سیر اندیشه های ایران-محوری کتاب مقدس: میسیون و میسیونرهای مستقل و کلیسایی (قسمت سوم)
میسیون ها و میسونرهای مستقل و کلیسایی یا تشکیلاتی
بنابر تعریفی كه از میسیون و میسیونری ارائه گردید و همچنین میسیونرها و مبشرین مسیحی كه از ایران به سایر نقاط جهان یا برعکس رفته اند، آن ها را می توان به دو دسته تقسیم نمود:
الف) میسیونرهای مستقل
ب) میسیونرهای کلیسایی یا تشکیلاتی
– میسیونرهای مستقل
میسیونرهای مستقل، میسیونرهایی بودند كه به صورت انفرادی یا گروهی بدون هیچ وابستگی به کلیسا یا انجمن یا دولت و حكومتی، صرفاً بر اساس هدایت شخصی روح القدس یا تشخیص خود، كمرهمّت برای بشارت و گسترش پیام انجیل بسته بودند و هدف آنها صرفاً نجات و تولد تازۀ انسان ها می باشد.
این افراد بنابرآن چه در«داستان پنتیكاست» گفته شد كار بشارت را از همان ابتدای کلیسا شروع كردند و اولین میسیونرهای مسیحیت همانا شاگردان بودند كه در تمام عالم پراكنده شدند و به بشارت و تبلیغ پرداختند.
عمدۀ فعالیت این میسیونرهای اولیه در محدودۀ یهودیان بود و كمكم این پیام و تعلیم به گروههای غیریهودی نیز كشیده شد و همۀ افراد را در بر گرفت. آنها در مأموریت خود در بین یهودیان موفقتر بودند تا در بین زرتشتیان و مزدكیان.
میسیونرهای مستقل كه اولین آنها در ایران همانا شاگردان مسیح بودند در حدود سال۲۰ تا ۶۰ میلادی وارد ایران شدند، آنها در سه نقطۀ ایران مستقر گردیدند و شروع به فعالیت كردند.
گروه اول: دو شاگردبه نام «شمعون» و «یهودا» بودند كه به غرب ایران آمدند و در سرزمین بینالنهرین در شهر ادسا «كلیسای ادسا» را برپا كردند و آن جا مركز تعلیم و بشارت پیام مسیحیت گردید و سپس میسیونرها یا مبشرین از این مركز به دیگر نقاط ایران منجمله گیلان و گرگان و قسمتهای جنوب ایران رفتند. در كتاب «تاریخ تمدن ایران» به سفر «آددای»، «مریم» و «آگای» و هم چنین « توما» به سرزمین پارتها اشاره شده است. هجده شهر و كلیسای «ادسا» در مرز ایران و در داخل امپراتوری روم بود و بعدها در قرن پنجم میلادی به واسطۀ «نستوریوس» گروه «نستوری» را تشكیل دادند.
گروه دوم: در زمان اشكانیان به شمال ایران و ارمنستان و آسیای صغیر آمدند که شامل دونفر دیگر به نام تادهوس یا طاطاوس و بارتو می شد و آن دو همزمان نبودند بلكه یكی پس از دیگری آمده و هر دو پس از مدتی فعالیت بشارتی به دست مزدكیان و مغان كشته شدند. اولی در «ماكو» در آذربایجان و دومی در شهر «باشقلعه» در تركیه مدفون شدند.
با روی كار آمدن سلسلۀ ساسانیان و انقراض اشكانیان در منطقۀ ارمنستان، حكومت اشكانیان ادامه یافت و در زمان «تیرداد سوم»، «گریگور لوساوریچ» معروف به «گریگور روشنگر» در ارمنستان فعالیت میكرد و افراد و خاندان حكومت را مسیحی كرد و بدین ترتیب اولین بار كه کشوری به طور رسمی مسیحیت را پذیرفت، ارمنستان بود. در حدود سال 310 میلادی و حدود ۱۳ الی ۲۴ سال بعد، امپراتوری روم به طور رسمی مسیحیت را پذیرفت و مسیحیت در ارمنستان و شمال ایران به خاطر فعالیت گریگور روشنگر «گریگوری» نامیده می شود، برخلاف روم غربی كه كاتولیك و روم شرقی كه ارتودوكس بودند.
گروه سوم: گروهی بودند كه در جنوب ایران و در بوشهر و جزایر جنوب و خوزستان در جندیشاپور مستقر شدند.
- میسیونرهای کلیسایی یا تشکیلاتی
این گروه شامل دو دسته بودند:
میسیونر هایی كه از طرف كلیساهای مركزی آن زمان مأموریت داشتند و هدفشان صرفاً پیشبرد کلام خدا و نجات انسان ها بود؛ كه این گروه از حدود قرن دوم به بعد فعالیت خود را آغاز نمودند و تا حدود قرن ۱۰ میلادی یعنی دوران حكومت صفویه در ایران ادامه پیدا كرد. میسیونرهایی كه از طرف كلیسا یا انجمن مسیحی یا حكومتهای آن زمان مانند آلمانیها، آمریكاییها، انگلیسیها، پرتغالیها و فرانسویها حمایت میشدند و از طرف آن ها مأموریت داشتند و اهداف اجتماعی و سیاسی را دنبال و اجرا میكردند. این گروه بعد از اسلام و تقریباً به طور نامحسوس در دوران «ایلخانان» و «صفویه» فعالیتهای خود را در ایران آغاز كردند و در دوران سلطنت «قاجاریه» به اوج خود رسید. اولین هیئت كه به طور رسمی وارد ایران شد و جزء گروه اول میسیونرهای وابسته محسوب میشدند، در زمان ایلخانان مغول بود كه بر اثر لشكركشی و فتوحات مغولها وعلاقۀ چنگیزخان به مسیحیت در دربار او و در سرزمینهای فتح شده كه به سمت اروپا پیش میرفت رواج یافت و باعث توجه مقامات كلیسا به این امر شد. بدین سبب «پاپ اینوسان» چهارم در گردهمایی مذهبی اسقفها كه به سال ۶۴۲ هجری قمری/ ۱۲۴۵ میلادی در «لیون» تشكیل شد به منظور برقراری ارتباط با مغولها و تبلیغ مسیحیت در متصرفات آنها، فرمان اعزام دو هیئت سیاسی- مذهبی را به مشرقزمین صادر كرد.
بر این اساس دو هیئت به سرپرستی «ژانپلان دوكارپن» از مبلغان فرقۀ «فرانسیسكن» و «آنسلم دولمباردی» مُبلغ فرقۀ «دومینیكن» به ترتیب به «قراقروم» پایتخت امپراتوری مغول و دربار ایلخانان در ایران اعزام شدند كه البته به دلیل بیتوجهی حكام مغول نسبت به كار این گروه و هیئت اعزامی، به شكست انجامید. به مرور زمان، سفر این هیئتها زیاد شد، به طوری كه در دوران صفویه و زندیه و افشاریه به خصوص دوران صفویه كه عدهای از ارامنه به جلفای اصفهان كه پایتخت دوران صفویه بود كوچانیده شدند، به طور مرتب گروه هایی از کشور های مختلف اروپا در قالب هیئتهای کلیسایی و بازرگانی وارد ایران شدند وبه فعالیت در ایران پرداختند و اهداف بشارت را دنبال كرده و جامۀ عمل پوشانیدند. اوج تجمع این گروهها در ایران در دوران قاجاریه و در قرن 18و19 میلادی بود.
نوشتۀ استاد علی خیراندیش (پژوهشگر)
به قسمت های بعدی این پژوهش در وب سایت پرپاسخ مراجعه فرمایید.
منابع استفاده شده در این پژوهش:
- تاریخ کلیسا در امپراتوری روم و ایران – ویلیام میلر
- دهقانی تفتی، حسن. مسیح و مسیحیت نزد ایرانیان. ج 1. لندن: کتاب های سهراب
- مسیحیان در ایران نوشتۀ اسموسن جلد سوم
- همسایگان ایران در عصر ساسانیان عباس نهرین
- مسیحیت در ایران تا صدر اسلام سعید نفیسی
- تاریخ تمدن ایران ساسانی سعید نفیسی
- تاریخ ایرانیان وعرب ها در زمان ساسانیان نوشتۀ تئودور نوکدکه ترجمۀ عباس زریاب
- تمدن ایران ساسانی نوشتۀ ولادیمیر گریگوریویچ لوکونین ترجمۀ عنایت اله رضا
- ایران در زمان ساسانیان نوشتۀ کریستن سن ترجمۀ رشید یاسمی
- تاریخ ادیان جان ناس ترجمۀ علی اصغر حکمت
- رسالۀ مذاهب ایرانی درچین از خلال منابع چینی نوشتۀ کوایچی هاندا دانشگاه تهران
- دربار ساسانی ومسیحیان، مدارا یا تعصب نوشتۀ علی محمد ولوی-صفورا برومند
- آندرانیک هونیان – تاریخچۀ مسیحیت در ایران
- اردلی، ورا، هنری مارتین. ترجمۀ سهیل آذری. تهران: نور جهان
- اسپروی، ویلفرید .بچه های دربار. ترجمۀ ف. شاهلویی پور. تهران: انجمن قلم ایران ،
- الدر، جان. تاریخ میسیون های آمریکایی در ایران. ترجمۀ سهیل آذری. تهران: نور جهان،1333.
- الگود، سیریل. طب در دورۀ صفویه. ترجمۀ محسن جاویدان. تهران: دانشگاه تهران،1357.
- اوبن، لئون اوژن. ایران امروز 1907-1906. ترجمۀ علی اصغر سعیدی. تهران: زوار،1362.
- بامداد، مهدی. تاریخ رجال ایران: قرون 14-13-12. ج4. تهران: زوار،1347
- براون، ادوارد. انقلاب ایران. ترجمه و حواشی احمد پژوه. تهران: معرفت ،1338.
- برگر، آندراس والد. مبلغان آلمانی در ایران. ترجمۀ علی رحمانی و دیگران. تهران: مطالعات سیاسی و بین اللملی.
- تیموری، ابراهیم. «مسعودمیرزا ظل السلطان و یک گفتگوی منتشر نشده از وی». بخارا. س 14. ش 83. مهر و آبان 1390.
- حائری، عبدالهادی. «پیوند تاریخی کیش مسیح با استعمار غرب و نخستین ستیزه های فکری اندیشه گران ایران». دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی مشهد. س 20. ش1 و 2. بهار و تابستان 1366. ص 362 257.
- نخستین رویارویی های اندیشه گران ایران با دو رویۀ تمدن بورژوازی غرب. تهران: امیرکبیر،
1367
- وسرسی، کنت .ایران در 1849- 1840. ترجمۀ احسان اشراقی. تهران: ستاد انقلابی فرهنگی ،1368
- دهقانی تفتی، حسن. مسیح و مسیحیت نزد ایرانیان. ج 1. لندن: کتاب های سهراب،1371.
- یک چاه و دو چشمه: از تفت تا وینچستر. لندن: کتاب های سهراب،1999.
- دیولافوا، مارسل اوگوست. سفرنامۀ دیولافوا. ترجمۀ علی محمد فرهوشی. تهران: خیام،1332.
- Histoire de l’empire perse : pierre briant
- Les haut lieux de la bible : yoshikazu shirakawa
- Le monde de la bible n°106 l’iran et la perse
- Les pays de la bible : john rogerson
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |