علت وجود فرقه های مختلف در مسیحیت چیست؟
اگر شما به کتاب راهنمای تلفن نگاه کنید می توانید لیست بزرگی از کلیساهای مختلف را بیابید. حتی در درون فرقه های مختلف نیز تنوع زیادی وجود دارد. خداوند ما عیسی مسیح یک بار برای پیروان خود دعا نمود که همگی آنها یکی خواهند بود (یوحنا 17). اما آنچه را که امروزه شاهد آن هستیم چیزی غیر از این یگانگی و یک دستگی می باشد. چرا ما باعث این چند دستگی شده ایم؟ آیا این وضعیت نشان دهنده این واقعیت نیست که مسیحیت به بخشهای متعددی تقسیم شده است؟ شاید بهتر باشد که نگاهی مجدد به این قضیه داشته باشیم و به آن از منظر دیگری بنگریم.
بسیار مهم است که بدانیم آیا وجود فرقه ها مثبت است یا خیر؟ فرقه ها معمولا زمانی که کلیساها در جستجوی برقراری رابطه با یکدیگر بوده اند و زمانی که گروه های مختلف مسیحی به هم الحاق شده اند به وجود آمدند و این ایده دقیقا در راستای تحقق اهداف کتاب مقدس و آموزش های آن می باشد. (اعمال رسولان 11: 27-30). اغلب فرقه ها شروع به حرکت های جدیدی نمودند و سرانجام جنبشهایی شکل یافته در قرن 16 منجر به این شد تا به تعلیمات گذشته در زمینه قضاوت و توجیه به وسیله ایمان و قدرت خداوند در نجات و رستگاری با دیدی جدید نگریسته شود. بعدها افرادی که وابسته به کلیسای مشایخ پروتستان بودند تحت فشار جریان لیبرالیسم قرار گرفته و گروه های جدید محافظه کاران پروتستان شکل گرفتند که به سنتها پایدار بودند. دیگر فرقه ها نیز تجربه مشابهی داشتند. طرفداران فرقه تعمید دهندگان با تغییر شکل در سنتها ظاهر شدند به این نحو که ادعا می کردند که تغییر قوانین مربوط به توجیه ایمانی باید در کلیسا به کار برده شود. در قرن 20 نیز پنطیکاستیها و کاریزماها گروه های جدیدی را بر مبنای درکشان از روح و هدایای روحانی بنا کردند.
حال در نهایت می خواهیم ببینیم که این تنوع و گوناگونی در کلیساها خوب است یا خیر؟ همانطور که می دانیم برای هر کلیسایی حیاتی است تا مطالبی که در آن تدریس می شود اشتباه نباشند. اغلب معلمانی که عهد جدید را به اشتباه بیان می کنند و درس می دهند مورد تادیب قرار گرفته اند و یا به حال خودشان گذاشته شدند تا عقایدشان را در کلیساهایی که خودشان اداره می کنند بیان دارند. (اول تیموتاوس 1: 19-20 و اول یوحنا 2: 19). رهبران قدیمی کلیساها نیز پیش بینی کرده اند که زمانی فرا می رسد که زمان ترک عقیده و آیین است و این همان زمانی است که معلمانی که تعالیم غلط می دهند قدرت و نفوذ زیادی در کلیساها خواهند داشت (دوم تیموتاوس 3: 1-9) در این زمانها بر مسیحیان هوشیاری لازم است که خودشان را از چنین کلیساهای دروغین جدا نمایند.
در نهایت بحث هدف ما این نیست که بگوییم جدایی ها و تقسیم هایی که در فرقه ها هستند همگی مستدل هستند ولی مهمترین و بهترین کاری که می توان انجام داد این است که تعلیمات کلیسایی را مورد بررسی قرار داد و دید که آیا با تعلیمات کتاب مقدس در تناقض است یا خیر و در آخر نکته مهمی که باید به خوبی درک کنیم آن است که «در زندگی مسیحیان بر روی همه چیز لزوما با یکدیگر اتفاق نظر نخواهند داشت.»
نویسنده: چارلز دریپر
مترجم: مهناز
کتابهایی در این زمینه برای مطالعه بیشتر:
شناخت فرقه های مسیحیت و بدعت ها
فرقه ها و شاخه های مسیحیت
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |