باور ما
باور ما در وبسایت پرپاسخ
وبسایت پرپاسخ در کانون تعلیم و عملِ مسیحیِ راستدین (ارتدکس) قرار دارد. ما از سنتهای غنی کلیسا در طول تاریخ بهره میگیریم و به اعتقادنامههای اصلی آن پایبندیم، یعنی اعتقادنامۀ رسولان¹، اعتقادنامۀ نیقیه²، و اعتقادنامۀ کالسدون³ و نیز به عهدنامۀ لوزان نیز متعهدیم.
ما به ادعای کتاب مقدس ایمان داریم که میفرماید: «تمامی کتب دمیدۀ خداست و برای تعلیم، توبیخ، اصلاح و تربیت در عدالت مفید است» (دوم تیموتائوس 16:3).
اگرچه در برخی زمینهها مسیحیان صادق ممکن است نظرات متفاوتی داشته باشند (رومیان 1:14–7:15)، کتاب مقدس روشن میسازد که حقایقی وجود دارند که باور به آنها برای ایمان مسیحی حیاتی و اساسی است.
این وبسایت به باورهای اساسی زیر پایبند است:
۱. کتاب مقدس
کتاب مقدس (شامل تمام کتابهای عهد عتیق و عهد جدید) پیام مکتوب و حقیقی خدا برای ما هستند. ما باور داریم که نویسندگان کتاب مقدس از سوی خدا الهام یافتهاند و بنابراین کاملاً قابل اعتمادند. کتاب مقدس مرجع نهایی در تمام موضوعاتی است که دربارۀ آن سخن میگوید (مزامیر 7:19–۱۱، 105:119؛ دوم تیموتائوس 16:3–۱۷؛ دوم پطرس 20:1–۲۱).
۲. خدا
تنها یک خدا وجود دارد که تا ابد در جامعهای کامل از سه شخص وجود دارد: پدر، پسر، و روحالقدس (پیدایش 26:1–۲۷؛ تثنیه 4:6؛ کولسیان 15:1–۱۷؛ عبرانیان 8:1).
۳. عیسی مسیح
عیسی مسیح انسان کامل و خدای کامل است. او بازتاب کامل شخصیت و جلال خداست. او زندگی بیگناهی زیست و خود را بهعنوان تنها قربانی کامل برای گناهان تمامی مردم بر صلیب تقدیم کرد. هر کس به او ایمان آورد، به سبب مرگ او عادل شمرده میشود. او از مردگان برخاست و روزی بازخواهد گشت تا با کسانی که از آنِ او هستند تا ابد سلطنت کند (متی 18:1–۲۵؛ یوحنا 14:1، 40:8، ۵۸، 33:11؛ اعمال 9:1–۱۱؛ رومیان 8:5–۱۰؛ کولسیان 15:1–۱۷؛ عبرانیان 8:1).
۴. انسان
همۀ انسانها به شباهت خدا آفریده شدهاند، اما هر یک از معیار کامل او سقوط کرده و نیازمند نجات هستند (پیدایش 26:1–۲۷؛ رومیان ۳؛ 12:5–۱۹؛ افسسیان 1:2–۳، 18:4–۱۹).
۵. نجات
نجات از وضعیت گناهآلود ما هدیهای رایگان از سوی خداست. این نجات چیزی نیست که بتوانیم آن را به دست آوریم یا مستحقش باشیم. نجات از روی فیض عطا میشود و تنها از طریق ایمان به عیسی مسیح پذیرفته میشود. هر کس به عیسی ایمان آورد و نام او را بخواند، در حضور خدا عادل شمرده شده و حیات جاودان مییابد (یوحنا 16:3، 6:14؛ رومیان 28:3، 31:8–۳۹؛ اول قرنتیان 13:12؛ غلاطیان 26:3–۲۷، ۳۶–۳۹؛ افسسیان 8:2–۹؛ اول تیموتائوس 5:2–۶).
۶. زندگی در فیض
به عنوانکسانی که فیض نجاتبخش خدا را تجربه کردهایم، از ما دعوت به عمل آمده تا «در نور گام برداریم» (افسسیان ۴ و ۵) و در همۀ جنبههای زندگی خویش با میل و رغبت همه چیز را تسلیم کلام خدا و هدایت روحالقدس سازیم. این شامل موارد زیر است:
الف. حس هویت ما:
ما اکنون خلقتی تازه هستیم؛ فرزندان خدا، بدنی واحد که با همۀ ایمانداران پیوند دارد (اول یوحنا 1:3؛ افسسیان 16:2–۲۲؛ دوم قرنتیان 17:5؛ رومیان 14:8–۱۷؛ اول پطرس 9:2).
ب. هدف:
ما ساختۀ دست خدا هستیم برای مقاصد نیکو، تا شاهدان انجیل عیسی باشیم و در او میوۀ بسیار بیاوریم (افسسیان 10:2؛ یوحنا 16:15؛ اعمال 8:1).
ج. اخلاق:
اکنون کتاب مقدس، و نه هنجارهای فرهنگی یا شیوههای پیشین تفکر، معیار ما برای تشخیص درست از نادرست است. ما از روحالقدس دعوت میکنیم که ما را توانمند سازد تا مطابق راههای خدا و نه تمایلات دنیوی زندگی کنیم (رومیان 1:12؛ متی 17:5–۴۸؛ اول پطرس 15:1؛ غلاطیان 16:5–۲۶).
د. جنسیت و روابط جنسی:
جنسیت هدیهای است از سوی خدا برای انسان، با هدف لذت، تداوم نسل، و ایجاد صمیمیت در چارچوب ازدواج. ما باور داریم که کتاب مقدس ازدواج را میان یک مرد و یک زنِ زیستشناختی تعریف میکند. هر گونه استفاده از هدیۀ روابط جنسی (اعم از زنا، روابط خارج از ازدواج، همجنسگرایی یا هرزنگاری) بیرون از عهد ازدواج، گناه محسوب میشود (اول قرنتیان 12:6–۲۰؛ رومیان 18:1–۳۲؛ لاویان 22:18؛ اول تیموتائوس 10:1؛ خروج 14:20؛ متی 27:5–۳۰؛ امثال 3:5–۸؛ عبرانیان 4:13؛ اول تسالونیکیان 3:4–۵؛ کولسیان 5:3؛ ایوب 1:31).
۷. روحالقدس
ما باور داریم که روحالقدس در هر ایماندار ساکن است و بدون کار او در درون ما، شناخت عیسی بهعنوان خداوند ممکن نیست (رومیان 9:8–۱۷؛ اول قرنتیان 3:12؛ یوحنا 5:3–۸). ما باور داریم که پس از نجات، تجربهای دیگر از روحالقدس وجود دارد یعنی تعمید در روح، که هر ایماندار دعوت شده است تا آن را دریافت کند تا برای شاگردی مسیحی با حضور خدا توانمند گردد (اعمال 5:1–۸؛ 1:2–۲۱؛ 1:19–۷). ما باور داریم که ارزانی داشتن عطایا در حاکمیت خداست، با این حال مسئولیت رشد و پرورش آن عطایا بر عهدۀ هر ایماندار است (اول قرنتیان 7:12، 11؛ افسسیان 7:4–۸؛ غلاطیان 22:5–۲۳؛ رومیان 1:12–۸؛ اول قرنتیان ۱۳؛ اول پطرس 10:4–۱۱).
۸. کهانت همۀ ایمانداران
ما باور داریم که خدمت به خدا محدود به عدۀ معدودی از رهبران نیست، بلکه میان همۀ اعضای بدن مسیح تقسیم شده است. از طریق روحالقدس، هر ایماندار با خدا در ارتباط است، قادر به تشخیص ارادۀ او و مجهز برای خدمت (رومیان 3:12–۸؛ اول قرنتیان ۱۲). در عین حال، خدا رهبرانی را به کلیسا عطا کرده است تا مقدسین را برای خدمت تجهیز کرده و بدن مسیح را از راه خدمت و نمونۀ خود بنا کنند (افسسیان 11:4–۱۲).
۹. کلیسا
ما باور داریم که نقشۀ خدا برای هر ایماندار این است که در بدن جهانی مسیح (کلیسای جامع) متحد باشد و در جامعۀ کلیسای محلی، تجلی واقعی این بدن را بیابد؛ برای پرستش خدا، رشد شخصی، و مجهز شدن برای نمایندگی از عیسی در جهان (افسسیان 11:2–۲۲؛ عبرانیان 24:10–۲۵؛ اول قرنتیان 2:12–12؛ 12:14؛ اعمال 8:1؛ متی 18:28–۲۰؛ افسسیان 11:4–۱۶).
۱۰. آیینهای مقدس
ما به دو آیین کتابمقدسی که توسط عیسی برقرار شدهاند باور داریم: «تعمید در آب» و «شام خداوند». تعمید، نمادی است از هویت ایماندار با مسیح در مرگ، یعنی مردن نسبت به زندگی گناهآلود گذشته و برخاستن برای زندگی تازه و پیروزمند در مسیح (رومیان 1:6–۱۴؛ متی 19:28؛ مرقس ۱۶:۱۶). شام خداوند یادبود تشویقکننده و نمادینی است از قربانی عیسی بر صلیب، و وعدۀ بازگشت او در ایام آخر (متی 19:28–۲۰؛ اعمال 38:2؛ رومیان 3:6–۴؛ اول قرنتیان 23:11–۲۶).
۱۱. رستاخیز و داوری
ما به رستاخیز هر شخص باور داریم: ایمانداران برای حیات جاودان، و گمشدگان برای داوری جاودان (متی 31:25–۴۶).
پیوستها:
۱:
اعتقادنامۀ رسولان (۳۴۰ تا ۷۰۰ میلادی):
من به خدای پدر قادر مطلق ایمان دارم.
و به مسیح عیسی پسر یگانه او، خداوند ما،
که از روح القدس و مریم باکره متولد شد،
که در زمان پونتیوس پیلاتس مصلوب شد و به خاک سپرده شد،
در روز سوم از مردگان برخاست،
به آسمان صعود کرد،
در دست راست پدر نشسته،
که از آنجا خواهد آمد تا زندگان و مردگان را داوری کند.
و به روح القدس،
کلیسای مقدس،
آمرزش گناهان،
رستاخیز جسم،
[زندگی جاودان]
۲:
اعتقادنامۀ نیقیه-قسطنطنیه (۳۸۱ میلادی):
«ما ایمان داریم به یک خدا، پدر قادرمطلق،
آفرینندۀ آسمان و زمین و همۀ چیزهای دیدنی و نادیدنی پیدا و ناپیدا.
و ایمان داریم به یک خداوند، عیسای مسیح،
پسر یگانۀ خدا، مولودِ ازلی از پدر،
نور از نور، خدای حقیقی از خدای حقیقی،
مولود و نه مخلوق، که او را با پدر یک ذات است.
همه چیز بهواسطۀ او آفریده شد؛
او بهخاطر ما آدمیان و برای نجات ما از آسمان نزول کرد،
و به واسطۀ روحالقدس از مریم باکره جسم گرفت و انسان شد.
رنج کشیده و مدفون گشت، و روز سوم بر حسب کتب مقدس از مردگان برخاست؛
و به آسمانها صعود کرد و به دست راست پدر نشسته است،
و بار دیگر با جلال میآید تا زندگان و مردگان را داوری کند
و سلطنت او را پایانی نخواهد بود.
و ایمان داریم به روحالقدس، خداوند و بخشندهٔ حیات،
که از پدر (و از پسر) صادر میگردد،
و با پدر و با پسر پرستیده میشود و جلال مییابد،
و به واسطۀ انبیا سخن گفته است.
و ایمان داریم به یک کلیسایِ جامع و مقدس که کلیسای رسولان است.
و به یک تعمید برای آمرزش گناهان اذعان داریم
و رستاخیز مردگان و حیات عالم آینده را انتظار میکشیم.
آمین.»
۳:
اعتقادنامۀ کالسدون (۴۵۱ میلادی):
«ما به پیروی از پدران مقدس یکصدا معترفیم که پسر واحد و یگانه، خداوند ما عیسای مسیح در الوهیت و انسانیت کامل است. حقیقتاً خدا و حقیقتاً انسان است و دارای جسم و جان و خرد است. او در مقام الاهی، هم ذات خدای پدر است و در مقام انسانی، هم ذات ما آدمیان. او در همه چیز مانند ما انسانها است اما بیگناه. او که مولود ازلی خدای پدر است در این روزهای آخر از مریم باکره، حامل خدا، همچون انسان بهدنیا آمد. همین مسیح، خداوند، پسر و فرزند یگانۀ خدا دو طبیعت دارد که اختلاط و آمیزش ناپذیرند، تغییر نمیکنند و از هم جدا نمیشوند. تمایز دو طبیعت به هیچ وجه توسط اتحادشان مخدوش نمیشود بلکه ویژگی های متمایزکنندۀ هر دو طبیعت، محفوظ باقی میماند. هر دو طبیعت در یک شخصیت و یک اُقنوم متحدند. این طبیعتها به دو شخصیت منشق و تقسیم نمیشوند بلکه با هم وجود پسر، فرزند یگانه، خدا، کلام، خداوند عیسای مسیح را تشکیل میدهند. انبیای قدیم نیز به همین سان در مورد او سخن گفتند و عیسای مسیح خداوند نیز به همین سان ما را تعلیم داد و این تعلیم به همین شکل توسط اعتقادنامۀ پدران مقدس به ما رسیده است».
۴:
عهدنامۀ لوزان (۱۹۷۴ میلادی):
– مقدمه
ما اعضای کليسای عيسای مسيح، از بيش از ۱۵۰ مليت، شرکتکنندگان گردهمايی بينالمللی بشارت جهانی در لوزان، خدا را برای نجات عظيم او شکر میگوييم و شادمانيم از فرصتی که خدا برای ما مهيا کرده تا با او و يکديگر مشارکت داشته باشيم. کار خدا در اين ايام شور عميقی در ما ايجاد کرده تا از کوتاهیهای خود توبه کنيم و ما را با کار ناتمام بشارت به چالش ميکشاند. ما بر اين باوريم که انجيل، مژدۀ خدا برای تمام دنياست، و با اتکا بر فيض او مصمم هستيم تا از مأموريت مسيح اطاعت کرده، اين مژده را به تمام انسانها برسانيم و از هر ملتی شاگرد بسازيم. بنابراين، خواستار آنيم که مُهر تأييدی بر ايمان و عمل خود بگذاريم و عهد خود را علنی کنيم.
– هدف خدا
ما بر ايمان خود به يک خدای ابدی، آفريننده و خداوند جهان، پدر، پسر و روحالقدس، که بر همۀ امور مطابق هدف ارادۀ خود حکمرانی ميکند شهادت میدهيم. او افرادی را از ميان مردم دنيا برای خود خوانده است، و افراد خود را دوباره به دنيا میفرستد تا برای گسترش پادشاهی خود، بنای بدن مسيح و جلال نامش خادمان و شاهدان او باشند. ما با سرافکندگی اعتراف میکنيم که اغلب، با همشکل اين دنيا شدن و يا با دوری جستن از آن، رسالت خود را انکار کرده و در مأموريت خود ناکام ماندهايم. با اين حال، مسروريم از اين که گرچه انجيل در ظروف خاکی و زمينی حمل میشود، ولی هنوز گنجی پربهاست. ما میخواهيم يک بار ديگر با قدرت روحالقدس خود را وقف شناساندن اين گنج به ديگران کنيم.
(اشعيا ۲۸:۴۰؛ متی ۱۹:۲۸؛ افسسيان ۱۱:۱؛ اعمال رسولان ۱۴:۱۵؛ یوحنا ۱۷:۶و۱۸؛ افسسيان ۱۲:۴؛ اول قرنتيان ۱۰:۵؛ روميان ۲:۱۲؛ دوم قرنتيان ۷:۴)
– قدرت و اقتدار کتاب مقدس
ما به الهام الاهی، راستی، و اقتدار هر دو عهد عتيق و جديد به تمام و کمال، به عنوان يگانه کلام مکتوب خدا، مبرا از هرگونه خطا در تمام آنچه که اظهار میکند، و تنها قانون خطاناپذير ايمان و عمل شهادت میدهيم. ما همچنين به قدرت کلام خدا برای تحقق نقشۀ نجات شهادت میدهيم. پيغام کتابمقدس همۀ مردان و زنان را مورد خطاب قرار میدهد. زيرا مکاشفۀ خدا در مسيح و در کتابمقدس تغييرناپذير است. روحالقدس همچنان از طريق اين کلام امروز نيز با ما سخن میگويد. او اذهان قوم خدا را در هر فرهنگی که باشند تنوير میکند تا حقايق او را با طراوت با چشمان خود درک کنند و بدين ترتيب حکمت الوان خدا را هرچه بيشتر بر تمام کليسا آشکار میسازد.
(دوم تیموتائوس ۱۶:۳؛ دوم پطرس ۲۱:۱؛ یوحنا ۳۵:۱۰؛ اشعیا ۱۱:۵۵؛ اول قرنتیان ۲۱:۱؛ رومیان ۱۶:۱؛ متی ۵: ۱۷، ۱۸؛ یهودا ۳؛ افسسیان ۱: ۱۷، ۱۸؛ ۳: ۱۰، ۱۸)
– بیمانندی و جهانشموليت مسيح
ما باور داريم که علی رغم رويکردهای متنوع بشارتی، فقط يک منجی و تنها يک انجيل وجود دارد. ما بدين موضوع واقفيم که هر شخصی از طريق مکاشفۀ عمومی در طبيعت، معرفتی نسبی از خدا دارد. اما اين که اين امر بتواند شخصی را نجات بخشد رد میکنيم چرا که مردم با بیعدالتی خود حقيقت را پايمال میکنند. همچنين ما هرگونه تلفيق عقايد و گفتار را که نمايانگر اين گرايش باشد که مسيح، از طريق تمام مذاهب و مکاتب ديگر نيز به طور يکسان سخن میگويد رد میکنيم و اين را اهانتی به مسيح و کتابمقدس میدانيم. عيسای مسيح تنها خدا-انسانی است که جان خود را به عنوان يگانه فديه براي گناهکاران داد و تنها ميانجی بين خدا و بشر است. نام ديگری وجود ندارد که از طريق آن نجات بيابيم. همۀ زنان و مردان به خاطر گناه در راه هلاکت قرار دارند؛ اما خدا همه را دوست دارد و نمیخواهد کسی هلاک شود بلکه میخواهد همه توبه کنند. با اين وجود، آنانی که مسيح را رد کرده و شادی نجات را انکار میکنند، خود را به جدايی ابدی از خدا محکوم میکنند. اينکه اعلام کنيم عيسی «نجاتدهندۀ جهان» است به منزلۀ تأييد اين عقيده نيست که تمام مردم دنيا يا به خودی خود و يا در نهايت نجات میيابند؛ نيز نمیتوان تأييد کرد که تمام مذاهب، نجات در مسيح را عرضه میدارند. بلکه، اين اعلانِ محبت خدا به دنيای گناهکاران است و دعوت از هر فردی است، تا با تعهدی شخصی و قلبی که از توبه و ايمان برمیخيزد، او را به عنوان نجاتدهنده و خداوند خود بپذيرد. عيسای مسيح فراتر از هر نامی است. ما در اشتياق روزی هستيم که هر زانويی در برابر او خم میشود و هر زبانی به خداوندی او اعتراف میکند.
(غلاطيان ۶:۱-۹؛ روميان ۱۸:۱-۳۲؛ اول تيموتائوس ۵:۲و۶؛ اعمال رسولان ۱۲:۴؛ يوحنا ۱۶:۳-۱۹؛ دوم پطرس ۹:۳؛ دوم تسالونيکيان ۷:۱-۹؛ يوحنا ۴۲:۴؛ متی ۲۸:۱۱؛ افسسيان ۲۰:۱و۲۱؛ فيليپيان ۹:۲-۱۱)
– ماهيت بشارت
بشارت يعنی انتشار اين خبر خوش که عيسای مسيح برای گناهان ما مرد و بر طبق کتابمقدس، از مردگان برخاست و اکنون در مقام خداوندِ حاکم، بخشش گناهان و عطايای رهايی بخش روحالقدس را به تمام کسانی هديه می کند که توبه کنند و ايمان بياورند. حضور مسيحیِ ما در اين دنيا پيوندی جدايیناپذير با بشارت دارد که هدف آن گوش سپردن دقيق جهت درک طرف مقابل است. اما بشارت، خود، اعلانِ مسيح تاريخی و کتابمقدسی در مقام نجاتدهنده و خداوند است، با اين نگرش که ديگران را برای رابطهای شخصی و مصالحه با او متقاعد کنيم. به وقت دعوت انجيل، مختار نيستيم که بهای شاگردی از مسيح را پنهان کنيم. عيسی هنوز هم انسانها را فرا میخواند تا خود را انکار کرده، صليب خود را بر دوش بگيرند و خود را بخشی از جامعۀ جديد او بدانند. نتايج بشارت، اطاعت از مسيح، پيوستن به کليسای او و خدمت مسئولانه در دنياست.
(اول قرنتيان ۳:۱۵و۴؛ اعمال رسولان ۳۲:۲-۳۹؛ يوحنا ۲۱:۲۰؛ اول قرنتيان ۲۳:۱؛ دوم قرنتيان ۵:۴؛ ۱۱:۵و۲۰؛ لوقا ۱۴:۲۵-۳۳؛ مرقس ۳۴:۸؛ اعمال رسولان ۴۰:۲و۴۷؛ مرقس ۴۳:۱۰-۴۵)
– مسئوليت اجتماعی مسيحيان
ما شهادت میدهيم که خدا خالق و داور همۀ انسانهاست. بنابراين بايد دغدغۀ او نسبت به عدالت و آشتی در جامعۀ بشری و رهايی مردان و زنان از هر گونه ظلم را با ديگران در ميان بگذاريم. چون مردان و زنان به شباهت خدا آفريده شدهاند، هر شخصی فارغ از نژاد، مذهب، رنگ، فرهنگ، طبقه، جنسيت و يا سن، کرامتی درونی دارد و به اين خاطر بايد مورد احترام و خدمت، و نه بهرهجويی، واقع شود. در اينجا نيز ما، هم به خاطر کوتاهی خود، و هم به خاطر اين که گاهی در بشارت و مشکلات اجتماعی انحصاری عمل کرديم، توبه می کنيم. اگرچه مصالحه با ديگران مصالحه با خدا نيست، و نه خدمات اجتماعی می تواند بشارت باشد، و نه آزادی سياسی به منزلۀ نجات؛ اما با اين حال ما اذعان می کنيم که بشارت و مشارکت در امور اجتماعی و سياسی هر دو از وظايف مسيحی ما به شمار می آيند. زيرا هر دو برای بيان آموزههای خدا و انسان، محبت ما نسبت به همسايه و اطاعت ما از عيسای مسيح ضروری هستند. پيغام نجات همچنين حاوي پيغامی از داوری بر هر شکلی از جدايی، ظلم و تبعيض است و نبايد از محکوم کردن شرارت و بی عدالتی در جايی که آنها وجود دارند هراس داشته باشيم. وقتی مردم مسيح را می پذيرند، در پادشاهی او از نو متولد می شوند و نه تنها بايد عدالت او را در ميان دنيای بی عدالت نشان دهند، بلکه بايد عدالت او را گسترش دهند. نجاتی که ما مدعی آن هستيم بايد تماماً مسئوليتهای اجتماعی و فردی ما را متحول کند. ايمان بدون عمل مرده است.
(اعمال رسولان ۲۶:۱۷و۳۱؛ پيدايش ۲۵:۱۸؛ اشعيا ۱۷:۱؛ مزامير ۷:۴۵؛ پيدايش ۲۶:۱و۲۷؛ يعقوب ۹:۳؛ لاويان ۱۸:۱۹؛ لوقا ۲۷:۶و۳۵؛ يعقوب ۱۴:۲-۲۶؛ يوحنا ۳:۳و۵؛ متی ۲۰:۵؛ ۳۳:۶؛ دوم قرنتيان ۱۸:۳؛ يعقوب ۲۰:۲)
– کليسا و بشارت
ما باور داريم که مسيح، نجاتيافتگان خود را همانگونه که پدر او را فرستاد، به دنيا میفرستد، و اين امر مستلزم نفوذ عميق و پربهای مشابهی در دنياست. ما بايد از دخمههای کليسايی خود بيرون بياييم و درون جامعۀ غيرمسيحی نفوذ کنيم. در مأموريت خدمت فداکارانۀ کليسا، بشارت اصل اول است. بشارت به دنيا مستلزم اين است که کل کليسا، کل انجيل را به کل دنيا برساند. کليسا در مرکز نقشۀ جهانی خدا برای دنيا قرار دارد و ابزار تعيينشده برای انتشار انجيل است. اما کليسايی که صليب را موعظه میکند، بايد خود نشانی از صليب بر خويش داشته باشد. وقتی کليسا به انجيل پشت میکند يا ايمان زنده به خدا و محبت واقعی نسبت به مردم در آن ديده نمیشود و يا در همه چيز، به ويژه در مسايل مالی و ترفيعی، صداقت کامل را ندارد، خود سنگ مانعی در برابر بشارت میشود. کليسا اجتماع قوم خداست، نه يک سازمان؛ و نبايد آن را به فرهنگی خاص، نظامی سياسی و يا اجتماعی و يا ايدئولوژی انسانی نسبت داد.
(یوحنا ۱۸:۱۷؛ ۲۱:۲۰؛ متی ۱۹:۲۸و۲۰؛ اعمال رسولان ۸:۱؛ ۲۷:۲۰؛ افسسيان ۹:۱و۱۰، ۹:۳-۱۱؛ غلاطيان ۱۴:۶و۱۷؛ دوم قرنتيان ۳:۶و۴؛ دوم تيموتائوس ۱۹:۲-۲۱؛ فيليپيان ۲۷:۱)
– همکاری در بشارت
ما شهادت میدهيم که هدف خدا، اتحاد آشکار کليسا در حقيقت است. بشارت همچنين ما را به اتحاد فرا میخواند زيرا که اتحاد ما شهادت ما را تقويت میکند، همانطور که نفاق ما، انجيل مصالحۀ ما را تضعيف میکند. با اين حال، میدانيم که اتحادِ سازمانی شايد اشکال گوناگونی به خود بگيرد و لزوماً بشارت را به پيش نمیبرد. با اينحال، ما که در ايمان کتابمقدسیِ يکسانی شريک هستيم، بايد مشارکت، عمل، و شهادت اتحادی نزديک داشته باشيم. اعتراف میکنيم که گاهی شهادت ما به واسطۀ فردگرايی گناهآلود و دوبارهکاریهای بیحاصل، خدشهدار شده است. ما خود را متعهد میکنيم تا در پی اتحاد عميقتری در حقيقت، پرستش، تقدس و مأموريت باشيم. ما بر توسعۀ همکاریهای منطقهای و عملی در جهت پيشرفت مأموريت کليسا، برنامهريزی هدفمند، تشويق يکديگر و به اشتراکگذاری منابع و تجربيات تأکيد داريم.
(یوحنا ۲۱:۱۷و۲۳؛ افسسيان ۳:۴؛ يوحنا ۳۵:۱۳؛ فيليپيان ۲۷:۱؛ يوحنا ۱۱:۱۷-۲۳)
– مشارکت کليساها در بشارت
شادمانيم از اينکه عصر جديدی از بشارت آغاز شده است. نقش بارز سازمانهای بشارتی غربی به سرعت محو میشود. خدا از کليساهای جوانتر، منابع جديد عظيمی را برای بشارت جهانی بر میخيزاند و اين خود نشان میدهد که مسئوليت بشارت به کل بدن مسيح تعلق دارد. بنابراين، تمام کليساها میبايست از خدا و نيز از خود بپرسند که چه اقدامی بايد انجام دهند تا بتوانند هم در منطقۀ خود بشارت دهند، و هم مبشرانی را به ديگر نقاط دنيا اعزام کنند. دائماً بايد ارزيابیای از وظايف و مسئوليتهای بشارتیمان در جريان باشد. بدين ترتيب، مشارکتِ رو به رشدی بين کليساها ايجاد خواهد شد و شخصيت جهانی کليسای مسيح به شکل بارزتری نمايان خواهد شد. ما همچنين خدا را برای مؤسساتی که در ترجمۀ کتابمقدس، آموزش الاهياتی، رسانههای جمعی، ادبيات مسيحی، بشارت، خدمات مسيحی، احيای کليسا و ساير زمينهها میکوشند، شکر می کنيم. آنها نيز بايد به طور مداوم خودآزمايی کنند و تأثيرگزاری خود به عنوان بخشی از مأموريت کليسا را مورد ارزيابی قرار دهند.
(روميان ۸:۱؛ فيليپيان ۵:۱؛ ۱۵:۴؛ اعمال رسولان ۱:۱۳-۳؛ اول تسالونيکيان ۶:۱-۸)
– ضرورت امر بشارت
هنوز به بيش از دو ميليارد و هفتصد ميليون نفر که بيش از دوسوم جمعيت زمين را تشکيل میدهند بشارت داده نشده است. ما شرمساريم از اين که بسياری از انسانها ناديده گرفته شدند؛ اين دليلی برای سرزنش ما و کلّ کليساست. با اين حال، امروزه در بسياری از نقاط دنيا اشتياق بیسابقهای برای خداوند عيسای مسيح وجود دارد. ما معتقديم که زمان آن رسيده تا کليساها و سازمانهای موازی با اشتياق برای نجات کسانی که پيغام انجيل را دريافت نکردهاند دعا کنند، و تلاشهای جديدی را برای بشارت جهانی آغاز کنند. گاهی لازم است از تعداد مبشران خارجی و منابع مالی در کشوری که بشارت انجيل به آن رسيده، کاسته شود تا کليساها به خودکفايی و رشد برسند و منابع موجود به سرزمينهايی که بشارت داده نشدهاند، اختصاص پيدا کند. مبشرين بايد با روحيۀ خدمت فروتنانه، آزادانه به تمام شش قاره روانه شوند. هدف بايد اين باشد که با تمام ابزارهای موجود و در کمترين زمان ممکن، هر شخصی فرصت شنيدن، درک و پذيرش خبر خوش را داشته باشد. ما نمیتوانيم اميد داشته باشيم که بدون فداکاری به اين هدف نائل بشويم. فقرِ ميليونها انسان ما را مبهوت و بی عدالتیای که منشأ آن است همۀ ما را برآشفته است. آن دسته از ما که در رفاه زندگی میکنيم، وظيفۀ خود در اتخاذ يک زندگی ساده را میپذيريم تا بتوانيم با سخاوتمندی بيشتری برای کمک و بشارت بپردازيم.
(يوحنا ۴:۹؛ متی ۳۵:۹-۳۸؛ روميان ۱:۹-۳؛ اول قرنتيان ۱۹:۹-۲۳؛ مرقس ۱۵:۱۶؛ اشعيا ۶:۵۸و۷؛ يعقوب ۲۷:۱؛ ۱:۲-۹؛ متی ۳۱:۲۵-۴۶؛ اعمال رسولان ۴۴:۲و۴۵؛ ۳۴:۴و۳۵)
– بشارت و فرهنگ
بسط راهبردهای بشارت جهانی مستلزم روشهای پيشرو خلاقانه است. در پناه خدا، نتيجه، ظهور کليساهايی خواهد بود که عميقاً در مسيح ريشه، و رابطۀ نزديکی با فرهنگ خود دارند. فرهنگ هميشه بايد با معيار کتابمقدس آزموده و قضاوت شود. از آنجايی که مردان و زنان مخلوقات خدا هستند، بخشی از فرهنگ آنها در زيبايی و نيکويی غنی است. اما چون اين انسانها سقوطکرده هستند، گناهْ فرهنگ را تباه کرده و بخشي از آن شيطانی است. انجيل پيشفرضی از برتری فرهنگی بر فرهنگ ديگر ندارد، بلکه همۀ فرهنگها را بر طبق معيار حقيقت و عدالتِ خود ارزيابی میکند، و در هر فرهنگی بر اصول اخلاقی مطلق تأکيد میکند. مبشرين اغلب همراه انجيل يک فرهنگ بيگانه را نيز منتقل کردهاند و گاهی کليساها بيشتر در اسارت فرهنگ بودهاند تا اينکه تحت تعليم کلام باشند. مبشران مسيحی بايد با فروتنی در پی اين باشند که خود را از همه چيز، به جز اصالت شخصيت، خالی کنند تا بتوانند خادم ديگران باشند و کليساها بايد در پی تحول و غنای فرهنگ برای جلال خدا باشند.
(مرقس 8:7، 9، 13؛ پيدايش 21:4، 22؛ اول قرنتيان 19:9-23؛ فيليپيان 5:2-7، دوم قرنتيان 5:4)
– آموزش و رهبری
ما اعتراف میکنيم که گاهی در پی رشد کليسا به بهای از دست دادن عمق آن حرکت کرديم و بشارت ما عاری از خوراک مسيحی بوده است. همچنين اذعان میکنيم که برخی از سازمانهای ما در تجهيز و تشويق رهبران ملی برای تقبّل مسئوليتهای مشروع خود، بسيار کند بودهاند. با اينحال، ما به اصول بومی متعهد هستيم و آرزومنديم که هر کليسايی رهبران ملی خود را داشته باشد، که نه بر اساس رياست، بلکه بر اساس خدمت، روش مسيحی رهبری را به نمايش ميگذارند. ما میدانيم که نياز فراوانی به بهبود آموزش الاهيات بهخصوص برای رهبران کليسا وجود دارد. در هر ملت و فرهنگی بايد برنامۀ آموزشی مؤثری براي شبانان و اعضای کليسا در باب آموزههای مسيحی، شاگردسازی، بشارت و تشويق در جهت رشد و خدمت وجود داشته باشد. اين گونه برنامهها نبايد بر روشهای آموزشيی کليشهاي تکيه کنند، بلکه بايد بر اساس قريحۀ خلاق بومی و بر طبق معيارهای کتابمقدس ايجاد شوند.
(کولسيان 27:1؛ 28؛ اعمال رسولان 23:14؛ تيطس 5:1، 9؛ مرقس 42:10-45؛ افسسيان 11:4، 12)
– نبرد روحانی
ما باور داريم که درگير يک جنگ هميشگیِ روحانی با رؤسا و قدرتهای شرير هستيم که قصد براندازی کليسا را دارند و میخواهند بشارت جهانی کليسا را ناکام بگذارند. ما از نياز خود برای تجهيز خويشتن به زره خدا آگاهيم و میدانيم که اين جنگ را بايد با اسلحۀ روحانیِ حقيقت و دعا جنگيد. زيرا ما فعاليتهای دشمنمان را تشخيص میدهيم؛ نه تنها در ايدئولوژیهای دروغينِ بيرون از کليسا، بلکه در اناجيل دروغينِ داخل کليسا که کتابمقدس را تحريف میکنند و انسانها را در جای خدا میگذارند. ما هم به هشياری و هم به بصيرت نياز داريم تا از انجيل کتابمقدسی محافظت کنيم. ما اذعان میکنيم که خود، در برابر عقايد و اعمال دنيوی، و تسليم در برابر دنياگرايی مصون نيستيم. برای مثال، اگرچه مطالعات دقيق در مورد رشد کليسا، چه از لحاظ کمّی و چه روحانی، صحيح و ارزشمندند، اما گاهی از آنها غفلت کردهايم. در مواقع ديگر، برای اطمينان از پاسخی به انجيل، در پيام خود سازشکاری کردهايم و يا با شيوههای فشار، شنوندگان خود را تحت تأثير قرار دادهايم، و در آمار و ارقام غرق شده و حتی در استفاده از آنها صداقت نداشتهايم. همۀ اين کارها دنيوی هستند. کليسا بايد در دنيا باشد؛ دنيا نبايد در کليسا باشد.
(افسسيان 12:6، دوم قرنتيان 3:4، 4؛ افسسيان 11:6، 13-18؛ دوم قرنتيان 3:10-5؛ اول يوحنا 18:2-26؛ 1:4-3؛ غلاطيان 6:1-9؛ دوم قرنتيان 2: 17؛ 2:4؛ يوحنا 15:17)
– آزادی و جفا
خدا وظيفۀ برقراری صلح، عدالت و آزادی را برای دولتها تعيين کرده تا کليسا بتواند در اين شرايط خدا را اطاعت کند، خداوند عيسای مسيح را خدمت کرده و بدون هيچ مانعی انجيل را موعظه کند. بنابراين، برای رهبران کشورها دعا میکنيم و از آنها میخواهيم که آزادی فکر و وجدان و آزادی عمل و اشاعۀ دين را بر طبق ارادۀ خدا و همانگونه که در اعلاميۀ جهانی حقوق بشر درج شده، تضمين کنند. همچنين نگراني عميق خود را برای تمام کسانی که به ناحق زندانی شدند ابراز میداريم، به طور خاص برای آنانی که به خاطر بشارت نام خداوند عيسی زندانی شدهاند. ما پيمان میبنديم تا برای آزادی آنها دعا و تلاش کنيم. در عين حال، از عاقبت آنها ترسی به دل راه نخواهيم داد. با کمک خدا، ما نيز در برابر بیعدالتی خواهيم ايستاد و به هر بهايی که باشد به انجيل وفادار خواهيم ماند. هشدارهای عيسی مبنی بر اجتنابناپذير بودن جفا را فراموش نمیکنيم.
(اول تيموتائوس 1:4-4، اعمال رسولان 19:4؛ 29:5؛ کولسيان 24:3؛ عبرانيان 1:13-3؛ لوقا 18:4؛ غلاطيان 11:5؛ 12:6؛ متی: 10:5-12؛ يوحنا 18:15-21)
– قدرت روحالقدس
ما به قدرت روحالقدس ايمان داريم. پدر، روح خود را فرستاد تا بر پسر او شهادت دهد؛ بدون شهادت او شهادت ما عبث خواهد بود. الزام بر گناه، ايمان به مسيح، تولد تازه و رشد مسيحی، همه کار روحالقدس هستند. علاوه بر اين، روحالقدس روحی مبشر است؛ از اين رو، بشارت بايد به صورت خودجوش از دل يک کليسای پر از روح برآيد. کليسايی که کليسای مبشر نيست، خود را انکار، و روح را اطفا میکند. بشارت جهانی تنها زمانی به يک امکان حقيقی تبديل میشود که روحالقدس، کليسا را در حقيقت و حکمت، ايمان، قدوسيت، محبت و قدرت تازه کند. از اين رو، از تمام مسيحيان دعوت میکنيم تا برای ملاقاتی با روح مقتدر خدا دعا کنند تا تمام ثمرۀ روحالقدس در قوم او نمايان شود و تمام عطايای او بدن مسيح را غنی سازند. تنها آن زمان است که کل کليسا ابزاری مناسب در دستان او خواهد بود تا تمام زمين صدای او را بشنوند.
(اول قرنتيان 4:2؛ يوحنا 26:15، 27؛ 8:16-11؛ اول قرنتيان 3:12؛ يوحنا 6:3-8؛ دوم قرنتيان 18:3؛ يوحنا 37:7-39؛ اول تسالونيکيان 19:5؛ اعمال رسولان 8:1، مزامير 4:85-7؛ 1:67-3؛ غلاطيان 5: 22-23؛ اول قرنتيان 4:12-31؛ روميان 3:12-8)
– بازگشت مسيح
ما ايمان داريم که عيسای مسيح شخصاً و آشکارا، در قدرت و جلال باز خواهد گشت تا نجات و داوری خود را به کمال برساند. اين وعدۀ بازگشت او، انگيزهای مضاعف برای بشارت ماست زيرا که ما کلام او را به ياد داريم که نخست انجيل بايد به تمام ملتها موعظه شود. ما معتقديم که فاصلۀ زمانی بين صعود مسيح و بازگشت او بايد با بشارت قوم خدا پر شود، که تا قبل از پايان، حق ندارند بشارت را متوقف کنند. همچنين به ياد داريم که او در مورد مسيحها و انبيای دروغينی که راه ضدمسيح نهايی را هموار خواهند کرد به ما هشدار داد. بنابراين، ما اين عقيده را که انسانها قادرند مدينۀ فاضلهای بر روی زمين بنا کنند، رؤيايی حاکی از غرور و خودخواهی میدانيم و آن را رد میکنيم. ما مسيحيان مطمئن هستيم که خدا پادشاهی خود را کامل خواهد کرد و مشتاقانه در انتظار آن روز و آسمان و زمين جديدی هستيم که عدالت در آن ساکن خواهد بود و خدا تا ابدالآباد بر آن سلطنت خواهد کرد. در ضمن، ما بار ديگر با شادی تسليم اقتدار او بر کلّ زندگی خود هستيم و خود را وقف خدمت مسيح و مردم میکنيم.
(مرقس 62:14؛ عبرانيان 28:9؛ مرقس 10:13؛ اعمال رسولان 8:1-11؛ متی 20:28؛ مرقس 21:13-23؛ اول يوحنا 18:2؛ 1:4-3؛ لوقا 32:12؛ مکاشفه 1:21-5؛ دوم پطرس 13:3؛ متي 18:28)
– نتيجهگيری
بنابراين، در پرتو ايمان و عمل خود، عهدی خطير با خدا و يکديگر میبنديم، تا با دعا و برنامهريزی، با هم برای بشارت تمام جهان همراه شويم. ما از ديگران دعوت میکنيم تا به ما بپيوندند. باشد که خدا با فيض خود و برای جلال خويش ما را ياری کند تا به عهد خود وفادار بمانيم! آمين، هللويا!