به مناسبت فرا رسیدن پاییز: آخرین رقص برگها
هیچ اتفاق خاصی نیفتاده
هیچ بیرحمی و ظلم و شقاوتی صورت نگرفته
هیچ دعـایی هـم بی جواب نمانده
وهیچ برنده و بازنده ای هم در کار نیست نه برگها بازنده اند ونه باد ها برنده شده اند
فقط فصل عوض شده و بخاطر به مرخصی رفتن تابستان پاییز وارد صحنه شده است
و برگها دوره خود را بکمال رسانده و با آخرین رقص به مرحله دیگری از موجودیتشان میپیوندند همین وبس
در چشمان ما باور رفتن برگها سخت است زیرا که به آنها عادت کرده ایم
گاهی به برگها نمیاندیشیم بلکه برگها داروی تسکین دهنده اعتیاد چشمانمان هستند
گاهی یکدنیا حرفـمان را میگذاریم برای بعد از رفتن ها
گاهی بهنگام خداحافظی بیاد میآوریم که هنوز بدرستی سلام نکرده ایم
گاهی یک خداحافظی ساده بدون شکستن قلب و بهم فشردن دستها و ترکیدن بغض گلو
و جاری شدن سیل اشک و از دست دادن حس امنیت از دهانمان بیرون نمیآید
مشکل ما با رفتن ها و خداحافظی کردن ها چیست ؟
ما اسیر یکنواختی شده ایم ما از تغییر می هراسیم چون از تبدیل میگریزیم
اما طبیعت زندگی هیچ خصومتی با احساس و تمایلات ما ندارد
قــانـون طـبـیـعـت قــانـون تـغــیــیـر اسـت انـعـطاف پــذیــر بــودن را فــرا بـگیــر
طبیعت میگوید " هر آمـدنی رفـتـنی دارد " تغییر شرایط زندگی اجتناب نا پذیر است
اگر قانون بازی طبیعت زندگی را فرا نگیری تـرا میشــکنـد
اگــر با پیچیدن جاده زندگی ماشینت نـپـیـچـد از جاده بیرون افکنده میشوی
بجای غمگین بودن در آخرین رقص برگها بخاطر رفتن و نبودنشان
در وقت بـودنـشان با آنها وقت بگذران و مهربانی و ملاطفت کن
خــدا را بـس کـن ایـن مــرده پــرستــی
کنــون قــدرم بــدان تــا زنـــده هــستـی
پولس در دوم تیموتائوس فصل 4 آیات 7 و 8 میگوید
در زندگی پیروزمندانه جنگیده ام و دوره خود را به کمال رسانیده و باورهایم را محفوظ داشته ام و بعد ازا ین تاج عدالت را دریافت میکنم
تـبدیل شـدن را بـپـذیـر تـا تـغیـیر کـردن را بتـوانـی هــضـم کـنی
نوشته کشیش جلیل سپهر
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |