شعر نوروزی: چشم مام وطن
چشم مام وطن
تقدیم به همه كسانیكه دلشان به وسعت یك ایران است . به وسعت ایرانی بدون تفسیر وتعبییر غیر ایرانی. ایرانی كه حقوقش را كورش نوشت و زبانش را فردوسی تعلیم داد . ایرانی كه فرهنگش را خیام و حافظ و ابن سینا و عطار و سعدی نوشتند . ایرانی به وسعت هر یك قطره آب خلیج تا به ابد فارسش . بله ایرانی به پهنای هر یك ذره غبار خاك همیشه ایرانش تقدیم به تو نازنین داخل وطن كه حوادث بی رحم تاریخ نوروزت را كهنه روز نكرد و تقدیم بتو نازنین خارج از وطن كه اگر چه دور از جویبار های ایرانی ولی با طراوت اشكهای مقدس دلتنگی هایت نگذاشتی سبزه عیدت خشك شود . و تقدیم به هركه نـوروز را در غربت جـشن می گیرد:
تـا شـمـع بـزم مـیـهـن بـر ســر زبـانـه دارد
پـروانــه بهــر دیـــدن میــل و بـهــانــه دارد
دنـیا غـریـب دل شـد یــا دل غـریـب دنــــیا ؟
در هر دو صورت ایــن دل رنـج زمــانه دارد
دور از وطــن گلـستان گــردد اســیر تـیــشه
در بیـشه بـین كـه ریــشه صـد ها جوانه دارد
دیـوار بخـت و اقـبال هرچـند بلـند اسـت اینجا
لیـكـن بـــه روی دیــوار زنــبـور لانــه دارد
از دولـت تـخــیل افــسانـــه شــد حـقـیـقــت
لیـكـن حقـیـقـت ایـنـجا صــدهــا فـسانه دارد
آهـو به دشـت غربـت هـرگــز دمـی نـیاسـود
در د شـت خـرم اینـجـا صــیاد خــانـه دارد
بـا هــدهــد ولایـت گیـسوی خویـش افـشان
زین رو كه بر سر خویش گویی كه شانه دارد
گــرد و غــبار غـربـت هـرگـز بـجـا نـمـانـد
چـون چـشم مـام مـیـهن اشـكی روانـه دارد
در شام تـار غـربـت هـر كـس وطـن شـناسد
تـا وقـت صـبـح روشـن بــزم شــبانــه دارد
مـهــر وطــن چــو در دل بیـگانـه با ریـا شد
ایــن دل بــرای فـردا صــد هــا تـرانــه دارد
عشق وطـن نـه حـرفست نـی صحبت و هیاهو
عـاشـق بـه غـیر گـفـتـن صـد هـا نشانـه دارد.
برگرفته از وب سایت مرکز پژوهشهای مسیحی
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |