عیسا در مقام سَرِکلیسا
⛪✝️ «و در دست راست خود هفت ستاره داشت و از دهانش شمشیری دودمهٔ تیز بیرون می آمد و چهره اش چون آفتاب بود که در قوتش می تابد.»
(مکاشفه یوحنا ۱: ۱۶)
دوران دگرگونی تازه ای در کلیسا درشرف انجام بود. از سطوح بالای رهبران گرفته تا بقیه ایمانداران.
زمانی که من به مسیح ایمان آوردم با الآن بسیار متفاوت بود.
احترام به شبان و شیوخ و معلمین و خادمین کلیسا چیزی بود که در همان روزهای نخست ایمانم از روح القدس آموخته بودم.
هرچه بیشتر کتاب مقدس را با جان و دل می خوانیم، بیشتر به روش های خدا در زمینه احترام، اطاعت، سرسپردگی، اعتماد و …. غیره، پی می بریم.
وقتی موسی با یک زن حبشی ازدواج می کند، هارون و مریم خواهر و برادرش بر او شاکی می شوند. آنها گفتند مگر خدا فقط با موسی حرف می زند؟! او با ما هم صحبت می کند!!!
آنها بین خود و موسی فرقی نمی دیدند. و این حق را برای خود قائل بودند که بر موسی که برگزیده خدا بود، اعتراض کنند.
این امر از دیدگاه خدا که بر درون و انگیزه های ما واقف است، ناپسند آمد. (باب ۱۲ کتاب اعداد)
او در سخنانی در دفاع از موسی بر می آید (آیات ۶ – ۸) و به عنوان رئیس کلی که همه ترتیبات و امور به انتخاب او و تحت نظارت کامل او قرار دارد، حرف اول و آخر را میزند. در نهایت با تنبیه مریم اقتدار خود را نشان می دهد. (اینطور به نظر می آید که عامل اصلی تحریک و اعتراض، او بود نه هارون )
مریم و هارون با احترام نگذاشتن به موسی که تحت اقتدار خدا، قوم را رهبری می کرد، در حقیقت به اقتدار الهی خدا بی احترامی کردند.
شرایط ساختاری کلیسا به گونه ای مطابق با استانداردهای امروزی و نه برخلاف کتاب مقدس (با کمی تفاوت در هر کلیسا) اداره می شود. در نتیجه هر کس مطابق با سلیقه و منطق شخصی خود با خادمین و رهبران رفتار می کند.
امروزه مانند عهد عتیق خدا بر کلیسای خود دیده بانی می کند. نمونه هایی مانند ماجرای حنانیا و سفیره، سرانجام اسقف ها و پاپ های قرون وسطا و تاریخ آغاز نهضت پروتستان و نهضت آزادی و یکسان سازی حقوق سیاه پوستان از اقتدار خدا در تاریخ کلیسا نمایان است.
ما نیز در هر مقامی که خوانده شده ایم باید با ترس و لرز نجات خود را به عمل آوریم.
ما باید بدانیم و مطمئن باشیم که سر کلیسا عیساست و امورات همه کلیساهای جهان که نماد صلیب بر آنهاست، از دیدگان خدا مخفی و پوشیده نیست.
او مقتدرانه از کلیسای حقیقی محافظت و در وقتش همه رهبران و اعضای آن را داوری می کند.
ما ایمانداران با پرداخت ده یک و هدایا نباید این حق را برای خود قائل باشیم که خودسرانه، مسئولین، شیوخ، شماسان و خادمین را مورد مؤاخذه و بازپرسی قرار دهیم.
ما عضو حزب و یا کلوبی نیستیم که از حق عضویت خود برای پاسخگو کردن خادمین استفاده کنیم.
کلیسا دارای ساختاری است که به طور گروهی بر همه قسمت های مسئول، نظارت و بازبینی می شود.
در باب ۱۸ متی از آیات ۱۵ – ۱۷ نحوه رفتار با اشخاص خاطی در کلیسا را می خوانیم.
اخطار بصورت خصوصی و در خفا و عدم اعتنایی به آن مراجعه به سطوح بالاتر و کلیسا است.
بخشش خدا، عدالت و داوری خدا را خدشه دار نمی سازد. هدف، اصلاح شخص خاطی است نه اینکه ما خشم و عصبانیت خود را بر سر او خالی کنیم بلکه این کار باید در کمال فروتنی و این طرز فکر که به او فرصتی داده شود تا شاید به خود بیاید و این امر موجب تغییر رویه و زندگی او شود.
در کتاب مکاشفه از باب اول تا سوم، بر مقام عیسا به عنوان سر (رأس)، ناظر و داور عادل و مقتدر کلیسا تأکید شده است.
عیسا اسقف جانهای ما این فرصت را به ما می دهد که اگر نادانسته به کسی بی احترامی کردیم و یا تهمتی بر هر یک از خادمین یا ایمانداری زده ایم، توبه کرده و با اطمینان از بخشش خدا به تخت فیض مسیح نزدیک شویم و از زیستن با او لذت ببریم.
این را بدانیم که همه ما انسانیم و از خطا مبرا نیستیم و خدا این فرصت را به ما می دهد تا هر روزه به شباهت پسرش عیسا در بیاییم.
«امٌا تو در آنچه آموختی و ایمان آوردی قائم باش چون می دانی از چه کسان تعلیم یافتی.»
(دوم تیموتائوس ۳: ۱۴). ✝️⛪
یادداشتی از خواهر گرامی مان ر.پ.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |