بنده فکر نمی کنم که سؤال نامربوطی از شما پرسیده باشم. یک مثال برای شما میزنم. فرض کنید که یک شخص شیعه می گوید فلان آیه از قرآن درباره ی حضرت علی(ع) است وشما می گویید که آن چیزهایی که این آیه گفته با ویژگی های حضرت علی(ع) منطبق نیست واو به شما بگوید برطبق فلان حدیث این آیه درباره ی حضرت علی(ع) است وشما به او بگویید فعلاً آن حدیث را درنظر نگیر وبا عقل ومنطق خودت به این آیه نگاه کن وببین می شود این آیه درباره ی حضرت علی(ع) باشد یانه؟ البته این فقط یک مثال بود ومن می خواهم سؤالم را طور دیگری از شما بپرسم. ما درکتاب مقدس با یک تناقص مواجه هستیم. ازیک طرف کتاب اعمال رسولان ونامه های پطرس وپولس، آیاتی از عهد عتیق و حتی انجیل را به مسیح ربط داده اند واز طرف دیگر آن چیزهایی که دراین آیات گفته شده با ویژگی های مسیح منطبق نیست. شما جواب این تناقص را چگونه می دهید؟

چه کسی تعیین کننده این است که آیا کتاب مقدس چه در رسالات الهام شده رسولان مسیح و چه عهدعتیق با ویژگیهای عیسی مسیح منطبق است یا خیر. شما یا کلام خدا؟

در ضمن مثالی که آورده اید به هیچ عنوان به کتاب مقدس و نوشتجات رسولان مربوط نمی شود، چون نگاهی که مسلمانان به احادیث دارند با نگاهی که مسیحیان با نوشتجات رسولان مسیح و کتب عهدعتیق دارند از زمین تا آسمان فرق می کند. تمام مسیحیان جهان، عهدعتیق و عهد جدید را الهام روح خدا می دانند. در حالیکه مسلمانان در انتخاب احادیث معتبر با یکدیگر تفاوت دارند. اهل سنت بعضی از احادیث اهل تشیع را نمی پذیرند و اهل تشیع بسیاری از احادیث اهل سنت را پذیرا نیستند و رد می کنند!!!؟؟؟ این دیدگاه با دیدگاه ما مسیحیان در باره نوشتجات کلام خدا بسیار متفاوت است و قابل مقایسه نمی باشد.

در ضمن چگونه به چنین نتیجه ای رسیده اید که رسولان مسیح و اناجیل و اعمال رسولان تفسیر اشتباهی از عهدعتیق دارند؟ آیا فقط بخاطر اینکه این تفاسیر رسولان مسیح با اعتقادات اسلامی شما مخالف می باشد، اعتقاد دارید تفسیری اشتباه دارند؟ معیار شما برای اعتبار گفته های رسولان متأسفانه قرآن و احادیث اسلامی است که ما مسیحیان به هیچ عنوان به آنها اعتقادی نداریم. در ضمن، با تمام احترامی که برای شما قائلم، فکر نمی کنم مطالعات شما در باره تاریخ و فرهنگ و زبان و الاهیات عهدعتیق و عهد جدید در سطحی باشد که صادر کننده چنین نظری باشید. 

برایتان روزی خوش آرزو دارم.