سؤالی که هیچ مسلمانی تاکنون نتوانسته به آن پاسخ دهد!
سؤالی که هیچ مسلمانی تاکنون نتوانسته به آن پاسخ دهد!
همانطور که به عنوان این مقاله توجه کردید، من یک سؤال خواهم پرسید و آن هم نه یک سؤال گیجکننده بلکه سؤالی ساده که هیچ مسلمانی در این سیاره، از کوچکترین آنان گرفته تا بزرگترینشان نمیتوانند به آن پاسخ دهند. در واقع من به حدّی اطمینان دارم که هیچ مسلمانی توان پاسخ دادن به این سؤال ساده و سرراست من ندارد که در اینجا در عموم سوگند یاد میکنم که اگر کسی پاسخ این سؤال مرا بدهد، ویدیویی از خود تهیه میکنم و در حالت تعظیم شهادتین را تلاوت میکنم. فقط اگر یک مسلمان یافت شود که پاسخ آن را بدهد. بارها اتفاق افتاده که دوستان مسلمان زیادی وقتی نتوانستهاند پاسخ سؤال سادۀ مرا بدهند به سمت خروج از اسلام حرکت کردهاند!
اگر تاکنون با یک مسلمان بحث یا مناظره داشتهاید احتمالاً شنیدهاید که مسلمانان میپرسند: عیسی در کجای انجیل گفته من خدا هستم؛ من را بپرستید. و این کلمات که توسط مسلمانان ادا میشود توسط کسانی چون ذاکر نایک و احمد دیدات به آنان آموزش داده شده است. برای پرسیدن این سؤال اخیراً ذاکر نایک و همکارش به مسلمانان چنین آموزش دادهاند که از مسیحیان این سؤال را بکنند که: یک جملۀ واضح را به من نشان دهید که در آن عیسای مسیح (علیه السلام) دقیقاً و بدون کم و کاست یا اضافاتی میگوید «من خدا هستم» یا «من را پرستش کنید». توجه داشته باشید که ذاکر نایک و همکارانش خواستار جملۀ واضحی هستند که هیچ ابهامی در آن نباشد و تفسیر خاصی هم با خود به همراه نداشته باشد! و جایی برای شک و تردید باقی نگذارد. آنان خواستار بیان واضح هستند صرفنظر از این که به خوبی میدانند بدون توجه به اینکه عیسی چه گفته، خودشان همیشه این اجازه را تنها به خودشان میدهند که آن را مجدداً تفسیر کنند. در قرآن، الله خود را «اولین» و «آخرین» میخواند. در عهد جدید، عیسی نیز خود را «اولین و آخرین» میداند. در قرآن، الله میگوید او کسی است که جهان را داوری میکند و مردگان را در روز رستاخیز زنده میکند. عیسی نیز در عهدجدید همین ادعاها را میکند. بارها و بارها، عیسی ادعاهایی در عهد جدید میکند که، حتی طبق قرآن، فقط خدا میتواند واقعاً این ادعاها را بکند. مسلمانان نسبت به تمام اینها چه نتیجهای میگیرند؟ آنان چنین نتیجه میگیرند که عیسی فقط ادعا میکرد که یک پیامبر است.
توجه داشته باشید که اعجاز مرکزی و منحصر به فرد اسلام، اعجاز تفسیر مجدد است. مسلمانان فقط سخنان عیسی را تفسیر نمیکنند، آنان سخنان خدای خود و سخنان پیامبر خود را نیز تفسیرهای مجدد میکنند. برای نمونه وقتی از مسلمانان میپرسیم: راستی منظور الله چیست وقتی به پیروان خود فرمان داده: «با کسانی که به الله باور ندارند بجنگید؟» مسلمانان این گفتۀ قرآن را چنین تفسیر میکنند که این به وضوح بدان معنا است که مسلمانان فقط مجاز به جنگ در زمان دفاع از خود هستند. دقّت میکنید: اینجا اعجاز تفسیر مجدد آنان برایشان مجاز است! منظور الله چیست وقتی میگوید: مردان مسلمان میتوانند همسران خود را با کتک زدن فرمانبردار کنند! تفسیر مسلمانان این است که این به وضوح یعنی مردان مسلمان فقط مجاز هستند که همسران خود را به آرامی با یک چوب نازک بزنند. باز هم اعجاز تفسیر مجدد! منظور محمد چیست وقتی میگوید: «اگر کسی دین اسلام را ترک کند، او را بکشید؟» تفسیر مسلمانان این است که اگر کسی بخواهد اسلام را ترک کند، آزاد است که برود!باز هم اعجاز تفسیر مجدد! وقتی عمیقتر به این موضوع میپردازیم، این روش را در تصویر کامل آن بارها و بارها مشاهده میکنیم. برای نمونه به ادعاهای جالب قرآن در مورد انجیل دقت کنید: منظور الله چیست وقتی در سورۀ آل عمران، آیات ۳ تا ۴ میگوید انجیل را به عنوان راهنمایی برای بشر وحی کرد؟ پاسخ مسلمانان این است که خوب، منظور الله این است که حتی اگر او انجیل را وحی کرد، (انجیل) توسط پولس و مسیحیان در شورای نیقیه تحریف شد و در نتیجه پیام انجیل به هدایت بشر ختم نشد. پس منظور الله در سورۀ الأعراف، آیه ۱۵۷ چیست وقتی از مسیحیان هنوز هم در قرن هفتم مدتها پس از پولس رسول و شورای نیقیه میخواهد به انجیل و تورات برای تصدیق سخنان خودش مراجعه کنند؟ مسلمانان در پاسخ میگویند: اوه، این فقط به این معنی است که برخی حقایق هنوز در انجیل تحریف شده باقی مانده است! پس منظور الله در سورۀ الکهف، آیۀ ۲۷ و سورۀ الأنعام، آیه ۱۱۵ چیست وقتی میگوید: کسی نمیتواند سخنان الله را تغییر دهد؟ پاسخ مسلمانان این است که: این فقط بدان معناست که هیچکس نمیتواند برنامههای الله را تغییر دهد! پاسخ ما این است که: اما زمینۀ متنِ هر دو آیه چنین میگوید که شما باید کتابی که او وحی کرده است بخوانید، زیرا هیچکس نمیتواند سخنان او را تغییر دهد. باز هم پاسخ آنان این است که: خوب، پس این به وضوح بدان معنی است که هیچکس نمیتواند سخنان الله را در قرآن تغییر دهد اگرچه آنها میتوانند سخنان الله را در کتابهای دیگر تغییر دهند. اما سؤال ما از آنان این است که پس چرا او این را به صراحت نگفت. یعنی چرا گفت هیچکس نمیتواند سخنان الله را تغییر دهد، وقتی منظور او واقعاً این بوده که مردم میتوانند سخنان او را در کتابهای دیگر تغییر دهند و نه در قرآن؟ چرا مستقیماً منظور خود را ادا نکرده؟ پاسخ مسلمانان این است که: اوه، میدانید، ما باید این چیزها را دوباره تفسیر کنیم. باز هم اعجاز تفسیر مجدد! باز به سؤالهای خود از مسلمانان ادامه میدهیم و میپرسیم: بنابراین چرا الله به مسیحیان،در سورۀ المائده، آیۀ ۴۷ قرآن، دستور میدهد تا توسط انجیل داوری کنند و نیز چرا او به مسیحیان میگوید که اگر مسیحیان توسط انجیل داوری نکنند آنان در شورش بر علیه او هستند. باز هم با اعجاز تفسیر مجدد مسلمانان روبرو میشویم وقتی در پاسخ به ما میگویند: هنگامی که الله به مسیحیان دستور میدهد، توسط انجیل قضاوت کنند منظور او این است که مسیحیان باید قرآن را بخوانند، سپس به انجیل بروند و قسمتهایی که با قرآن موافق هست پیدا کنند و سپس با استفاده از آن قسمتها داوری کنند، اما بقیه را دور بیاندازید. باز هم وقتی از مسلمانان میپرسیم: چرا الله در سورۀ المائده، آیۀ ۶۸ قرآن میگوید: مسیحیان پایهای برای تکیه کردن ندارند مگر آنکه آنان به تورات، انجیل و تمام بهرههایی که به آنان رسیده تکیه کنند؟ مسلمانان باز هم با استفاده از اعجاز تفسیر مجدد به ما پاسخ میدهند: بله، خوب، بدیهی است که الله منظورش این است که قرآن تنها وحی حفظ شده است و اینکه انجیل تحریف شده! و به این ترتیب بحث و مناظرۀ ما بدون هیچ نتیجهای ادامه مییابد و وقتی از مسلمانان میپرسیم که قرآن دربارۀ انجیل چه میگوید آنان هر آنچه را که الله میگوید تفسیر مور د پسند خود را میکنند تا بتوانند این مطالب را با آنچه توسط رهبرانشان به آنان دیکته شده تطبیق دهند. برای مسلمانان الله فقط زمانی اجازۀ صحبت دارد که آنان به او بگویند حرف بزن!
اما اجازه دهید در حالی که به روش مسلمانان در تفسیر مجدد توجه داریم به سؤال آنان برگردیم. وقتی ما ادعا میکنیم که کتاب مقدس چیزی را تعلیم داده، دوستان مسلمان ما خواستار یک جملۀ واضح و بدون ابهام هستند که پذیرای هیچ تفسیری نباشد و جایی برای شک و تردید باقی نگذارد. آیا این باعث تعجب شما نمیشود؟ توجه داشته باشید که رهبران مسلمان خودشان در تفسیر مجدد افرادی حرفهای و مجرب هستند. در حالی که آنان این کار را با سخنان خدای خودشان، کتاب خودشان، پیامبر خودشان انجام میدهند، چرا با خدای ما، کتاب ما و خداوند ما عیسای مسیح همین برخورد را نمیکنند؟ اکنون که مسلمانان معیار خود را به ما ارائه دادهاند، واضح است که شرمآور خواهد بود اگر ما هم همین معیار را در پاسخ به آنان اِعمال نکنیم. این شرمآور خواهد بود اگر ما خواستار ثبات رفتار آنان نباشیم. بنابراین از آنان با یک مورد آسان شروع میکنیم: از شما دوستان عزیز مسلمان سؤالی ساده داریم: الله کجا به وضوح و با صراحت در قرآن اعلام میکندکه متن انجیل تحریف شده است. لطفاً جملهای واضح و بدون تفسیر از الله در قرآن بیاورید که دقیقاً همین جمله را بدون کم و کاست یا هرگونه نوشتۀ اضافی گفته باشد: «متن انجیل تحریف شده است». فقط یک جمله از شما میخواهیم که از قرآن به ما ارائه دهید و آن هم دقیقاً همین جمله باشد. باز هم تکرار میکنم اگر پاسخ سؤال مرا بدهید، من از خودم یک ویدیو تهیه میکنم که در حالی که تعظیم کردهام شهادتین را تلاوت میکنم. جهت راهنمایی شما دوستان مسلمان پیشنهاد میکنم به گوگل مراجعه کنید و در آن این سؤال را بنویسید: کجای قرآن میگوید انجیل تحریف شده است؟ میدانم که چند آیه به شما ارائه خواهد شد. اما قبل از اینکه این آیهها را برای من در بخش نظریات بفرستید، آنها را با دقّت بخوانید و از خود بپرسید، در کجای این آیه گفته که به انجیل اشاره دارد؟ کجای این آیه در مورد تحریف متن انجیل میگوید. اگر دقّت کنید یکی دو آیهای که مییابید در مورد افرادی صحبت میکند که متن را تفسیر نادرست میکنند (تفسیر شفاهی) و در مورد تحریف خودِ متن انجیل آیهای نمییابید؟ هنگامی که بهترین و واضحترین آیههای خود را جمع کردید، لطفاً آنها را در بخش نظریات به اشتراک بگذارید و ببینید مردم دربارۀ این آیهها چه میگویند. وقتی در مورد این آیهها یک به یک به بحث بپردازیم، خواهید دید که حتی یک جملۀ واضح از قرآن در اختیار ندارید که الله بدون هیچ کم و کاستی در آن گفته باشد: «انجیل تحریف شده است». یعنی دقیقاً همین نوشته در آن باشد بدون کم و کاست یا هر اضافاتی. هیجانانگیزتر از این نمیتواند باشد! همچنان منتظر نظریات شما هستیم!
برگرفته از ویدیوی تهیه شده توسط مدافع ایمان مسیحی دیوید وود
احتراماً ویدیوی نامبرده با زیرنویس فارسی آن در زیر تقدیم میشود:
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |