فهرست و توضیحاتی مختصر از مکان های کتاب مقدس: آشور
آشور پیدایش 2: 14 Assyria
نام امپراطوری و کشوری که در قرن نهم تا هفتم قبل از میلاد تأثیر بسیار زیادی بر سرزمین کنعان داشت و در وقایع کتاب مقدس به آن اشاره شده است. سرزمینی که بین دجله، فرات و زاب (Zab) قرار داشته و در شمال و شرق آن ماد و کوهستان ارمنستان قرار داشته است. قلمرو آشور به قدری کوچک و محدود بود که تصور حکمرانی آن بر تمدن دنیا، بعید و غیر ممکن به نظر می رسید. البته باید خاطر نشان ساخت که روابط موجود بین آشور و بابل در ایجاد آن بی تأثیر نبوده است. در واقع هیچ مرز طبیعی مابین این دو قلمرو وجود نداشت و رودخانۀ زاب (Zab) نیز هیچ گاه به طور جدی به عنوان مرز این دو کشور تلقی نگردید. آشور به تدریج قوی تر گشت و مرزهای خود را به منطقۀ پایین رودخانۀ زاب (Zab) گسترش داد. بابلی ها نیز پس از به دست آوردن قدرت به طرف مناطق شمالی پیش روی کردند. کم کم مناطق غربی دجله، دیگر جوابگوی جمعیت آشور نبود و مرزهای آنان به فرات نیز توسعه پیدا کرد. آشوری ها و بابلی ها، از یک نژاد محسوب می شدند و سرزمین بابل و آشور نیز تقریباً یک سرزمین محسوب می گردید یعنی سرزمین آشور-بابل.
مردم ساکن آشور نژاد سامی بودند. البته نژاد ایشان کاملاً خالص نبود چون سومری ها ساکنین اصلی و اولیۀ آن سرزمین محسوب می شدند. بعد از پیش روی بابل، نژاد ایشان با عیلامی ها و اعراب نیز مخلوط گردید ولی آشوری ها به ندرت با همسایگان خود وصلت می کردند و نژاد آنان خالص تر از نژاد بابلی ها باقی ماند.
زبان آشوری ها و بابلی ها تقریباً یکسان بود و از زبان های سامی محسوب می گردید. بنابراین به زبان عربی، ارامی و عبری شباهت دارد.
ایده های مذهبی آشور نیز از بابل ریشه گرفته بود. خدای ملی آنان «آشور» نامیده می شد که نام آن سرزمین نیز احتمالاً از نام خدای کاذب آن ریشه گرفته است. به غیر از آشور، خدایان دیگری از جمله عنو (Anu)، بل (Bel) و ائا (Ea) نیز مورد پرستش قرار می گرفتند. این خدایان با اسامی تقریباً مشابهی مورد ستایش بابلی ها نیز بودند. در کنار این خدایان، خدایان دیگری نیز مانند سین خدای ماه، شمش خدای خورشید، اشتار خدای هلال ماه و ملکۀ ستارگان در مذهب آشوری ها مورد توجه قرار داشتند. مراسم مذهبی ایشان همراه با تقدیم قربانی ها و هدایایی مانند شیر، شراب و عسل بود که به مراسم مذهبی بابلی شباهت داشت.
در زمان «شمشی اداد اول» (1748 تا 1716 ق.م.). حکومت آشور موفقیت های بسیاری کسب کرد. در دوران سلطنت او معبد باشکوهی جهت خدای ملی ایشان «آشور» ساخته شد. در زمان آشور اوبالیت (Assur-Uballit) به معنی «آشور حیات یافته است» امپراطوری آشور قدرت قابل ملاحظه ای به دست آورد و کشور او در زمرۀ کشورهای قدرتمندی مانند مصر و امپراطوری حِتّی در آسیای صغیر در آمد (1362 تا 1327 ق.م.). تاریخ امپراطوری آشور با سلطنت «تغلت فلاسر» (Tiglath-Pileseri) آغاز گردید (1114 تا 1076 ق.م.). او تسلط خود را به دریای غرب مدیترانه و شمال دریاچۀ وان و کوهستان ارمنستان گسترش داد. دو قرن بعدی، تا زمان پادشاهی آشور نصیرپال دوم (Ashurnasir) که شهر کالح را به عنوان پایتخت خود انتخاب کرد (883 تا 859 ق.م.) دوران پسر وی آشور محسوب می گردید. در زمان او آشور دارای نیروی انتظامی پر قدرتی شده و با بی رحمی زیاد شروع به کشور گشایی کرد. بعد از او پسرش شلمناسر سوم (858-824 ق.م.) جانشین وی شد که با فلسطینی ها و ارامی ها وارد مبارزه گردید. اخاب پادشاه اسرائیل در کنارۀ رودخانۀ اورنتس (Orontes) در سال 853 ق.م. با او وارد جنگ شد. ییهو پسر عمری با فرستادن باج و خراج برای وی روابط دوستانه ای با او برقرار کرد. پس از سال 837 ق.م. وی توجه خود را به تسخیر نواحی شمالی معطوف ساخت و برای مدت طولانی فلسطینی ها از فشار آشوری ها خلاصی یافتند. اداد نیراری سوم (810 تا 783 ق.م.) نیز قدرت امپراطوری آشور را در زمان سلطنت خود حفظ کرد ولی در زمان شلمناسر چهارم (782 تا 773 ق.م.) آشور دان سوم (772 تا 755 ق.م.) و آشور نیراری پنجم (754 تا 745 ق.م.) قدرت حکومت آشور رو به زوال گذاشت تا زمان تغلت فلاسر سوم که جنگجویی مبارز بود و او را به نام فول نیز می شناختند (2پادشاهان 15: 19). او امپراطوری آشور را به قوت سابق خود برگرداند و حتی بابل را فتح کرد. منحیم پادشاه اسرائیل، به او جزیه پرداخت می کرد و بعد از مرگ تعلت فلاسر، هوشع اسرائیلی بر علیه آشور شروع به مبارزه کرد. شلمناسر پنجم(732-726 ق.م.) نیز سامره را محاصره کرد ولی قبل از این که شهر را به طور کامل فتح کند، حکومت او به دست سرگن دوم (721 تا 705 ق.م.) سقوط کرد. گفته می شود که تسخیر سامره به وسیلۀ او انجام گردید. در کتاب مقدس تنها یک بار آن هم درکتاب اشعیا (20: 1) به نام او اشاره شده است. در سال 704 قبل از میلاد سنحاریب پسر سرگن جانشین وی گردید (704 تا 681 ق.م.). در دوران سلطنت او و پسرش آسرحدون (680 تا 669 ق.م.) فتوحات زیادی توسط آشوری ها انجام گردید. منسی نیز در زمان آسرحدون به اسارت برده شد (2تواریخ 33: 10-13).
در زمان حکومت آشور بانیپال (668 تا 630 ق.م.) پسر آسرحدون، امپراطوری اشور به اوج قدرت و ثروت خود رسید. پس از مرگ وی حکومت آشور در عرض مدت کوتاهی پس از سقوط نینوا در سال 612 ق.م. از صحنۀ قدرت جهانی خارج شد و حکومت جدید بابل در همین منطقه به پا خاست که تحولات عظیمی در تاریخ با ظهور آن ایجاد گردید.
برگرفته از کتاب دائرةالمعارف کتاب مقدس
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |