شهادت نامه وگواهی مسیحی: شما چگونه شهادت داده اید؟
اولین سؤالی که بعد از ایمان مسیحی از شما پرسیده می شود این است که چرا مسیحی شده اید؟ چه عاملی باعث شد که به مسیح ایمان آورید؟ در کلیساها وجماعات مسیحی اسم آن را شهادت می نامند. این اعتراف واقرارایمان مسیحی، درابتدای ایمان و یا در مراسم تعمید، به آزادی واختیار خودِ شخص ایماندارخوانده یا گفته میشود و از یک فرم ثابت ومشخصی پیروی نمیکند. امروزه در رسانه های مسیحی شهادت های فراوانی با سوژه ها وحوادث متفاوتی نقل شده است و بسیاری ازآنها با شفاها ومعجزات زیادی همراه است. ودر تعدادی از آنها نیز اغراق ونکته های مبهمی یافت می شود.
آانالیز وتجزیه وتحلیل این شهادتها نتایج خاصی را در بر دارد که می توان آنها را در چند دسته طبقه بندی نمود. بدیهی است که هر دسته از این شهادتها، هدف وانگیزه ایمان شخص ایماندار را برای گذشته و اینده ترسیم می کند.درواقع چگونگی وکیفیت این شهادتها، زندگی هدفمند مسیحی را مشخص می نماید.
اولین گروه از این شهادت ها، اشاره به یک نوع اسارات دارند که از آنها، آزاد شده اند. به عبارت ساده تر، در گذشته یعنی قبل از ایمان دربند آنها قرار داشتند و این اسارت می تواند گناه، اَلکُل، اعتیاد، مذهب وحتی اعتقاد به سیستم های سیاسی باشد وسوژه وانگیزه اصلی این گروه از شهادتها این است که مسیح انها رااز گناه، مذهب، حتی طرز تفکر سیاسی و فلسفی خاصی آزاد کرده است .این گروه از شهادتها را می توان ازادی از………نامید .
شهادت آزادی از.. می تواند آزاد شدن از عوامل متفاوتی باشد. دراین ازادی، یک جایگزینی انجام شده. مثلاً مذهب مسیحیت، جای مذهب سنتی را پر کرده است یا نظام کلیسائی با نظام مذهبی کهنه عوض شده! در این شهادتها صمیمیت وصداقت وجود دارد ولی در خود، زندگی هدفمند مسیحی را جستجو نمی کند چر ا که حد اعلای این نوع شهادتها ،حداکثرازادی، از چیز خاصی است که فکر می کند با جایگزینی، قادر است به زندگی مسیحی خود معنا ببخشد و یا می نواند زندگی پیروزمند مسیحی داشته باشد.
دومین نوع شهادت کمی مثبت تر و تا اندازه ای مفهوم وابعاد والاتری در خود دارد و اینکه هدف از ایمان من به مسیح این است که بتوانم با استفاده از برکات خداوند زندگی موفق وزیبایی داشته باشم. شهادت نوع دوم نسبت به اولی هدف های بهتری را جستجو می کند. در نوع اول گواهی و شهادت بیشتر حالت منفی وجود دارد ولی نوع دوم مثبت تر است. دراین نوع اعتراف وشهادت، ایماندار می خواهد کاری انجام دهد. قصد دارد با ایمان مسیحی خود، جهان و نظام پیرامون خود را تغییر دهد و مصمم است باعث برکتی در زندگی خود ودیگران و یا کلیسا باشد. همه تلاش او رسیدن به چیزی است و اگر این اهداف در زندگی اوتحقق نیابد، ایمان مسیحی او دچار تزلزل خواهد شد. در واقع می توان گفت قبول ایمان برای او تضمینی برای رسیدن به یک زندگی بی دغدغه و راحت است. این گروه شهادتها آزادی برای…. نامیده می شوند.
محتوای بیشتر شهادت نامه ها از نوع آزادی از..وآزادی برای… می باشد.
اما سومین نوع شهادت نامه، شهادت هایی است که در آنها یک ملاقات و یک رابطه عمیق و پایدار با مسیح دیده می شود. یک آزادی واقعی است. نه آزادی از چیزی است ونه ازادی برای چیزی! بلکه می گوید حق را بشناسید و حق شما را آزاد خواهد کرد.این آزادی مخالف کسی نیست، جز شیطان. واکنشی ندارد. نمی خواهد آیند ه ای بسازد، چون به خوبی می داند که آینده در دستهای خدا است. فردا از آن مسیح است. جز خدا مقصدی ندارد وفقط اراده او را می شناسد. در این شهادت انسان فقط از بودنش با خدا سرخوش است. وهمه پری جهان را در پری مسیح می بیند.
آزادی از………شهادت یک مسیحی است که اسارت های او برداشته می شود ولی ممکن است دوباره به آن اسارت ها برگردد.
آزادی برای……شهادت یک مسیحی است که ممکن است پروژه های بزرگ کلیسائی یا برکت فردی وخانوادگی داشته باشد ولی این برکات نمی تواند یک زندگی پیروزمند مسیحی را تضمین کند وهمیشه پایدار نیست.
باید گفت درشهادت نوع اول، مسیحی به وجود می آید در حالی که در شهادت نوع دوم خادم یا زندگی کامیاب مسیحی تولید می شود.
ولی درشهادت نوع سوم سالک یا شا گرد بوجود می آید!
به شهادت پولس در باب سوم رساله اش به فیلیپیان آیات پنج به بعد توجه کنیم که شهادتی از نوع سوم است. روز هشتم مختون شده، از قبیله اسرائیل، از سبط بنیامین، عبرانی از عبرانیان، از جهت شریعت فریسی، از جهت غیرت جفا کننده بر کلیسا، ازجهت عدالت شریعتی، بی عیب. اما آنچه مرا سود می بود آن را به خا طر مسیح زیان دانستم بلکه همه چیز را به سبب فضیلت معرفت خداوند خود مسیح عیسی زیان می دانم که بخاطر او همه چیز را زیان کردم وفضله شمردم تا مسیح را دریابم ودر وی یافت شوم، نه با عدالت خود که از شریعت است بلکه با آن که بوسیله ایمان مسیح می شود یعنی عدالتی که از خدا بر ایمان است. تا اورا و قوت قیامت وی را و شراکت در رنج های وی را بشناسم مگر به هر وجه به قیامت مردگان برسم. نه اینکه تا به حال به چنگ آورده یا تا بحا ل کامل شده باشم ولی در پی آن می کوشم بلکه شاید آن را بدست اورم که برای آن مسیح نیز مرا بدست آورد…..چه شهادت نامه زیبا و بزرگی. درپایان باید به این نکته اشاره نمود که در شهادت و اعتراف ایماندار باید از هر سه عنصر ازادی از…وازادی برای…وازادی دربودن بامسیح وجود داشته باشد. نمی توان از گتاه آزاد شد ودراو برکت داشت ولی برای جلال اوزندگی نکرد، چرا که تنها دلیل بودن وزنده بودن ما حتی نجات ما، برای جلال اوست. دیگر اینکه شهادت ایماندار از هر نوع که باشد، هیچ عاملی نمی تواند آن را باطل وکم رنگ کند!
نوشته: ع خیراندیش، فرانسه
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |