بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر
بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر
این روزها می گذرد و بدون تردید مردم ستم دیده و داغ دار و عدالت خواه به حقوق سال ها انکار شدۀ خود خواهند رسید. ولی مواظب تأثیرات روحی شرایط باش.
مواظب باش شرایط تلخ، روحیه و احساس و نوع نگاهت را تلخ نسازد. مواظب باش شرایط تلخ، هدف و رؤیا و باورت را در هم نشکند.
مواظب باش شرایط تلخ، از تو یک بیمار روحی لبریز از عقده و کینه نسازد.
مواظب باش شرایط تلخ، مزۀ شیرینی و طعم خوشبختی را از یادت نبرد.
مواظب باش شرایط تلخ، تمام موجودیت تو را در انتقام گرفتن خلاصه نکند.
زیرا کارهای بسیار مهم تر و عظیم تر در پیش رو داری. نقش تو و نسل تو تازه بعد از گذر کردن از این شرایط تلخ و تاریک شروع می شود.
تو باید لبخند سال های فراموش شده را دوباره به چهره ها برگردانی.
تو باید امنیت و آزادی و اعتماد به نفسِ درهم شکسته شده را فراهم کنی.
تو باید حصار و دروازه هایی را که سال ها فرو ریخته است دوباره بسازی.
امروز مانند نحمیا که مشغول تعمیر دیوارهای درهم شکستۀ مملکتش بود به احساس دل سردی و ناامیدی و تلخی و نفرت و کینه و انتقام جویی و افسردگی و منزوی شدن بگو “نه” و با قاطعیت فریاد بزن:
«من در کار مهم و عظیمی مشغولم و نمیتوانم به شما فکر کنم و نمی خواهم خودم را مشغول شماها سازم، چرا که ساختن خرابی های مملکتم زمانی که خود را مشغول شماها سازم به تأخیر می افتد.” (نحمیا 6: 3)
جلیل سپهر
@jalilsepehr
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |