شخصیت و به شهادت رسیدن استیفان یعنی اولین شهید کلیسای مسیح در تاریخ
(به اعمال رسولان 6: 1-7 و فصل هفتم مراجعه شود.)
از بین 7 نفری که جهت معاونت رسولان انتخاب شدند، دو نفر از آنان واعظان ماهری بودند که عبارتند از استیفان و فیلیپس. استیفان این افتخار را داشت که اولین شهید کلیسا گردد. فیلیپس مژدۀ انجیل را به سامره و تا غرب یهودیه برد.
به نظر می رسد که تقریباً نیمی از خدمت فیلیپس در میان یهودیان یونانی بود. در آن زمان حدود 460 کنیسه در اورشلیم موجود بود که بعضی از آن ها توسط یهودیان کشورهای مختلف جهت استفادۀ شخصی ساخته شده بود. از بین این کنایس، 5 کنیسه جهت مسافرانی بود که از قیروان، اسکندریه، قیلیقیه، آسیا و روم به آن جا می آمدند (6: 9). از آن جا که طرسوس در قیلیقیه بود، به نظر می رسد که سولس نیز از این گروه بود. این یهودیان در واقع در کشورهای بیگانه متولد شده بودند و در بین آن ها برخی در مرکز فرهنگ یونانی تربیت شده بودند و بنابراین خود را بالاتر از یهودیان ساکن اورشلیم می دانستند. اما با این وجود همگی در مقابل استیفان دست به دست هم دادند و در حالی که خود را در مباحثه با او عاجز می دیدند، مزدورانی را به عنوان شاهدان کذبه برانگیختند و او را در مقابل شورا حاضر کردند. استیفان بایستی شخص برجسته ای بوده باشد. خدا، در آن جا برای کمک به وسیلۀ معجزات حاضر بود (6: 8)
او در مقابل همان شورایی قرار داشت که قبلاً حکم مصلوب شدن عیسی را صادر کرده بود و اخیراً به متوقف ساختن موعظه های رسولان مبادرت ورزیده بود (4: 18). این در واقع همان شورایی بود که هنوز حنانیا و قیافا جزو سران آن بودند (4: 6).
سخنان استیفان در شورا، عمدتاً شامل بازگو کردن تاریخ عهد عتیق بود که با مصلوب ساختن عیسی به اوج خود می رسد (7: 51-53). چهرۀ او هنگام صحبت، همانند چهرۀ فرشته می درخشید (6: 15)، آنها همچون درندگان وحشی به او هجوم بردند. همانطور که سنگها به سوی او پرتاب می شد، او به آسمان چشم دوخته بود و در حالی که عیسی را ایستاده به دست راست خدا می دید، جلال الهی را مشاهده می کرد. گویا که آسمان دستهای خود را به سوی او دراز کرده بود. مرگ او همچون مرگ عیسی بود. استیفان نیز عاری از هرگونه روحیۀ تنفر نسبت به قاتلینش، از خداوند خواست که از گناهان ایشان بگذرد.
برگرفته از کتاب راهنمای کتاب مقدس از انتشارات شورای کلیسایی 222
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |