فهرست مطالب انجیل مرقس چگونه است؟
تهیۀ فهرست مطالب انجیل مرقس مشکل است زیرا سبک نگارش آن عبارت است از نوشتن وقایع بدون تفسیر. نویسنده برای رساندن پیام خود به خواننده به جای این که مطالب را به تدریج به اوج برساند انتظار دارد که خواننده مقصود او را از تمام انجیل درک کند. معهذا فهرست زیر برای درک مطالب انجیل مفید می باشد.
انجیل مرقس: انجیل پسر خدا. مرقس 1: 1
(موضوع) (محل)
قسمت اول. آمادگی 1: 2 – 13
پیشرو ناصره 1: 2 – 8
تعمید به 1: 9 – 11
تجربه بیابان 1: 12 و 13
قسمت دوم. شروع خدمت 1: 14 و 5: 43
اعتبارنامه
مقدمه:
کارها جلیل 1: 14 و 2: 12
ادامه در جلیل:
تعالیم 2: 13 و 4: 34
ادامۀ خدمت
قدرت و اختیار دکاپولیس 4: 35 و 5: 43
قسمت سوم. تکمیل خدمات:
تضاد 6: 1 و 8: 26
بی ایمانی ناصره 6: 1 – 6
خطر سیاسی 6: 7 – 29
تحسین مردم
(کناره گیری) بیابان 6: 30 – 56
سنت گرایی 7: 1 – 23
قضاوت سطحی
(کناره گیری) صور، صیدون
دکاپولیس 7: 24 و 8: 26
قسمت چهارم. پایان خدمت:
دعوت 8: 27 و 10: 31
مکاشفه بر شاگردان
(کناره گیری) قیصریۀ فیلیپس 8: 27 و 9: 50
دعوت مردم یهودیه و بیریه 10: 1 – 31
قسمت پنجم. آخرین مسافرت:
صلیب 10: 32 و 13: 37
تعلیم به شاگردان در راه اورشلیم 10: 32 – 45
شفای بیماران اریحا 10: 46 – 52
ورود مظفرانه اورشلیم 11: 1 – 11
خدمت در اورشلیم 11: 12 و 12: 44
پیشگویی روزهای آخر 13: 1 – 37
قسمت ششم. زحمات:
فاجعه 14: 1 و 15: 47
توطئه 14: 1 و 2 و 10 و 11
رویداد ضمنی در
بیت عنیا بیت عنیا 14: 3 – 9
شام آخر اورشلیم 14: 12 – 26
در باغ جتسیمانی 14: 27 – 52
محاکمه در حضور قیافا 14: 53 – 65
انکار پطرس 14: 66 – 72
بازپرسی توسط پیلاطس 15: 1 – 20
صلیب 15: 21 – 41
تدفین 15: 42 – 47
قسمت هفتم. رستاخیز 16: 1 – 8
خاتمه 16: 9 – 20
فهرست فوق کمی مشروح تر از فهرست انجیل متی تنظیم گردیده است تا عوامل متعدد این انجیل به هم ارتباط داده شود. بر عکس متی که مطالب خود را بر روی مسیح بودن عیسی متمرکز می سازد، مرقس به کارهای عیسی به عنوان پسر خدا و هم چنین خادم خدا توجه دارد. طرح اصلی این انجیل بر اساس محل های خدمت مسیح تنظیم گردیده است. این انجیل در بارۀ خدمات عیسی در اورشلیم به استثنای هفتۀ آخر مطالب زیادی ذکر نکرده است هر چند روشن است که عیسی قبل از آن چندین بار در اورشلیم بوده است. عیسی قبل از مواجه شدن با بحران، از جلیل و دکاپولیس دور نشد. مسافرتهای وی به صور و صیدون، یا به قیصریۀ فیلیپی، برای خنثی کردن تضادهای حاصله از خدمات عمومیش بود و بدین وسیله می خواست برای دعا و تفکر شخصی فرصت داشته باشد و هم چنین بتواند به شاگردان دیر فهم خود حقایق الهی را تعلیم فرماید.
طرح مطالب انجیل مرقس نشان دهندۀ پیشرفتی است که در آن وجود دارد. کلماتی نظیر «بلادرنگ» «بیدرنگ» «فوراً» چهل و دو بار بکار رفته که این از مجموع دفعاتی که در سایر قسمتهای عهد جدید دیده می شود بیشتر است. چنین به نظر می رسد که، با وجود گوناگونی انواع خدمات عیسی، وی به سرعت به طرف هدفی پیش می رفت که از نظر اکثر اطرافیان پوشیده بود و فقط شاگردان گاهی آنهم به علت توضیحات روشن عیسی تا حد ناچیزی به آن پی می بردند.
مطالعۀ تقسیم بندی انجیل نشان می دهد که مرقس می خواهد توجه خوانندگان را به چه نکاتی جلب کند:
قسمت اول (1: 2 – 3) را می توان مقدمه نامید ولی در واقع به طور خلاصه آماده شدن عیسی را برای مأموریت مهم بیان می دارد. در این مورد مرقس خیلی خلاصه تر از متی و لوقا است. هیچ نسب نامه ای ذکر نشده، موعظۀ یحیی محدود به موضوعات اصلی است و آزمایش عیسی خیلی خلاصه می باشد. تمام این قسمت مربوط به صلاحیت عیسی است زیرا توسط یحیی تأیید می گردد، به وسیلۀ روح القدس مسح و در بیابان آزموده می شود.
قسمت دوم (1: 14 و 5: 43) در اولین نگاه این تصور را به وجود می آورد که مجموعه ای از وقایع مختلف است ولی در واقع نشانه هایی از قدرت عیسی می باشد. معجزۀ مرد مفلوج (2: 1 – 12)، که آخرین قسمت از چند معجزۀ شفابخش می باشد، نشان دهندۀ قدرت عیسی در بخشش گناهان است. مباحثه با فریسیان در مورد چیدن خوشه در روز سبت (2: 23 – 28) تؤام با شفای مرد دست خشک (3: 1 – 6) ثابت می کند که عیسی مالک سبت نیز هست. قدرت وی بر دیوها در چند جا ذکر شده است (3: 1و 20 – 30 و 5: 1 – 20). خاموش کردن طوفان در دریای جلیل نشانۀ قدرت عیسی بر طبیعت است (4: 35 – 41). زنده کردن دختر یائیروس نشان دهندۀ قدرت وی بر مرگ است (5: 21 و 24 و 35 – 43). همراه با این نشانه های قدرت عیسی، مرقس تعالیم زیادی نیز از وی نقل می نماید ولی تأکید اصلی وی در قسمت اول انجیل بر این موضوع قرار دارد که عیسی به عنوان پسر خدا و پسر انسان سخن می گوید و عمل می کند.
قسمت سوم (6: 1 و 8: 26) دنبالۀ تعالیم و معجزات قسمت اول است ولی تأکید بیشتری در مورد تضاد وجود دارد. بی ایمانی همشهریان عیسی (6: 6)، قشار سیاسی هیرودیس که سر یحیی تعمید دهنده را از تن جدا کرده بود و امکان داشت نسبت به عیسی هم سوءظن پیدا کند (6: 27 – 29)، خطر محبوبیت که امکان داشت مأموریت الهی او را به آسانی به ریاکاری و طلب رضایت مردم تبدیل کند و هم چنین سنت گرایی فریسیان (7: 1 – 23)، تمام اینها فشارهایی ایجاد کرده بودند که لازم بود عیسی با آنها مقابله نماید. بالاخره بعد از یک تلاش بی ثمر برای دوری از توده های سمج (6: 31 – 34)، به صور و صیدون یعنی قلمرو غیر یهودیان رفت تا مردم او را نشناسند (7: 24). ولی حتی در آنجا هم از او کمک خواستند. این قسمت که شامل خدمات عیسی می باشد، جزئیات کار وی را نشان می دهد. رحم و شفقت او نسبت به مردم، آمادگی او برای خدمت به محتاجان و حکمت و درایت وی در موقع جواب دادن به سؤالات با طمعکاری بی حد مردم مقایسه می شود.
قسمت چهارم (8: 27 و 10: 31) با رفتن عیسی به قیصریه فیلیپس شروع می شود. مرقس، مانند سایر اناجیل هم نظر، این قسمت را نقطۀ عطفی در زندگی عیسی می داند. عیسی شاگردان را تشویق می نماید که ایمان شخصی خود را در مورد او ابراز دارند (8: 27). وی برای اولین بار ضرورت مرگ خود را بر آنها آشکار می سازد و سپس در موقع تبدیل هیئت جلال واقعی خود را به آنها نشان می دهد. بارها به آنها تعلیم داد که باید کشته شود و دوباره قیام کند ولی آنها «این سخن را درک نکردند و ترسیدند که از او بپرسند» (9: 32).
قسمت پنجم نتایج این نقطۀ عطف را بسط می دهد و سفر نهایی به طرف صلیب را تشریح می نماید. در تعالیمی که عیسی به شاگردان می داد (10: 32 – 40)، در شفای بارتیمائوس که عیسی دستور داد او را به حضورش بیاورند (10: 46 – 52) و در شرح ورود مظفرانۀ عیسی به اورشلیم (11: 1 – 10)، عیسی نشان داد که هدفش خدمت به خدا و مردم است. در مباحثاتی که با گروههای مختلف انجام شد و در تعالیمی که در مورد آخرالازمان به شاگردان فرمود، عیسی اصول عقاید و نبوتهای مربوط به آینده را روشن ساخت و با توجه به آنها می توان به نتایج واقعی مأموریت او پی برد. مخصوصاً در مورد نظر الهی نسبت به زندگی بشر که منتهی به بازگشت او در پایان جهان می گردد تأکید می نماید. مرقس فاجعۀ صلیب را کم اهمیت نشان نمی دهد ولی، حتی قبل از ذکر جزئیات واقعۀ صلیب، نشان می دهد که عیسی مظفرانه این فاجعه را پشت سر خواهد گذاشت.
قسمت مربوط به زحمات عیسی (14: 1 و 15: 47) تفاوت چندانی با سایر اناجیل ندارد. چند روز آخر زندگی عیسی از نظر مطابقت زمانی بسیار دقیق تر از سایر قسمتهای زندگی وی است. این امر به این دلیل است که این قسمت از روشن ترین و با اهمیت ترین قسمتها است. سبک ساده و واقع بینانۀ مرقس ارزش نوشتۀ او را بالا می برد و خواننده را مجبور می سازد این سؤال را مطرح کند که چرا شخصی با این عظمت و قدرت باید این گونه بی موقع به پایان زندگی خود برسد.
در مورد سؤال بالا، انجیل مرقس دو جواب ذکر می نماید. اولی فرمایش عیسی در مرقس 10: 45 است.
«زیرا پسر انسان نیامده تا مخدوم شود بلکه تا خدمت کند و تا جان خود را فدای بسیاری کند.»
فاجعۀ انجیل جزء غیر قابل اجتناب خدمت به مردم و رستگاری آنها است. جواب دوم در قسمت آخر مربوط به قیام یافت می شود (16: 1 – 8 یا 20). مشاهدۀ قبر خالی ثابت می کرد که در باغ یوسف واقعه ای روی داده بود که تعبیر آن فقط بر اساس عوامل طبیعی امکان نداشت. شهادت فرشته در مورد زنده شدن عیسی و ترس ناگهانی زنان ثابت می کرد که واقعۀ غیر قابل انتظاری روی داده و عیسی واقعاۀ زنده شده است.
معتبر بودن دوازده آیۀ آخر انجیل مرقس از نظر متن مورد تردید قرار گرفته است زیرا تعداد زیادی از نسخه های قدیمی و معتبر این آیات را ندارند. چند خاتمه برای انجیل مرقس وجود دارد ولی آنچه متداول می باشد از همه بهتر است. در هر حال این خاتمۀ متداول از نظر قدمت به پایان قرن دوم می رسد و با سایر مدارک مربوط به قیام مطابقت کافی دارد و به همین دلیل می توان اطمینان داشت که حاوی اطلاعات معتبر است. اگر این قسمت را خود مرقس نوشته باشد حتماً آن را به عنوان خاتمه ذکر نموده است زیرا با خلاصه ای شروع می شود که قبلاً در هشت آیۀ قبلی شرح آن داده شده است. در مورد بی ایمانی شاگردان تأکید می نماید (16: 11 و 13 و 14 و 16)، زیرا از قرار معلوم حتی بعد از پیروزی عیسی بر مرگ هنوز عدۀ زیادی بی ایمان بودند و احتیاج به تشویق بیشتری در مورد ایمان داشتند.
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید
نوشته: مِریل سی تِنی
ترجمه: کشیش طاطه وس میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |