به همین دلیل به زندان انداخت و در سال سی و نهم سلطنت خویش مبتلا به بیماری گردید و باز هم به جای توکل به خدا، متوسل به پزشکان شد و در سال 41 سلطنت خود، وفات یافت. مراسم دفن او بسیار باشکوه برگزار گردید (2تواریخ 16: 12-14).

2) پسر القانه و پدر برخیا که یکی از لاویان بوده و در یکی از روستاهای نطوفاتیان بعد از بازگشت از بابل سکونت داشت (1تواریخ 9: 16) (536 ق.م.).

آساف (جامع)    2پادشاهان 18: 18        Asaph

1) پدر یوآخ که در زمان حزقیا می زیسته (2پادشاهان 18: 18، 37؛ اشعیا 36: 3، 22) (710 ق.م.).

2) پسر برکیا از خاندان جرشومیان (1تواریخ 6: 39؛ 15: 17) که از موسیقی سرایان زمان داود بود (1تواریخ 16: 5) (1000 ق.م.). پسران آساف نیز در همین زمینه خدمت می کردند (2تواریخ 25: 1-2؛ 20: 14). به نظر می رسد که این خدمت در آنان موروثی بوده است (1تواریخ 25: 1-2). به او به عنوان شاعر و رائی اشاره شده است (2تواریخ 29: 30؛ نحمیا 12: 46). 12 مزمور به نام او می باشد (50، 83-73).

3) ناظر درختستانهای پادشاه لبنان که نحمیا از ارتحشستا تقاضا می کند تا مکتوبی به اسم او بنویسد تا چوب برای ساختن سقف دروازه های قصر، حصار شهر و خانۀ وی، در اختیار او قرار دهد (نحمیا 2: 8) (445 ق.م.).

برگرفته از کتاب دائرۀ المعارف کتاب مقدس

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO