خلاصۀ کتاب چالش ۴۰ روزۀ دعا: تدبیری از خدا (روز هشتم)
خلاصۀ کتاب چالش ۴۰ روزۀ دعا: تدبیری از خدا (روز هشتم)
ایوب 12: 8
در جنوب آمریکا، مواد معدنی زمین های کشاورزی به خاطر کاشت دائمی پنبه از بین رفته بودند.
جورج واشنگتن کاروِر (Carver) این پیشنهاد را به کشاورزان داد تا از آن به بعد، به جای پنبه، بادام زمینی بکارند. این کار باعث تقویت خاک کشاورزی شد اما از سوی دیگر، کشور از نظر اقتصادی سیر نزولی می کرد، چون هیچ کس بادام زمینی نمی خرید و محصول در انبارها تلف می شد و از بین می رفت. کشاورزان از کاروِر شکایت کردند.
روز بعد ساعت 4 صبح برخاسته به جنگل رفت تا با خدا ملاقات کند.
مصاحبت کاروِر با خدا بدین شرح بود:
کاروِر: خدایا چرا کهکشان ها را آفریدی؟
خدا: سؤالی بکن که در مغز کوچکت جا بگیرد.
کاروِر: چرا زمین را آفریدی؟
خدا: هنوز هم مغز کوچکت مایل به دانستن چیزهای بزرگ تر از حد خود است. سؤالی کن که مغز تو گنجایش آن را داشته باشد.
کاروِر: چرا انسان را آفریدی؟
خدا: در حال دور شدن از مطلب اصلی هستی. باز هم سؤالی کن.
کاروِر: بادام زمینی؟
خدا: حالا درست شد. اکنون به تو راز بادام زمینی را خواهم گفت. از بادام زمین، آب، روغن، چربی، شکر و… را تجزیه کن و بعد با فشار و دمای مناسب آن ها را با هم بیامیز و خواهی دید که مقصود من از آفریدن بادام زمینی چه بود.
کاروِر بعد از این دعا رفت و به این گفته ها عمل کرد و نتیجۀ آن 300 مورد استفاده از بادام زمینی بود که کشف نمود و امروزه تقریباً همۀ ما مرتباً از این محصولات بادام زمینی استفاده می کنیم.
آقایان در خمیر ریش خود و خانم ها در لوازم آرایش و اگر دقت کنید بسیاری چیزهای دیگر نتیجۀ عادت مردی بود که صبح زود ساعت 4 به ملاقات خدا می رفت و از خدا تدبیر جدیدی گرفت و باعث تغییر بزرگی در دنیای ما شد.
این ایدۀ بادام زمینی فقط یک ایدۀ معمولی نبود بلکه ایده ای از خدا بود. یک تدبیر خدا بسیار با ارزش تر از هزاران طرح و خیال خوب هست.
نظر و طرح خوب عالی است. اما فقط تدبیر خدا است که می تواند تاریخ را دگرگون سازد.
بهترین تدابیر هنگام گذراندن وقت با خدا زاده می شوند.
بر زانوان خود دعا کن و از خدا طلب ایدۀ نو کن.
نوشتۀ مارک بَتِرسون
ترجمۀ آرمینه باباخانیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |