کشیشان، شبانان و خادمینکلیسا

تفاوت کلیساهای لوتری و باپتیست در چیست؟

رای بدهید

تفاوت کلیساهای لوتری و باپتیست در چیست؟

به منظور پاسخ به سؤال فوق دو مقاله زیر از وب سایت پرپاسخ جهت مقایسۀ این دو کلیسا با هم تقدیم می شود:

کلیسای لوتری

ظهور مارتین لوتر

در چنین اوضاع و احوالی بود که مارتین لوتر در شهر کوچک آیزِلْبن آلمان در سال ۱۴۸۳ چشم به جهان گشود. او پس از طی تحصیلات دانشگاهی، در سال ۱۵۰۷ به سلک کشیشان کاتولیک پیوست و بلافاصله به تدریس الهیات در دانشگاههای آلمان پرداخت. او به زبانهای لاتین و یونانی و عبری تسلط یافته بود. در سال ۱۵۱۰ و ۱۵۱۱ برای رسیدگی به برخی امور مذهبی، به روم سفر کرد و با مشاهده جلال و جبروت دربار پاپ و انحطاط اخلاقی و اداری آنجا منقلب و دلزده شد. در همین سال بود که او دکترای الهیات خود را از دانشگاه ویتن‌برگ دریافت داشت. لوتر در حین تدریس الهیات و کتاب‌مقدس در دانشگاهها، در اثر تحقیق و تدریس رسالات رومیان و غلاطیان، به‌تدریج به این نتیجه رسید که نجات تنها به‌واسطه ایمان به عیسی مسیح میسر است، نه به‌واسطه اجرای آیین‌های مقدس، آنگونه که کلیسای کاتولیک تعلیم می‌داد. همچنین او به این نتیجه رسید که یگانه مرجعی که اصول اعتقادات و عبادات و روش زندگی مسیحی را تعیین می‌کند، کتاب‌مقدس است و بس. در اینجا بود که روح منقلب او آرامش نجات را دریافت داشت. در حین این سالهای تنویر، لوتر هوادارانی در میان اساتید دانشگاه و کشیشان پیدا کرد.

نخستین جرقه

اما در سال ۱۵۱۷ اتفاقی افتاد که همچون جرقه‌ای بود بر مخزن بنزین. ماجرا به‌طور خلاصه از این قرار بود که اسقف یکی از مناطق آلمان می‌خواست به مقام اسقفی منطقه مجاور نیز برسد. اما این کار از نظر قانون کلیسا ممنوع بود، مگر آنکه پاپ رضایت دهد. پاپ نیز برای موافقت با این امر، مبلغ کلانی پول مطالبه می‌کرد تا صرف هزینه‌های بنای کلیسای سنت پیتر بسازد که امروز نیز در واتیکان موجود است. پاپ به‌منظور آنکه به آن اسقف کمک کرده باشد، به او اجازه داد که اسنادی را به فروش برساند به‌نام مغفرت‌نامه. همانطور که قبلاً گفتیم، یکی از آیینهای کلیسای کاتولیک، آیین توبه است. در آیین توبه، کشیش پس از شنیدن اعتراف به گناه فرد، و پیش از ادای فرمول آمرزش، می‌تواند از فرد بخواهد که صدقه‌ای به فقرا بدهد یا روزه بگیرد یا کار خاصی انجام دهد. طبق این آیین و مطابق تجویز پاپ، اسقف مورد بحث مجاز شد که در ازای ادای فرمول آمرزش، مغفرت‌نامه‌ای به فرد بفروشد. این مغفرت‌نامه، شخص را مطمئن می‌ساخت که گناهانش نه فقط در این دنیا، بلکه در آخرت نیز آمرزیده شده است. شخص حتی می‌توانست برای بستگان متوفای خود نیز مغفرت‌نامه بخرد تا مدت اقامت آنان را در برزخ، میلیونها سال کوتاه کند! بهای این مغفرت‌نامه‌ها بستگی به میزان ثروت فرد داشت. مستمندان بهایی نمی‌پرداختند.

در تاریخ ۳۱ اکتبر سال ۱۵۱۷، لوتر در اعتراض به چنین اقدامی، بیانیه‌ای شامل نود و پنج ماده نوشت و آن را بر سردر کلیسای قصر ویتن‌برگ نصب کرد. این اعتراض لوتر صرفاً بر علیه سوء استفاده از نظام مغفرت‌نامه‌ها بود. اما بین سالهای ۱۵۱۸ تا ۱۵۲۱ لوتر متقاعد شد که تنها راه برای تحول و اصلاح نظام کلیسایی، جدایی از روم و نظام کلیسایی آن است.

مقامات مختلف کلیسایی کوشیدند لوتر را از عقایدش بر گردانند یا او را خاموش سازند. به این منظور، شوراهای مختلفی تشکیل دادند. اما لوتر شجاعانه در تمام آنها شرکت کرد و می‌گفت که یگانه مرجع قابل قبول برای او، کتاب‌مقدس است؛ هر چه که بر اساس کتاب‌مقدس قابل اثبات نباشد، از نظر او خارج دین است.

چکیدۀ عقاید لوتر

عقاید و نظرات لوتر از طریق موعظه‌ها و نوشته‌های او خیلی سریع در میان مردم آلمان محبوبیت یافت و زمینه را برای جدایی کامل پیروان لوتر از کلیسای کاتولیک فراهم ساخت. او پایه‌های اساسی مذهب کاتولیک را رد کرد. طبق عقاید او، پاپ فاقد قدرت و اختیار بر زندگی روحانی و دنیایی مسیحیان بود و نمی‌بایست در امور سیاسی و اجتماعی کشورها دخالت کند؛ او فقط کتاب‌مقدس را حاکم بر حیات مسیحیان و کلیسا می‌دانست. او بر اساس عهدجدید اعتقاد داشت که همه ایمانداران کاهنان مسیح هستند و می‌توانند خودشان خادمین خود را تعیین کنند. هر ایمانداری حق دارد کتاب‌مقدس را بخواند و درک کند و آن را تفسیر نماید. او هسته مرکزی مذهب کاتولیک را که همانا هفت آیین مقدس باشد رد کرد و فقط قائل به دو آیین بود، یعنی غسل تعمید و عشاء ربانی، تنها آیینهایی که در عهدجدید تصریح شده است. بااینحال، لوتر و یارانش به اعتقادنامه‌های کلیسای اولیه که بین سالهای ۳۲۵ تا ۴۵۱ میلادی تدوین شده بود پایبند بودند.

از میان خدمات لوتر باید به نخستین ترجمه تمام کتاب‌مقدس از زبانهای اصلی به زبان آلمانی اشاره کرد. این  امر باعث شد که زبان و دستور زبان آلمانی تثبیت شود. این ترجمه هنوز نیز در کشورهای آلمانی زبان کاربرد و اعتبار دارد. او با نظام رهبانیت مخالف بود و راهب‌ها و راهبه‌ها را تشویق می‌کرد که عهد خود را بشکنند و ازدواج کنند.

عقاید و عبادات کلیسای لوتری

لوتر برای کلیسای نوبنیاد خود آیینهای مشخصی تهیه کرد که در ظاهر چندان تفاوتی با کلیسای کاتولیک ندارد، با این تفاوت که مریم مورد تکریم قرار نمی‌گیرد و عناصر عشاء ربانی، یعنی نان و شراب، تغییر ماهیت نمی‌دهند بلکه فقط ماهیت بدن و خون مسیح را بر خود حمل می‌کنند و به این ترتیب، مسیحیان واقعاً در بدن و خون مسیح شریک می‌شوند. کلیساهای لوتری دارای سلسله مراتب اسقفان و کشیشان و شماسان می‌باشند. کلیساهای لوتری در این امر با سایر کلیساهای پروتستان که پیرو نظرات ژان کالوَن هستند، تفاوت دارند (در این مورد در فصل‌های بعدی توضیح خواهیم داد). در کلیساهای لوتری، نوزادان را تعمید می‌دهند و در سنین بالاتر به عضویت کلیسا تأئید می‌شوند.

کلیساهای لوتری امروزه عمدتاً در کشورهای آلمان و اسکاندیناوی رواج دارند، هر چند که تقریباً در هر کشوری کلیساهای لوتری یافت می‌شود. در میان کلیساهای پروتستان، کلیسای لوتری نسبت به بقیه، به‌لحاظ اصول اعتقادات و آیینهای عبادی، کمتر از کلیسای کاتولیک فاصله گرفت.

علل توفیق لوتر

حال ممکن است این سؤال پیش آید که چرا معترضین پیش از لوتر یا سکوت اختیار کردند یا محکوم به مرگ شدند، حال آنکه لوتر در عنوان کردن و تثبیت اعتراض خود و ترویج عقاید خویش، علی‌رغم مخالفت‌های شدید نه فقط کشته نشد، بلکه توفیق هم یافت.

این امر علل اجتماعی و فرهنگی و سیاسی متعددی دارد که تشریح آنها از مجال ما خارج است. در اینجا فقط به آنها اشاره می‌کنیم.

جامعه اروپا در اثر تماس با فرهنگ شرقی-اسلامی، به‌دنبال جنگهای صلیبی، روح جدیدی یافته بود. توجه به زبان یونانی که زبان کلاسیک قدیم به‌شمار می‌آمد و نیز به هنر باستانی یونان و فلسفه آن، تفکر اروپا را متحول کرده بود. همین امر باعث شده بود که عده‌ای از کشیشان متفکر به مطالعه کتاب‌مقدس به زبانهای اصلی (عبری و یونانی) علاقه نشان دهند. این امر خون تازه‌ای به بدن فرسوده مسیحیت قرون وسطی وارد کرد و باعث شد که تعالیم عهدجدید مورد توجه بسیار قرار گیرد. مارتین لوتر تحت تأثیر همین امر، کتاب‌مقدس را برای نخستین بار از زبانهای اصلی به آلمانی ترجمه کرد.

وضع اقتصادی جامعه در اثر پیدایی طبقه متوسط متشکل از بازرگانان متحول شده بود و نظام ارباب و رعیتی ضربه شدیدی خورده بود. ثروت جدیدی در اثر این تجارت‌ها وارد اروپا گردیده بود. کشف قاره آمریکا و ثروت ناشی از آن برای اروپاییان را نباید فراموش کرد.

حکومت‌های محلی و ملی قدرت گرفته بودند و مایل بودند به نحوی از سلطه سیاسی پاپها خارج شوند. عقاید جدید لوتر مبنی بر رد سیطره پاپ، بهانه لازم را به حکام محلی آلمان، و بعد سایر کشورها داد. همین حکام بودند که لوتر را مورد پشتیبانی سیاسی و نظامی خود قرار دادند و مانع کشته شدن او شدند.

و بالاخره، نباید از نظر دور داشت که اختراح دستگاه چاپ سبب شده بود که مردم بتوانند راحت‌تر و ارزانتر به کتاب دسترسی داشته باشند و این امر تحولی در سطح سواد جامعه و معلومات عمومی ایجاد کرد.

این علل که به‌شکلی اجمالی و گذرا مورد اشاره قرار گرفت، همگی در توفیق لوتر دخیل بودند.

معنی اصطلاح ”پروتستان“

استقرار کلیسای لوتری در آلمان بدون درگیری و جنگ صورت نگرفت. هنوز بسیاری از استانهای آلمان به مذهب کاتولیک وفادار مانده بودند. شوراهایی برای رفع اختلاف تشکیل شد. در شورایی به‌سال ۱۵۲۶ متشکل از نمایندگان استانهای مختلف، تصویب شد که حاکم هر استان می‌تواند تصمیم بگیرد که منطقه تحت نفوذش پیرو مذهب کاتولیک باشد یا کلیسای لوتری. اما این تصمیم در شورای دیگری به‌سال ۱۵۲۹ لغو شد و کاتولیکها موفق شدند به تصویب برسانند که آلمان کشوری است کاتولیک. در این شورا، شش حاکم مناطق لوتری و نمایندگان چهارده شهر مستقل، ”اعتراضی“ به این مصوبه قرائت کردند. به این شکل بود که در سال ۱۵۲۹، برای نخستین بار، پیروان لوتر و نهضت او ”پروتستان“ خوانده شدند، یعنی ”اعتراض‌کنندگان“. کلیسای لوتری نخستین کلیسای پروتستان است.

بازتاب های اقدام لوتر

اقدام لوتر و توفیق او در گسترش آراء و عقاید خود و بیرون آمدن او و پیروانش از حاکمیت کلیسای کاتولیک روم، جرقه‌ای بس نیرومند بر انبار باروتِ آماده‌به‌انفجار مسیحیت اواخر قرون وسطی افکند. مدت کوتاهی از نهضت لوتر نگذشته بود که در سرزمینهای مختلف اروپایی، عَلَم مخالفت با حاکمیت مذهبی روم بر پا شد و افراد مختلف در نقاط مختلف، به اظهار و ابراز عقاید و برداشتهای متفاوت خود از مسیحیت پرداختند.

علت این امر روشن است. رُنسانس و جو اندیشه آزاد که در این دوره بر اروپا حاکم بود، مساعدکننده آزاداندیشی در همه زمینه‌ها بود، از جمله در مذهب. هدف مارتین لوتر این نبود که کلیسای کاتولیک را از بن ریشه‌کن سازد و فرقه‌ای نو بنا کند؛ او صرفاً خواستار اصلاحاتی در کلیسای کاتولیک بود. اگر کلیسای کاتولیک در آن روزگار، انعطافی در مقابل نظرات لوتر و سایر کشیشانی که چندصد سال بود خواستار اصلاحاتی در برخی روشها و نحوه اداره کلیسا بودند نشان می‌داد، شاید امروزه وضع به‌گونه‌ای دیگر می‌بود و شاهد چنین تنوع حیرت‌انگیزی در مسیحیتِ پروتستان نمی‌بودیم.

یکی از شعارهای مهم لوتر این بود که هر کس می‌تواند کتاب‌مقدس را به زبان مادری خود بخواند و آن را درک و تفسیر کند. به همین علت بود که او برای نخستین بار، کتاب‌مقدس را از زبانهای اصلی به زبان آلمانی ترجمه کرد. با اینکه لوتر خود معتقد به این اصل بود، اما خود برای پیروان خود دست به تدوین اعتقادنامه‌ای زد که هم شامل اصول اعتقادات بود و هم آیینهای نیایش. حال شاید کسی بپرسد: ”اگر «همه» حق خواندن و تفسیر کتاب‌مقدس را دارند، چرا رهبری، هر چقدر هم دانشمند و آگاه، مانند لوتر، باید از طرف دیگران، دست به تفسیر کتاب‌مقدس بزند تا پیروانش از آن تبعیت کنند؟ چرا این امر را نباید بر عهده تک‌تک مسیحیان گذاشت؟“ سؤالی است بجا که بنده پاسخ آن را نیافته‌ام.

اما گویا عده‌ای دیگر پاسخ آن را یافتند و هنوز نیز می‌یابند. از نهضت لوتر چند سالی نگذشته بود که در کشورهای دیگر اروپایی، گروههای مختلفی از مسیحیان از کلیسای کاتولیک روم بریدند و به رهبران و اندیشمندان مختلف مسیحی پیوستند. چنین اندیشمندانی دقیقاً از شعار لوتر پیروی کردند که ”هر کس“ می‌تواند کتاب‌مقدس را بخواند و تفسیر کند. اگر لوتر توانست، چرا دیگران نتوانند؟ لذا هنوز نهضت لوتر در آلمان داغ بود که اندیشمندان بزرگ دیگری در کشورهای دیگر، اصول اعتقادات و شیوه اداره کلیسایی را به‌شکلی دیگر تدوین کردند، به شکلی که  شباهتی به نهضت لوتر نداشت. اما همه ادعا داشتند که عقایدشان ”عیناً“ بر اساس کتاب‌مقدس است.

برجسته‌ترین چهره‌ای که در این سالها وارد میدان شد، متفکری بود فرانسوی به نام ژان کالوَن که در زبان انگلیسی به جان کالوین معروف است. او اصولی برای اعتقادات تدوین کرد که بعدها مورد پذیرش کلیساهای باپتیست و انگلیکن قرار گرفت. در واقع، اغراق نیست اگر بگوییم که ۹۰٪ پروتستانهای جهان، پیرو نظرات کالوَن هستند. درضمن، اصول اعتقادی او و روشی که او برای کلیسا ارائه داد، اساس پیدایی کلیساهای پرزبیتری را گذارد.

عقاید کلیسای باپتیست

کلیسای باپتیست با اینکه یکی از قوی‌ترین فرقه‌های مذهب پروتستان در جهان می‌باشد، اما نکته حیرت‌انگیز این است که هیچ پژوهشگری به‌درستی نمی‌داند اساس و منشأ این فرقه کجا است و بنیانگذار آن کیست!

در میان فرقه‌ها و شاخه‌های اصلی مذهب پروتستان (یعنی کلیساهای لوتری، انگلیکن، پرزبیتری، و متودیست)، وجه مشخصه اصلی کلیسای باپتیست این بوده که تعمید نوزادان یا خردسالان نزد آنها مطلقاً مورد پذیرش نیست و شخص باید به‌هنگام رسیدن به بلوغ فکری و نیل به ایمانی شخصی به مسیح، غسل تعمید بگیرد. به همین دلیل است که ایشان را ”باپتیست“ یعنی تعمیدیون نامیدند. کلیساهای باپتیست به روش غوطه‌ور شدن تعمید می‌دهند. اما باید توجه داشت که سن خاصی برای این بلوغ فکری وجود ندارد؛ لذا شخص می‌تواند در سنین نوجوانی نیز تعمید بگیرد، بدون اینکه به سن قانونی رسیده باشد. این اعتقاد کلیسای باپتیست در مورد تعمید بزرگسالان بعدها از سوی کلیساهای پنطیکاستی و بسیاری از کلیساهای آزاد مورد پذیرش واقع شد.

نهضت باپتیست در اوایل قرن هفدهم در انگلستان به شکوفایی خود رسید. در آغاز، گروههای مختلف وابسته به این نهضت، پیرو نظریه آرمینیوس هلندی بودند که نگرش کالون را در خصوص پیش‌گزیدگی دوگانه برای نجات و محکومیت را رد می‌کرد و بر آزادی اراده انسان در انتخاب نجات یا هلاکت پای می‌ورزید. اما بعداً همه گروههای باپتیست دیدگاههای کالونی را پذیرفتند.

روش ادارۀ کلیسا

از همان آغاز، تأکید باپتیست‌ها بر جدایی کامل جماعت ایمانداران از دولت بود. این امر در نقطه مقابل نظرات کلیسای انگلیکن قرار داشت که کلیسای دولتی انگلستان بود. باپتیست‌ها معتقد به کلیساهای محلی و منفرد بودند. ایشان بر این باور بودند که هر کلیسای محلی متشکل از ایماندارانی است که در تفسیر کتاب‌مقدس و اداره امور داخلی مستقل و آزاد است. هر جماعت محلی آزاد است تا شبان خود را انتخاب کند. این روش هنوز نیز در کلیساهای باپتیست مورد اجرا است.

تصمیم‌گیری‌ها در کلیسای باپتیست تحت اختیار اعضای کلیسای محلی است. هیچ کلیسای محلی بر کلیسای محلی دیگر برتری و اقتدار ندارد. لذا تصمیمات در جلسه اعضا اتخاذ می‌گردد. اما کلیساهای محلی باپتیست در هر کشوری ”اتحادیه“ یا ”انجمن‌هایی“ برای تقویت یکدیگر تشکیل می‌دهند. در ایالات متحده، اتحادیه‌های مختلف باپتیست وجود دارد که بزرگترین آنها ”ساؤدِرْن باپتیست کانـْوِنـْشن“ (Southern Baptist Convention)می‌باشد. طبق آمار، در سال ۱۹۹۷، در ایالات متحده، بیش از ۳۳ میلیون مسیحی باپتیست وجود داشته است.

”کلیسا“ از دیدگاه باپتیست‌ها، یا به کلیساهای محلی اشاره دارد، یا به کلیسای جهانی که متشکل از تمامی قوم خدا است. اتحادیه‌ها یا انجمن‌های ملی باپتیست دانشگاههای متعددی برای تربیت خادم تأسیس کرده‌اند.

با آگاهی از عقاید کلیسای باپتیست و روش اداره کلیسا و کلاً دیدگاه این فرقه در مورد کلیسا، خوانندگان گرامی می‌توانند به تأثیر شگرفی که این نهضت بر اعتقادات کلیساهای آزاد امروزی گذاشته است پی ببرند.

ریشه‌های تاریخی کلیسای باپتیست

همانطور که اشاره شد، پژوهشگران نمی‌توانند به دقت بر ریشه‌های تاریخی کلیسای باپتیست انگشت بگذارند. به‌عبارت دیگر، مشخص نیست که این شاخه از مذهب پروتستان دقیقاً از کجا آغاز شد و بنیانگذار آن چه کس یا چه کسانی بودند، حال آنکه سایر شاخه‌های مذهب پروتستان، ریشه‌های تاریخی مشخصی دارند.

با این حال، می‌توان ردپاهایی در تاریخ یافت که به روشن شدن موضوع کمی کمک می‌کند. همزمان با آغاز نهضت لوتر و نواخته شدن اولین نواهای جدایی از کلیسای روم در اوائل قرن شانزدهم، عده‌ای در سوئیس و در آلمان ظاهر شدند که اعتقاداتی بسیار رادیکال‌تر از لوتر و کالون داشتند. از آنجا که این عده بر این عقیده پای می‌ورزیدند که تعمیدی که مسیحیان در نوزادی گرفته‌اند درست نیست و باید در بزرگسالی مجدداً تعمید بگیرند، ایشان را ”آناباپتیست“ نامیدند، یعنی کسانی که با تعمید مخالف‌اند، البته با تعمید نوزادان و خردسالان. این گروه تفسیری بسیار تحت‌اللفظی از کتاب‌مقدس به‌دست می‌دادند که منجر می‌شد به اینکه معتقد باشند که بازگشت مسیح در روزگار خود آنها روی خواهد داد. ایشان حتی شهری را در آلمان تعیین کردند و می‌گفتند که آن شهر، همان اورشلیم آسمانی خواهد بود و مسیح از آنجا بر جهان فرمان خواهد راند. آناباپتیست‌ها خودشان به گروههای مختلفی تقسیم می‌شدند و گروه واحدی را تشکیل نمی‌دادند. ایشان در همان قرن شانزدهم، هم از سوی کلیسای کاتولیک مورد آزار قرار گرفتند و هم از سوی پروتستانها. در اواخر قرن ۱۶ و اوائل قرن ۱۷، عده کوچکی از ایشان هنوز در هلند باقی بودند.

در همین اوضاع و احوال، کلیسای انگلیکن در انگلستان استقرار یافت. اما از همان آغاز پیدایی کلیسای انگلیکن در انگلستان، عده‌ای از مذهبیون انگلیسی علم مخالفت با آن را بر داشتند و می‌گفتند که کلیسا باید از دولت جدا باشد و افراد تشویق شوند که طی تجربه‌ای روحانی، با خدا ملاقات داشته باشند. این گروههای ناراضی را ”جدایی‌خواه“ نامیدند. ایشان از سوی دولت انگلستان مورد آزار قرار گرفتند. عده‌ای از آنان به‌دنبال این آزارها، حدوداً در سال ۱۶۰۷ به آمستردام (هلند) گریختند. ایشان در هلند با باقی‌مانده آناباپتیست‌ها آشنا شدند. رهبر این گروه به نام جان اسمیت احتمالاً در سال ۱۶۰۹ خود را غسل تعمید داد، و بعد رهبر دیگری را به‌نام تامس هِلـْویس و عده‌ای دیگر را نیز تعمید داد. تامس هلویس در سال ۱۶۱۲ به انگلستان باز گشت و نخستین کلیسای ”باپتیست“ را در انگلستان پایه گذارد. ایشان در آغاز به روش ”ریختن آب“ تعمید می‌دادند و نیز پیرو عقاید آرمینیوس بودند. اما پس از مدتی در حدود سال ۱۶۳۳، گروه نیرومندتر این شاخه، عقاید کالون را پذیرفتند و به روش غوطه‌ور شدن تعمید می‌دادند. پیروان همین گروه بودند که به آمریکا مهاجرت کردند و کلیسای باپتیست را در آمریکا بنیان گذاشتند. و به این ترتیب، نهضت باپتیست در سایر نقاط جهان اشاعه یافت.

نوشتۀ: آرمان رشدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO