سکوت خدا
پس چون شنید که بیمار است، در جایی که بود دو روز توقف نمود (یوحنا 6:11)
آیا خدا با سکوتش به شما اعتماد کرده است- سکوتی که معنای عظیمی دارد؟
سکوت خدا در واقع جواب اوست. به آن روزهایی فکر کنید که سکوت کامل در آن خانه در بیت عنیا بود! (یوحنا 11). آیا چیزی در زندگی شما قابل مقایسه با آن روزها می باشد؟
آیا خدا می تواند به همان صورت به شما اعتماد نماید، یا اینکه شما هنوز خواهان یک جواب قابل دیدن، از او هستید؟
خدا همان برکات را که شما درخواست کرده اید را به شما خواهد داد اگر شما جلوتر از خدا حرکت نکنید، اما سکوت او علامت این است که شما را به یک درک عالی تری از وجود خودش می برد.
آیا در حضور خدا غمگینید، چونکه جواب رسا و شنیدنی از او دریافت نکرده اید؟ زمانیکه صدای خدا را نمی توانید بشنوید، آنگاه متوجه می شوید که او با صمیمانه ترین طریق ممکن به شما اعتماد کرده است- با یک سکوت کامل و نه با یک سکوت مایوس کننده؛ چون او می تواند ببیند که شما می توانید برای یک مکاشفۀ بزرگتر تاب بیاورید. اگر خدا در برابر شما سکوت کرد، شکرگزاری کنید- و او شما را به مسیر اصلی هدفش می رساند. گواه واقعی پاسخ به موقع، بسادگی حاکمیت وسلطۀ خدا بر تمامی امورست. زمان مسئله ای برای خدا نیست. برای مدتی ممکن است بگویید "از خدا تقاضای نان کردم، ولی او سنگ بجایش داد" ( متی 9:7 ).
یک چیز جالب درمورد سکوت خدا این است که سکوت او مسری است- یعنی اینکه به شما نیز سرایت می کند و موجب می شود که شما به یک اعتماد کامل برسید، بطوریکه براستی بگویید " می دانم که خدا مرا شنیده است". سکوت او قویاً نشان دهندۀ همین واقعیت است. تا زمانیکه که دارای این عقیده هستید که خدا همیشه با جواب دادن به دعاهایتان شما را برکت می دهد، او این کار را انجام خواهد داد؛ ولی در آنصورت هرگز فیض سکوتش را به شما نخواهد داد. اگر عیسی مسیح شما را به این درک برساند که دعا برای جلال پدر اوست، در آنصورت اولین نشانۀ صمیمیت خود را به شما خواهد داد: سکوت.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |