شکرگزاری کیفیت انسان است نه کمیت مراسمش!
شکرگزاری کیفیت انسان است نه کمیت مراسمش!
در هیچ قسمت کلام خدا نمی خوانیم که یوسف مانند فریسیان ریاکار و زهد فروش، تسبیحی به دست گرفته درگوشه ای نشسته از صبح تا شب مشغول تسبیح انداختن و ذکرگفتن و انجام مراسم مذهبی، یا حفظ کردن حدیث و روایات باشد و زیر لب ورد بخواند و به چپ و راست فوت کند.
اما بطور خیلی دقیق، شفاف، مشخص و واضح می خوانیم که یوسف با اقتدار تسخیر ناپذیری در برابر وسوسۀ جنسی، طمع، خشم، کینه، نفرت و حس انتقام گرفتن، دلیرانه مقاومت و ایستادگی کرد و در امانت خیانت نکرده و از دشمنانش انتقام نگرفت.
یوسف در غلامی به زن خیانت کار فوطیفار که سعی می کرد او را وسوسه کند گفت: «شوهرت به من اعتماد کرده چگونه می توانم به او خیانت کنم و به خداوند خطا بورزم.» (پیدایش ۳۹: ۹)
یوسف درمقام عزیز مصر بودن و اقتدار سیاسی به برادرانش گفت: «نگران رفتارتان در مورد من نباشید. زیرا نه شما بلکه خدا اجازه داده به وسیلۀ آن شرایط تلخ به این شرایط شیرین برسم.» (پیدایش ۴۵: ۵)
خشک مذهبی بودن و زهد ریاکارانه و تکرار بی معنی اوراد و روزی هزاران بار شکرگفتن، یک حس کاذب تقوای پوشالی به وجود می آورد که شخص خودش را آن قدر پاک تر و برتر ازدیگران می بیند که هرگونه ظلم و جنایتی درحق دیگران را امری طبیعی و الهی می داند.
پس شکرگزاری واقعی چیست؟
شکرگزاری نق نزدن و ننالیدن و راضی بودن از هزینه ای است که برای حفظ باورهای خودمان پرداخت می کنیم حتی اگر این هزینه، بهایی گزاف وجفایی سخت باشد. مانند عاشقی که با حس قدردانی هر هزینه ای را بدون طلبکار بودن برای عشقش می پردازد.
شکرگزاری چشم و دل پاک داشتن، در امانت خیانت نکردن و در چهارچوبۀ ارادۀ دل خدا ماندن و به حریم خصوصی دیگران احترام گذاشتن و حقوق دیگران را رعایت کردن است.
شکرگزاری لذت بردن سالم و پاک از همۀ مواهبت الهی و مزه مزه کردن لذت بخش لحظه های زندگی به وسیلۀ خدمت به دیگران در رضامندی دل خداوند است. شکرگزاری کیفیت شرافت انسان است نه کمیت نوع مراسم مذهبی اش.
به قول سعدي:
عبادت بجز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست
جلیل سپهر
@jalilsepehr
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |