بررسی عهدعتیق- امثال سلیمان PROVERBS
گرچه کتاب با عنوانی آغاز می گردد که نویسندگی آن را به سلیمان نسبت می دهد، اما بابهای بعدی نشانگر این است که او تنها نویسنده کتاب نیست. در امثال 22: 17 و 24: 23 به “سخنان حکیمان” اشاره شده است. وجود مقدمه در قسمت 22: 17-21 بیشتر نمایانگر این است که این قسمتها از محفل مردان حکیم ریشه گرفته نه سلیمان. باب 30 به آکور پسر یافه و قسمت 31: 1-9 به لموئیل پادشاه نسبت داده شده است. به هیچ کدام از آنها در جای دیگر اشاره نگردیده است. سخنان لموئیل شامل چندین املای آرامی است که اشاره به زمینه غیراسرائیلی آن دارد.
اغلب قسمتهای کتاب تقریباً در ارتباط با سلیمان است. سرآغاز موجود در قسمت 10: 1 و 25: 1 نیز شامل اوست. گرچه 25: 1 تاکید می کند که این امثال به وسیله مردان حزقیا نقل شده اند (به رشته تحریر در آورند). این نشان می دهد که گروهی از حکما و نویسندگان این امثال را به عنوان کاتبان آن نوشته اند و بابهای 25-29 به مجموعه اولیه آن اضافه شده است. توانایی مثل سازی سلیمان در 1پادشاهان 4: 32 یعنی در جایی که 3000 مثل را به او نسبت داده اند، مشخص شده است. علاوه بر وجود عباراتی درباره حکمت غیر قابل قیاس او (1پادشاهان 4: 29-31) کاملاً احتمال دارد که او اکثر مثل ها را گفته باشد. این کتاب شامل مقدمه ای کوتاه دارد که او اکثر مثل ها را گفته باشد. این کتاب شامل مقدمه ای کوتاه (1: 1-7) و بخش پایانی بلندتری است (31: 1-31) که ممکن است به سایر مطالب اضافه شده باشند. این احتمال وجود دارد که سخنرانی های موجود در بخش مقدمه بلند کتاب (1: 8-9: 18) اثر نویسنده یا مولفی دیگر باشد اما تشابهات این بخش با سایر بابها (6: 1 را با 11: 15؛17: 18؛ 20: 16؛ 27: 13 و 6: 19 را با 14: 5، 25؛ 19: 5 مقایسه کنید) کاملاً بر این امر که گفته های سلیمان باشد، مطابقت دارد. تاکید بر “ترس خداوند” (1: 7) در سرتاسر کتاب، بخش های مختلف را به یکدیگر می پیوندد.
تاریخ نگارش:
اگر برای سلیمان نقشی ثابت در کتاب قائل شویم اغلب مثل ها از قرن دهم ق.م. در زمان سلطنت متحد بنی اسرائیل ریشه گرفته است. صلح و سعادتی که مشخصه آن دوران است کاملاً با توسعه اندیشه حکمت و ایجاد کارهای ادبی هماهنگ است. به علاوه چندین محقق ذکر کرده اند که “سی گفتار حکما” در قسمت 22: 17-24: 22 شامل شباهاتی با سی قسمت از”حکمت Amenemope” مصری دارد که قطعه ای تعلیمی و تقریبا معاصر با دوران سلیمان است. همینطور به قدری تجسم حکمت در بابهای 1 الی 9 برجسته است (به 1: 20 و زیرنویس 3: 15-18، 8: 1-36 رجوع کنید) که می توان آن را با تجسم عقاید انتزاعی در مطالب بین النهرین و مصری در هزاره دوم ق.م. مقایسه کرد.
نقش مردان حزقیا (به 25: 1 رجوع کنید) نشان می دهد که قسمتهای مهم امثال از 715 تا 686 ق.م. نوشته و تالیف شده اند. این سالها دوران احیای روحانی به وسیله پادشاهی است که علاقه زیادی به مطالب داود و آساف از خود نشان می داد (به 2تواریخ 29: 30 رجوع کنید). احتمالاً در این زمان بود که کلمات آکور (باب 30) و لموئیل (31: 1-9) و سایر کلام حکما (22: 17-24: 22؛ 24: 23-34) به مجموعه سلیمان اضافه شده است. گرچه احتمال دارد کار تکمیل آن تا بعد از سلطنت حزقیا کامل نشده باشد.
ادبیات حکیمانه:
یهودیان بعضی مواقع از عهد عتیق به عنوان شریعت، انبیا و نوشته ها سخن می گویند. بخش سوم شامل مزامیر و مطالب حکیمانه ای همانند ایوب، امثال و جامعه است. کتب حکیمانه در ارتباط با طبقه ای از مردم است که “حکما” یا “دانا” نامیده شده و همراه با کاهنین و انبیا قدرت مهمی در اجتماع بنی اسرائیل محسوب می گشتند (ارمیا 18: 18) حکما برای نصیحت پادشاهان و تعلیم جوانان خوانده می شدند. در حالیکه کاهنین و انبیا بیشتر به قسمت مذهبی زندگی رسیدگی می کردند، حکما به موضوعات تجربی و فلسفی توجه داشتند. بعضی از مطالب آنان همانند امثال خوش بینانه بوده و به جوانان نشان می دهد که چگونه رفتار کنند تا زندگی شاد و سعادتمندی داشته باشند. موضوعات دیگر مثل ایوب و جامعه بیشتر حالت بدبینانه داشته و با سوالات مثل فلسفی و الهیاتی مثل موضوع شریر و سعادت شریران در کشمکش می باشند (به مزمور 37: 73 رجوع کنید). هر دو دیدگاه هم خوش بینانه و هم بدبینانه در ادبیات سایر ملل خاور نزدیک دیده می شوند.
به دلیل طبیعت امثال، نبایستی آن را مانند یک نبوت و یا جملات آن را درباره اثرات و نتایج مشخص یک امر مانند وعده های خدا تفسیر کرد. برای مثال 1: 27 می گوید: سالهای شریران کوتاه خواهد شد در حالیکه سالهای عمر عادلان طولانی و زندگی آنان با سعادت خواهد بود (به 3: 2 و زیرنویس آن رجوع کنید). عادلان به وفور خوراک خواهند داشت (10: 3) اما شریران گرسنه خواهند شد (13: 25). در حالیکه چنین آیاتی معمولاً صحیح است ولی استثنائات زیادی وجود دارد که نشان می دهد در بعضی مواقع عادلان رنج کشیده و شریران در سعادت می باشند. به شکل معمول عادلان و شریران “بر زمین جزا خواهند یافت” (11: 31) اما در موارد دیگر پادشاهان و مکافات در ورای مرگ در انتظار آنان است.
ماهیت یک مثل:
کلمه ای که مثل ترجمه شده به شکلهای دیگر ترجمه گردد: سرزنش (اشعیا ۱۴: ۴)، وحی (اعداد ۲۳: ۷ و ۱۸) و مثلی اخلاقی (حزقیال ۱۷: ۲) و معنی آن تا اندازه زیادی وسیع تر از واژه انگلیسی آن است (که در متن قدیمی فارسی تمامی موارد “مثل” ترجمه شده است). همین موضوع کمک می کند تا وجود بخش های بلندتر سخنرانی را در بابهای ۱-۹ توضیح داد. اغلب امثال کوتاه و عبارات فشرده تی هستند که حقایقی را درباره رفتار انسانی شرح می دهند. اغلب تکرار یک کلمه یا حرف است که به حافظه کمو می کند. برای مثال قسمت ۳۰: ۳۳ فعل عبری مشابه با آن در انگلیسی “Churning”، “Twisting”، “Strirring up” و در فارسی “فشردن” ترجمه شده است. در طولانی ترین بخش کتاب (10: ۱-۲۲: ۱۶) اغلب امثال از دو خط طولانی تشکیل شده اند و امثال موجود در بابهای ۱۰-۱۵ اغلب تفاوت بارزی را نشان می دهند. در بعضی مواقع نویسنده دیدگاهی کلی را ابراز می کند. برای مثال “هدیه در نظر اهل آن سنگ گرانبهاست” (۱۷: ۸ را مقایسه کنید با ۱۴: ۲۰) اما معمولاً در قبال آن را ارزیابی می کند “اما هر که از هدیه ها نفرت دارد خواهد زیست” (۱۵: ۲۷). بسیاری از امثال در واقع توضیح نتیجه یک عمل یا ویژگی اختصاصی است.
“پسر حکیم پدر خود را مسرور می سازد” (10: ۱). از آنجا که امثال در وهله نخست برای تعلیم نوشته شده، اغلب به شکل دستوری بیان شده اند: “خواب را دوست مدار مبادا فقیر شوی” (20: ۱۳). حتی در جائیکه از وجه امری استفاده نشده، عکس العمل مطلوب به وضوح بیان شده است (به ۱۴: ۵ رجوع کنید).
ویژگی معمول امثال از زبان مجازی است: “خبر خوش از ولایت دور مثل آب سرد برای جان تشنه است” (۲۵: ۲۵). فقط در باب ۲۵، یازده آیه با “مثل” یا “چون” و “چنانکه” آغاز شده است. این تشبیهات امثال را صریح و قوی می سازد. معمولاً تشبیه به شکل فکاهی یا کنایه دار استفاده شده است: زن جمیله بی عقل / حلقه زرین است در بینی گراز (۱۱: ۲۲ را مقایسه کنید با ۲۶: ۹) یا “چنانکه در بر پاشنه اش می گردد / همچنان کاهل بر بستر خویش” (26: ۱۴). از استعاره نیز استفاده شده و به اندازه تشبیه موثر است: “تعلیم مرد حکیم چشمه حیات است” (۱۳: ۱۴) و “زبان ملایم درخت حیات است” (۱۵: ۴). بر طبق ۱۶: ۲۶ “سخنان پسندیده مثال شان عسل است” شیوه کاشتن و دویدن به شکل مثبت و منفی استفاده شده است (مقایسه کنید با ۱۱: ۱۸؛ ۲۲: ۸).
به منظور ارائه مجموعه صحیحی از ارزشها در بسیاری از امثال از مقایسه مستقیم استفاده شده است: “فقیری که در کاملیت خود سلوک نماید بهتر از کج رونده دو راه اگر چه دولتمند باشد” (۲۸: ۶). این عبارت “بهتر است” طرحی است که در قسمتهای ۱۵: ۱۶-۱۷؛ ۱۶: ۱۹، ۳۲؛ ۱۷: ۱، ۱۲ نیز یافت می گردد؛ شکل دیگری از آن در قسمت ۲۲: ۱ وجود دارد. طرح دیگر موجود در کتاب امثال اعدادی نامیده می شود. برای اولین بار در قسمت ۶: ۱۶ این نمونه را می توان یافت (به زیرنویس آن رجوع کنید) در چنین نمونه ای از گفتار معمولاً عدد سه در خط اول و چهارم در خط دوم وجود دارد (مقایسه کنید با ۳۰: ۱۵، ۱۸، ۲۱، ۲۹؛ ایوب ۵: ۱۹).
تکرار تمام مثل (۶: ۱۰-۱۱ را با ۲۴: ۳۳-۳۴؛ ۱۴: ۱۲ را با ۱۶: ۲۵؛ ۲۰: ۱۶ را با ۲۷: ۱۳ مقایسه کنید) یا قسمتی از آن هدف شاعرانه کتاب را حفظ می کند. تغییرات جزئی به نویسنده اجازه می دهد تا با استفاده از همان تشبیهات موضوع هماهنگ دیگری را ارائه کرده (همانطور که در ۱۷: ۳ و ۲۷: ۲۱ دیده می شود) یا کلمه ای را به منظور واضح تر ساختن موضوع یا تاکید بر موضوع دیگر جانشین سازد (مقایسه کنید ۱۹: ۱؛ ۲۸: ۶). در قسمت ۲۶: ۴-۵ ظاهراً یک قسمت به شکل متناقضی تکرار شده است اما این کار به منظور ارائه دو دیدگاه انجام شده است (به زیرنویس آن رجوع کنید). در بسیاری از موارد مثل های کتاب بسیار مستقیم بوده و دارای نمونه های زمینی است (مقایسه کنید با ۶: ۶؛ ۲۱: ۹؛ ۲۵: ۱۶ ؛ ۲۶: ۳، ۱۱). این طبیعت ادبیات حکیمانه است که طالب هدایت راستان و برگرداندن گناهکاران از راههای شرورانه ایشان است.
هدف و تعلیم:
بر طبق مقدمه، امثال نوشته شده تا “ساده دلانرا زیرکی بخشد و جوانان را معرفت و تمیز” (۱: ۴) و تا “مرد حکیم علم را بیفزاید” (۱: ۵). اشاره مکرر به “پسرمن” (۱: ۸، ۱۰؛ ۲: ۱؛ ۳: ۱؛ ۴: ۱؛ ۵: ۱) تاکید بر تعلیم جوان و هدایت آن به زندگی و سعادتمند دارد. کسب حکمت و دانش از طریق ممانعت از دام های اعمال و گفتار احمقانه و به سلامتی و موفقیت منجر خواهد گردید. گرچه امثال کتابی تجربه است که با هنر زندگی سرو کار دارد اما حکمت را اساساً بر ترس خداوند قرار می دهد (۱: ۷). در سر تا سر کتاب، احترام به خداوند آغاز راه زندگی و امنیت است (مقایسه کنید با ۳: ۵؛ ۹: ۱۰؛ ۲۲: ۴). مردم بایستی به خداوند اعتماد کنند (۳: ۵) نه به خودشان (۲۸: ۲۶). اشاره به “درخت حیات” (۳: ۱۸؛ ۱۱:۳۰؛ ۱۳: ۱۲) خوشی باغ عدن را به یاد آورده و به طور مجازی بیانگر این است که هر که حکمت را می یابد به اندازه زیادی برکت خواهد یافت.
در بابهای ۱-۹ نویسنده راه حکمت را در مقابل راه شرارت (۱: ۱۱-۱۸) و فساد (۲: ۱۶-۱۸) قرار می دهد. زن زانی با کلمات گمراه کننده خود سعی می کند مرد جوان را به دام انداخته به خانه خود ببرد و در نهایت باعث مرگ او گردد (باب ۵؛ ۶: ۲۴-۳۵؛ ۷؛ ۹: ۱۳-۱۸ را مقایسه کنید.) گناهان جنسی مثال و نمادی است از نقطه مقابل حکمت (۲۲: ۱۴؛ ۲۳: ۲۷؛ ۳۰: ۲۰ را مقایسه کنید).
از طرف دیگر، امثال زن فتنه جو و راههای غیر قابل تحمل او را محکوم می کند (19: 13؛ 21: 9، 19). خانه مکانی است برای محبت نه اختلاف (مقایسه کنید 15: 17؛ 17: 1) و نزاع، مرد تندخو نیز تقبیح شده است (14: 29؛ 26: 21 را مقایسه کنید). بدگویی به عنوان ریشه بسیاری از مشکلات مطرح می گردد (11: 13؛ 18: 8؛ 26: 22). اگر شخصی بتواند زبان خود را کنترل کند او مرد عاقلی است (10: 19؛ 17: 27 را مقایسه کنید). از طرف دیگر زبان بایستی برای تعلیم فرزندان استفاده کرد (1: 8؛ 22: 6؛ 31: 6 را مقایسه کنید) و نظم برای سلامتی فرزندان لازم است (به 13: 24 و زیرنویس آن رجوع کنید).
امثال انسانها را به تلاش و جدیت در کار تشویق می کند (به 10: 4 و زیرنویس آن رجوع کنید؛ 31: 17-19) و دائماً انسان کاهل را به دلیل تنبلی اش تنبیه می کند (به 6: 6 و زیرنویس رجوع کنید). “پسری که در موقع حصاد می خوابد پسر شرم آورنده است” (10: 5 ) و کسی که خواب را دوست می دارد مطمئناً فقیر می گردد (20: 13). معمولاً ثروت به عدالت (3: 16) و فقر به شررات (22: 16) ربط داده می شود، اما بعضی آیات ثروت را به شرارات مربوط می کند (16: 16؛ 28: 6). صداقت و عدالت به دفعات مورد تجلیل قرار می گیرند و از پادشاه انتظار می رود که از حق و حقوق فقرا و نیازمندن حمایت کند (31: 5). آنانی که با فقرا مهربان هستنند بسیار برکت خواهند یافت (به 14: 21 و زیرنویس آن رجوع کنید) اما چندین هشدار مهم در مقابل ضمانت همسایه وجود دارد (به 6: 1 و زیرنویس آن رجوع کنید).
غرور و تکبر رو به هلاکت می روند (11: 2؛ 16: 18 را مقایسه کنید) بخصوص استهزا کننده با “افزونی تکبر” خود (به 21: 24 و زیرنویس 1: 22 رجوع کنید). مرد مست به عنوان تجسم احمق شرح داده شده است (20: 1) و بدبختی و فلاکت آنان نیز به شکل واژه های تجسمی در قسمت 23: 29-35 بیان شده است.
اگر چه امثال بیشتر تجربی است نه الهیاتی، ولی کار خدا به عنوان خالق به خصوص در مورد توجه کتاب است. نقش حکمت در خلقت موضوع قسمت 27: 22-31 است (به زیرنویس آن رجوع کنید)، که در آنجا حکمت به عنوان یکی از صفات خدا مجسم شده است. دوبار از خدا به عنوان آفریننده فقرا یاد شده است (14: 31؛ 17: 5). اوهمچنین قدم های انسان را هدایت کرده (16: 9؛ 20: 24 را مقایسه کنید) و چشمان او همه اعمال انسان را مدنظر دارد (5: 21؛ 15: 3 را مقایه کنید). خدا بر تمام پادشاهان زمین حاکم است (21: 1) و تمام وقایع تاریخ تحت کنترل و هدایت او به پیش می رود (به زیرنویس 16: 4، 34 رجوع کنید).
ساختار ادبی:
سر آغاز این بخش در متن NVI، کتاب را به واحدهای تعریف شده ای تقسیم می کند. مقدمه ای کوتاه (با تاکید بر هدف و موضوع، 1: 1-7) کتاب را آغاز، و بخش پایانی بلندی (که به وسیله موضوع شکل الهیاتی آن قابل تشخیص است، 31: 10-31) آن را خاتمه می دهد. 9 باب اول کتاب شامل سخنرانی هایی است که راه و فواید حکمت را با راه حماقت در مقابل هم قرار می دهد. به استثنای بخش هایی که حکمت به عنوان سخنگو در نظر گرفته شده است (1: 20؛ 8: 1؛ 22؛ 9: 1) هر سخنرانی با عبارات “پسر من” یا “پسران من” آغاز می گردد. این بخش ها با سخنرانی های موجود در ایوب و جامعه شباهت دارد که در آنها موعظه ایی نیز به شکل شعر وجود دارد.
کلید معرفی موعظه های امثال، تجسم حکمت و حماقت (به صورت یک زن) است که هر یک (با درخواست و هشدار در قسمت زن حکیم و با فریب و اغوا در قسمت زن احمق) در طلب تشویق جوانان برای پیروی راه آنان می باشند. این سخنرانی ها کاملاً سازماندهی شده است. آغاز (1: 8-33) و پایان (بابهای 8-9) با فریب ها و درخواست های مستقیم. متن اصلی سخرانی ها از دو بخش متوازن تشکیل شده است. یک بخش به تقدیر حکمت (بابهای 2-4) و دیگری درباره حماقت (بابهای 5-7) اختصاص دارد. در این سخنرانی ها مرد جوان از دو راه، فریفته حماقت می گردد. به وسیله مردانی که با تباهی دیگران می خواهند در دنیا پیشرفت کنند (1: 10-19) و زنی که در طلب لذت جنسی خارج از محدوده ازدواج است (بابهای 5 و 6: 20-25: 7). در ساختار اجتماعی آن زمان این دو مورد برای مرد جوان وسوسه های بزرگ محسوب می گردد. مورد دوم بخصوص در اینجا اشاره ای آشکار به درخواست زن احمق است.
مجموعه اصلی امثال سلیمان در قسمت 10: 1-22: 16 شامل ابیات مجزایی است که بسیاری از آنان به صورت تضاد بیان شده است. در ظاهر هیچ ترتیبی قابل مشاهده نیست گرچه معمولاً دو یا سه مثل با موضوعات مشابه ای سروکار داردند. برای مثال 11: 24-25 از سخاوت سخن می گوید، 16: 12-15 از پادشاهی نام می برد و 19: 4، 6-7 از دوستی سخن می گوید. به هر صورت، مدارکی وجود دارد که نظم و ترتیب بخش های بزرگتر را سنجیده میداند. مطالعه بیشتر در مورد این احتمال لازم است. مجموعه دوم سلیمان (بابهای 25-29) به طرح “آیات دو قسمت” ادامه می دهد اما در اینجا امثالی با سه (25: 13؛ 27: 10، 22) یا چهار (25 :4-5، 21-22؛ 26: 18-19) قسمت نیز وجود دارند. 5 آیه آخر باب 27 (آیات 23-27) موعظه کوتاهی در مورد منافع دامپروری و گله داری است.
در سی گفتار حکما (22: 17-24: 22) و دیگر گفتار موجود در 24: 23-34 آیات دو یا سه قسمتی بسیار وجود داشته و سبک آن مشابه با سبک بابهای 1-9 (به 23: 29-35 بخصوص رجوع کنید) است. این بخش ها به عنوان ضمیمه ای برای قسمت 10: 1-22: 16 عمل کرده و شامل امثال مشابه ای است (24: 6 را با 11: 14 و 24: 16 را با 11: 5 مقایسه کنید) و به احتمال قویتر با بابهای 1-9 ارتباط دارد (33: 27 را 2: 16 و 24: 33-34 را با 6: 10-11 مقایسه کنید).
دو باب آخر ضمیمه ای برای بابهای 25-29 است. اکثر سخنان آکور به سبک امثال اعدادی بیان شده اند (30: 15، 18، 21، 24، 29) ودر قسمت 30: 5 تشابه نزدیکی با مزمور 18 : 30 دارد (همچنین 30 :6 را با تثنیه 4: 3 مقایسه کنید). بعد از نه آیه ای که به لموئیل پادشاه نسبت داده شده (31: 1-9) امثال به قسمت پایانی آن می رسد. شعری از نوع Acrostic (شعر کوتاهی که حرف اول و وسط و آخر بندهای آن وقتی با هم جمع می شوند کلمه یا عبارتی را برسانند) و در تجلیل از زنی با خصوصیات برجسته ارائه شده است. او بسیاری از کیفیتها و ارزش های تعریف شده برای حکمت در سرتاسر کتاب را شرح داده و مجسم می کند. در واقع امثال در وهله اول به مرد جوانی در آستانه بلوغ زندگی اشاره می کند و تمرکز بر صفات برجسته یک همسر غافلگیرانه به نظر می رسد. اما دو هدف از آن انتظار می رود:
1) پیشنهاد بر مشورت در مورد همسری که مرد جوان بایستی در طالب آن باشد.
2) با زیرکی به مرد جوان (دوباره) نصیحت می کند که با زن حکیم ازدواج کند. بنابراین به موضوع بابهای 1-9 باز می گردد (در باب 9 به اوج خود می رسد؛ شرح زن حکیم در قسمت 9: 1-2 را با پرهیزکاری همسری با صفات برجسته مقایسه کنید). در هر صورت، نتیجه تجسم حکمت در مشخصات برجسته همسر، چهارچوب ادبی را همراه با شروع سخنرانی ها که حکمت را به عنوان یک زن معرفی می کند تشکیل می دهد.
فهرست مطالب:
I- مقدمه:هدف و موضوع (1: 1-7)
II- برتری راه حکمت (1: 8-9: 18)
الف- درخواست و هشدار درباره جوانی (1: 8-33)
1- فریب برای تامین خوشبختی از راه خشونت (1: 8019)
2- هشدار درباره رد حکمت (1: 20-23)
ب) تحلیل حکمت (بابهای 2-4)
1- مزیت پذیرش دستورات حکمت (باب 2)
2- دستورات حکمت و منافع آن (3: 1-20)
3- دستورات برای حفظ حکمت (باب 4)
پ) هشدار درباره حماقت (باب 5-7)
1- هشدار مقابل زنا (1-5)
2- هشدار در مقابل راههای خود سرانه (6: 1-19)
3- بهای تسلیم شدن به زنا (باب 6: 20-35)
4- هشدار در مقبال اغوای یک زن زانی (باب 7)
ت) درخواستیهایی از جوان (بابهای 8-9)
1- درخواست حکمت (باب 8)
2- دعوت حکمت و حماقت (باب 9)
III- مجموعه اصلی امثال سلیمان (10: 1-22: 16)
IV- سی گفتار حکما (22:17-24: 22)
V- مجموعه حزقیا از امثال سلیمان (بابهای 25-29)
VII-کلمات آکور (باب 30)
VIII-کلمات لموئیل پادشاه (31: 1-9)
IX- عشق پایانی: همسر مطلوب (31: 10-31)
برگرفته از کتاب دائرةالمعارف کتاب مقدس
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |