در کتاب پیدایش خدا دو درخت حیات و دانش (معرفت نیک و بد) را از انسان نهی کرد که اگر بخوری هر اینه (قطعاً) خواهی مرد که مار چون از همۀ حیوانات هوشیارتر بود با زن سخن گفت و زن را به خوردن از درخت دانش رهنمون کرد. پس آدم نیز به حرف زن گوش داد و از میوۀ درخت خورد و نه تنها نمرد بلکه چشم و گوشش باز شد و دید که عریان است و بعد از مدتی که آنها برگها را به هم دوخته بودند و پوششی برای خود استوار کرده بودند، خدا آنها را دید (یعنی خدا همیشه ناظر بر کار های ما نیست) و گفت آدم همانند یکی از ما شده است. همچنین این بدان معناست که انسان دانش و علم نداشته اما در همین کتاب باب2 آیۀ 19و20 آمده که آدم برای حیوانات صحرا نام نهاد و این در حالی است که نامها خود یک نوعی از دانش و معرفت نیک است. سؤالات: 1- چرا خدا دو درخت را آفرید که بعد از خوردن از آن دو درخت انسان همانند خدا شود. درحالی که خود دوست نداشت انسان همانندش شود؟ چرا آنها را نابود نکرد؟ 2- آیا خدا دروغگو است؟ اگر نیست پس چرا به دروغ به آدم گفت که اگر از میوۀ درخت بخوری هر آینه می میری؟ 3- کدام دندۀ انسان به زن تبدیل شد؟ 4- چگونه آدم که می توانسته نام برای دیگران انتخاب کند، خود دانش و معرفت نداشته؟ 5- چرا خدا می گوید آدم یکی از ما شده است؟ 6-چرا مار آن وقت می توانسته با انسان سخن گوید اما حال نمی تواند؟ 7- خدا به مار گفت دست و پایت را می گیرم که تا آخر عمرت بخزی و خاک بخوری اما چرا اکنون همۀ مارهایی که بی دست و پایند بر خاک نمی خزند و برخی در آبند و برخی روی درخت؟ 8- چرا خدا دروغگویی هایش را نازل کرده مگر او احمق است که دروغهایش را برای مردم نازل کند؟ 9- خدا برای مجازات زن او را حامله کرد و بین زن و مرد تا آخر عمر دشمنی انداخت در حالی که من اکنون با زنان دوستم. همۀ سؤالات و مطالب از کتاب پیدایش باب 1تا5 می باشند.
آدم و حوا در باغ عدن هیچ شناختی از نیک و بد نداشتند چون وقتی بدی می آید نیکی نیز معنا پیدا می کند. و قبل از انتخاب درخت معرفت نیک و بد آنها هیچ شناختی از نیکی یا بدی نداشتند. آنها در پاکی زندگی می کردند. اما آنها انتخاب کردند که از بدی و در نتیجۀ آن از نیکی شناخت پیدا کنند. در حقیقت آنها در گناه سقوط کردند. فراموش نکنیم که شیطان آنها را فریب داد که آنها مثل خدا خواهند شد و آنها به غیر از این که از بدی و در نتیجۀ آن نیکی شناخت پیدا کردند، میل نشان دادند که مستقل از خدا، خدایی کنند. همان انگیزه ای که اکنون انسان هنوز دنبال می کند و می خواهد به جای خدا باشد. مسئلۀ درخت معرفت نیک و بد مسئلۀ مخالفت با دانش یا شناخت نیست و نباید با این مسئله اشتباه شود. کتاب مقدس بارها تأکید ورزیده که علم و دانش مورد تأئید و تشویق خدا است ولی در اینجا مسئلۀ شناخت و دانش از بدی و در نتیجۀ آن نیکی بود. بله آدم و حوا پیش از خوردن درخت معرفت نیک و بد دارای دانش و علم به اندازۀ کافی بودند و در انتخاب اسامی حیوانات و موجودات این را مشاهده می کنیم و این دانش و علم پس از سقوط انسان نیز ادامه دارد. در ضمن خدا بین مرد و زن دشمنی ایجاد نکرد بلکه بین نسل زن که همان عیسی مسیح است که تنها از زن بدنیا آمد و مار که سمبل شیطان بود دشمنی ایجاد شد. در هیچ جای کتاب مقدس دشمنی بین زن و مرد وجود ندارد. انسان با اقدام به گناه رابطه اش با خدا بریده شد و این جدایی مرگ نامیده می شود. وقتی خدا فرمود هر آینه وقتی از میوۀ این درخت بخوری خواهی مُرد، منظورش مرگ به عنوان جدایی بود. در کتاب مقدس اشاره نشده که زن از کدام دندۀ مرد آفریده شده است، فقط اشاره شده که یکی از دنده های مرد را برداشت و از آن زن را سرشت. خدا دو درخت آفرید تا انسان امکان انتخاب داشته باشد. بدون حق انتخاب، آزادی معنایی ندارد و خدا به انسان آزادی انتخاب داده بود و برای این که به انسان ثابت کند که آزادی دارد برایش انتخاب در نظر گرفت. اگر انتخابی نباشد و حق انتخاب وجود نداشته باشد، آزادی معنایی ندارد. وقتی خدا می گوید آدم مثل یکی از ما شده است منظورش این است که دانش نیک و بد را دارد. خدا بدون اینکه بدی کند بدی را می شناسد ولی آدم مانند خدا شد و به نیکی و بدی شناخت پیدا کرد ولی با انتخاب اشتباهش بدون خدا وارد بدی شد. این که مار بدون دست و پا می خزد واقعیتی است. حال چه بر روی درخت و چه در آب تفاوتی ندارد، البته ناگفته نماند که با گفتن این که پس از این خواهی خزید، منظور فقط خزیدن نبود بلکه خفت و خاری شیطان را نشان می داد و می خواست بگوید او حقیر و پست خواهد شد. در ضمن در آخر این را تأکید کنیم که هدف خدا نابودی انسان نیست بلکه نجات او. در کتاب مقدس خدا می فرماید من از هلاک شدن شخص شریر خوشحال نمی شوم بلکه می خواهم نجات یابد و او راه نجات را برای انسانها توسط پسرش عیسی مسیح آماده کرد. عیسی مسیح با تحمل گناهان ما بر روی صلیب و پرداختن جریمۀ گناه بر روی صلیب ما را از پیامدهای گناه نجات بخشید.
پاسخ از: کشیش ورژ باباخانیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |