اینکه عیسای مسیح مولود ازلی از پدر است به چه معناست؟
اینکه عیسای مسیح مولود ازلی از پدر است به چه معناست؟
در باره مولود ازلی که دراعتقادنامه شورای کلیسایی نیقیه نیز به آن اشاره شده، قسمتی از مقاله ای را که در باره اجزاء اعتقاد نامه نیقیه می باشد و در وب سایت پرپاسخ دات کام موجود است را برایتان در زیر می فرستم و امیدوارم این مسئله بطور کامل برای شما روشن شود، اگرچه این امر، از اسرار الهی است که تنها با مکاشفه الهی قابل درک است و این خدا است که خود را می بایست به انسان مکشوف سازد و نه اینکه انسان با مغز چند گرمی خود خدای نامتناهی را درک کند و خدا در کلام زنده خود خود را خدای تثلیث مکاشفه می کند. اما سخن را کوتاه کنیم و به اصل مطلب بپردازیم و قسمتی از مقاله اعتقادنامه نیقیه را برای شما از وب سایت پرپاسخ در زیر کپی می کنم:
«مولود ازلی پدر…»
بخش بعد میگوید: «مولود ازلی پدر. او خداست از خدا، نور از نور، خدای راستین از خدای راستین که زاده شده و آفریده نشده است؛ همذات با پدر.».
مسیح، کلمه خدا، در ازل، پیش از آنکه زمانی وجود داشته باشد، از پدر زاده شد. تأکید این نکته این است که مسیح مخلوق نیست، بلکه خدایی است که از خدای پدر زاده شده است. او با پدر همذات است. ما وقتی چیزی میسازیم، آن چیز از ذات ما نیست، بلکه یا از چوب است، یا از سنگ، یا فلزات یا سایر عناصر طبیعت. اما وقتی فرزندی بهدنیا میآوریم، موجودی از ذات خود پدید میآوریم. این فرزند به همان اندازه انسان است که ما خودمان هستیم. او مخلوق نیست، بلکه زادهشده است. او همذات با ما است. عیسی مسیح هم از پدر زاده شده و همذات با او است.
اما وقتی میگوییم عیسی مسیح از خدای پدر زاده شده منظورمان چیست؟ مگر مسیح همیشه در کنار خدای پدر وجود نداشته است؟ منظور از اینکه میگوییم مسیح از پدر مولود شده چیست؟ در پاسخ باید گفت که «کلام خدا»، عیسی مسیح، همیشه وجود داشته و زمانی نبوده که او وجود نداشته باشد. مهمترین علت برای اینکه اعتقادنامه نیقیه او را «مولود» میخواند، مبارزه با بدعتی است که اسقفْ آریوس مطرح کرده بود و میگفت که «کلام خدا» مخلوق است. آریوس او را نخستین آفریده خدا میدانست. طبق تعلیم آریوس، «کلمه خدا» از ازل وجود نداشته و در زمانی معین، خدای پدر او را خلق کرد. در مقابل این بدعت و این اعتقاد انحرافی، پدران کلیسا تصریح کردند که او «مخلوق» نیست، بلکه «مولود» است و از ازل همراه با خدای پدر وجود داشته است.
اما چرا «مولود»؟ منظور چیست؟ آیا منظور این است که «کلام خدا» زمانی وجود نداشته و بعد از خدای پدر مولود شده است؟ نه! ما چنین اعتقادی نداریم. همانطور که یوحنای رسول میفرماید: «در ابتدا کلام بود، و کلام نزد خدا بود، و کلام خدا بود.» (یوحنا ۱:۱). طبق این آیه، هیچ زمانی نبوده که «کلام» وجود نداشته باشد. اما پاسخ سؤال ما در آیه ۱۸ همین فصل از یوحنا آمده که میفرماید: «خدا (یعنی خدای پدر) را هرگز کسی ندیده است؛ پسر یگانهای که در آغوش پدر است، همان او را ظاهر کرد.» (یوحنا ۱:۱۸). طبق این آیه، «کلام» یا «پسر یگانه» در «آغوش پدر» بوده است، یعنی ارتباطی تنگاتنگ با او داشته است. اما در مقطعی از زمان در ازلیت، خدای پدر تصمیم گرفت تا «پسر» یا «کلام» را به عالم هستی بفرستد تا همه انسانها و همه چیزها را در آسمان و بر زمین با خود مصالحه دهد (کولسیان ۱:۲۰). در این مقطع است که گویی «پسر» از آغوش پدر «مولود» میشود، یعنی تخصیص و تقدیس میشود تا جلال پدر را ترک کند و انسان شود. مزمور دوم این نکته را بسیار روشنتر کرده، میفرماید: ”«من پادشاه خود را نصب کردهام، بر کوه مقدس صهیون.» فرمان را اعلام میکنم: خداوند به من گفته است: «تو پسر من هستی. امروز تو را تولید کردم.»“ (مزمور ۲:۶-۷). مشخص است که کسی که قرار بود پادشاه شود، از قبل وجود داشته، اما در مقطعی از زمان، خدا او را به پادشاهی نصب میکند. این «نصب کردن»، همان چیزی است که در اعتقادنامه «مولود شدن» نامیده شده است. در واقع، «مولود شدن» زمانی در ازلیت صورت گرفت که خدای پدر «پسر» را مأمور کرد تا نجاتدهنده جهان بشود، یا به بیانی دیگر، او را از «آغوش» خود جدا ساخت و نصب کرد تا نجاتدهنده عالم مخلوق گردد. اما طبعاً این تصمیم ازلی در بُعد زمان، دو هزار سال پیش رخ داد. اما از نظر خدا، این اتفاق از ازل افتاده بوده است. به همین دلیل است که یوحنا در مکاشفه ۱۳:۸ میفرماید که بره خدا «از بنای عالم ذبح شده بود.».
البته نباید فراموش کرد که ما در باره امور عالم روح سخن میگوییم و چارهای نداریم جز اینکه این امور را طبق درک و فهم بشری خود و با زبان و کلمات انسانی بیان کنیم. اما اینکه در آسمان و در عالم روحانی عملاً چه اتفاقی افتاده است، در حال حاضر برای ما مبهم است تا زمانی که ما نیز وارد عالم روحانی شویم.
مثالی که در این زمینه میتوانیم بیاوریم، حکایت پدری است که میخواهد دخترش را به عقد مردی در آورد. این دختر از پیش وجود داشته است، اما در یک زمان مقرر، پدر تصمیم میگیرد آن دختر را به آن مرد اختصاص دهد و نزد او بفرستد. خدای پدر نیز با پسر خود چنین کرد.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |