رؤیای موافق دل خدا
رؤیای موافق دل خدا
یک جوجه و یک کودک به هم نگاه می کنند. هر دو در آسمان رؤیاهای کودکانه به سر می برند. با اینکه کوچکند ولی دل هایی به بزرگی رؤیاهایشان دارند.
جوجه می اندیشد که روزی در آسمان تا به ابرها پرواز می کند.
کودک می اندیشد روزی فوق از ابر ها ستاره ها را به دست می گیرد.
جوجه خیلی زود می فهمد که بال هایش برای پرواز نیست و چریدن را می پذیرد.
اما کودک از جنس دیگریست!
فکر هایش فولادی است. جنگل و کوه و دریاها را جابه جا می کند.
احساسش با گرمای محبت ” آب” و با سرمای بی مهری ” آهن “می شود.
عواطفش می تواند باد توفندۀ پاییزی یا نسیم ملایم بهاری باشد.
انگیزه اش به او می آموزد اگر افتاد چگونه بلند شود و به راه ادامه دهد.
رؤیاهایش نمی گذارد محرومیت و محدودیت های تحمیلی را تحمل کند.
وقتی بزرگتر شد به تجربه می فهمد:
گفتن دوستت دارم الزامأ همیشه هم به مفهوم دوستداشتن نیست.
معنی بعضی کلمات با انگیزه استفاده کردن از آن ها یکی نیست.
اغلب سیرت ها و صورت ها با هم در تضادند و هم خوانی ندارند.
همیشه لبخند به معنی خوشی؛ و سکوت به معنی رضایت نیست.
گاهی لبخند ها نقاب های ظاهری برای پوشاندن اشک های درونی اند.
اغلب اوقات اشک ها و لبخند ها فریب کارانه به جای هم نقش بازی می کنند.
و روزی می فهمد برای رسیدن به رؤیاهایش نباید روی انسان ها حساب کند. زیرا توکل و تکیه کردن به انسان ها پر هزینه و بی فایده و خطرناک است.
امیدوارم در آن روز به جای افسرده شدن به صدای خدایی که بر درب قلبش ایستاده و می کوبد گوش کند که به کودک درونش می گوید:
فرزندم تو همان کودکی هستی که می خواستی به رؤیاهایت برسی. امروز دستت را به من بده و با ایمان از دریاهای بسته عبور کن. با من از دیوار ها رد شو و با من به وسعت ملکوت آسمان قدم بردار. زیرا من تو را از جنس افکارم و موافق و شبیه رؤیاهای دلم آفریدم. کلام خدا می فرماید:
«خدا انسان را موافق دل خود آفرید.» (پیدایش 1: 27)
جلیل سپهر
www.lifespringiran.com
@jalilsepehr
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |