عیسی مسیح

تعالیم و روشهای تعلیمی عیسی مسیح چه بوده است؟

رای بدهید

          در شرحی که انجیل مرقس در مورد فعالیتهای عیسی خداوند بیان می دارد، چهارده بار به این موضوع اشاره شده است که او مشغول تعلیم دادن به مردم و یا به شاگردانش بود. لوقا و متی هم کراراً در بارۀ این که مسیح تعلیم می داد سخن گفته اند. وی از تعلیم دادن شاد می شد و تأثیر تعلیم وی از این حقیقت ثابت می شود که شاگردانش کلام او را به خوبی بخاطر سپردند و به دیگران تعلیم دادند.

          روش تعلیم عیسی کاملاً جدید نبود. بعضی از استادان مذهبی معاصر مسیح مانند هیلل از نظر حکمت و استعدادی که برای جلب توجه مردم داشتند مشهور بودند. مسیح با تمام روشهای تربیتی که مورد استفادۀ این استادان قرار می گرفت آشنا بود و از آنها استفاده می کرد ولی خیل موفق تر از آنها بود. مردم «از تعلیم وی حیران شدند زیرا که ایشان را مقتدرانه تعلیم می داد نه مانند کاتبان» (مرقس 1: 22). در تعلیم عیسی مسیح خداوند بی ریایی و تازگی و  اقتداری وجود داشت که او را موفق تر از معاصرینش می ساخت. او استاد عظیمی بود که مهارت بی نظیری در تعلیم اشخاص بی اطلاع و نامطیع داشت. روشهای او چه بود؟

          معروفترین روشی که مسیح از آن استفاده می فرمود روش مثلها یا تمثیل است. مثل عبارت است از بسط دادن و تشریح یک عمل یا شیئی معمولی به منظور روشن نمودن یک حقیقت روحانی. مثل مانند کنایه واستعاره نیست زیرا کنایه و استعاره ممکن است کاملاً غیرواقعی و ساختگی باشد در حالی که مثل همیشه مربوط است به امور معمولی و واضح. مثلهای عیسی در مورد مشک شراب کهنه و نو (مرقس 2: 22)، تخم و زمین های متفاوت (4: 2 – 8)، نمک (متی 5: 13)، درخت میوۀ خوب یا بد (7: 16 – 20)، باکره های دانا و نادان (25: 1 – 13) ناظر خائن (لوقا 16: 1 – 8) نمونه های بسیار خوبی از این نوع روش تعلیم است. تمام موارد مربوط هستند به زندگی روزمره که تمام شنوندگان عیسی با آنها آشنایی کامل داشتند. شرح مثل بسیار خلاصه و حداقل است. نکتۀ اصلی مثل در همه روشن است و گاهی نتیجۀ عملی آن در یک جمله خلاصه می شود مانند مثل ده باکره که اینطور نتیجه گیری می شود «پس بیدار باشید زیرا که آن روز و ساعت را نمی دانید» (متی 25: 13).

          مثل به عنوان وسیلۀ تعلیم دارای چند فایده بود. شنوندۀ معمولی می توانست فوراً آن را بفهمد زیرا رابطۀ آن را با زندگی روزمرۀ خود درک می کرد. عیسی بعضی از مثل های خود را از زندگی معمولی انتخاب می کرد بطوری که شنوندگان می توانستند بفهمند در بارۀ چه کسانی سخن می گوید. مثل ها را به آسانی می توانستند بیاد آورند زیرا نه طولانی بودند و نه غیرواقعی. مفهوم روحانی آنها همیشه با احتیاجات شنونده ارتباط داشت. بعضی اوقات چند مثل به ترتیب ذکر می شوند تا جنبه های مختلف یک موضوع را نشان دهند مانند مثلهای مذکور در متی 13 در بارۀ ملکوت آسمان و یا مثلهای مذکور در لوقا 15 در بارۀ علاقۀ خدا به گمشدگان.

          دومین روشی که عیسی برای تعلیم بکار می برد عبارت بود از کلمات قصار یا جملا ت کوتاه بیدار کننده که مانند تیری به فکر شنونده فرو می رفت «خوشا بحال» ها را می توان از این نوع به حساب آورد (متی 5: 3 – 12) و یا این جمله «هر که جان خود را دریابد آن را هلاک سازد و هر که جان خود را بخاطر من هلاک کرد آنرا خواهد دریافت» (متی 10: 39). بعضی از این جملات غیرمعمول به نظر می رسیدند و به همین دلیل مؤثرتر بودند.

          عیسی گاهی از روش بحث و استدلال برای تعلیم استفاده می کرد ولی برای این کار از اصول کتاب مقدس استفاده می نمود نه از فرضیات خیالی. وی از این نظر با فلاسفه یونان تفاوت داشت زیرا آنها سعی می کردند چند اصل متعارفی را پایه قرار داده و بر اساس آنها سیستم فلسفی خود را بنا نهند. در متی 22: 15 – 45 مباحثات عیسی با فریسیان و صدوقیان ذکر شده است. در تمام موارد، مباحثه توسط مخالفان عیسی شروع می شود و وقتی خود عیسی در پایان سئوال اصلی را مطرح می نماید استدلال وی بر اساس حقایق مذکور در کتاب مقدس قرار دارد. عیسی فقط بخاطر جر و بحث مباحثه نمی نمود. وقتی استدلال می فرمود منطق وی مقاوت ناپذیر بود.

          یکی دیگر از روشهای مورد استفادۀ استاد ما روش سئوال و جواب بود. سئوالات وی هیچ وقت کم عمق و سطحی نبود بلکه عموماً به مشکلات اصلی بشر مربوط می گردید. سئوالات گاهی تکان دهنده بود: «زیرا کدام سهل تر است: گفتن این که گناهان تو آمرزیده شد یا گفتن آن که برخاسته بخرام؟» (9: 5). «زیرا شخص را چه سود دارد که تمام دنیا را ببرد و جان خود را ببازد؟» (16: 26). سئوالات باعث می شوند که انسان به تفکر بپردازد، خواه سئوالات مستقیم باشند و یا برای تأکید کلام. سئوالات عیسی همیشه باعث می شد که شنوندگان تصمیم بگیرند مخصوصاً آ ن سئوالاتی که مربوط به خود وی بود مانند «مردم مرا که می دانند … شما مرا که می دانید؟» (مرقس 8: 27 و 29). عیسی شاگردان خود را هم به سئوال کردن تشویق می فرمود. تعلیم عیسی شامل بحث آزاد بود (یوحنا 13: 31 و 14: 24) که در آن شاگردان مشکلات خود را مطرح می نمودند و عیسی جواب می داد.

          گاهی عیسی از روش عینی استفاده می فرمود. مثلاً طفل کوچکی را نشان داد تا فروتنی را تشریح نماید (متی 18: 1 – 6) و از هدیه دادن بیوه زن به بیت المال استفاده کرد تا به شاگردان در مورد طرز هدیه درسی بدهد (لوقا 21: 1 – 4). تمام مثلها از زندگی واقعی روزمره گرفته شده اند هر چند ممکن است در موقع ذکر مثلها بعضی از شخصیت ها و اشیاء مذکور در آنها در نزد شاگردان حاضر نبودند.

          نمونه های فوق که در مورد روشهای تعلیم عیسی ذکر شد نشان می دهد که روشهای وی گوناگون و بسیار موفقیت آمیز بوده است. او مثلهایی خلق می فرمود که برای تعلیم مفید بودند، هر چند نظیر آنها را می توان در عهد عتیق پیدا کرد (داوران 9: 7 – 15، اشعیاء 5: 1 – 7) و هر چند علمای مذهبی یهود هم گاهی از این روش استفاده می کردند. عیسی می دانست چگونه می توان حقایق را ساده و مؤثر ساخت. مثلهای دیگران فراموش شده اند ولی مثلهای عیسی باقی مانده اند.

برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید

نوشته: مِریل سی تِنی

ترجمه: کشیش طاطه وس میکائیلیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO