خانوادۀ مسیحیزندگی روزمره مسیحیسؤالات رایج

این ایمان ما است که خدا را خشنود می سازد و نه احساسات ما

4.6/5 - (12 امتیاز)

این ایمان ما است که خدا را خشنود می سازد و نه احساسات ما

«از رحم مادر برهنه به دنیا آمدم و برهنه هم از دنیا می روم. خداوند داد و خداوند گرفت. نام خداوند متبارک باد.» (ایوب 1: 21 ترجمۀ هزارۀ نو)

وقتی یک مسیحی نوایمان هستی، خدا اغلب به تو احساساتی می دهد که تو را تأئید کند تا بدانی او در کنار تو است و به تو اهمیت می دهد. اما در حالی که آرام آرام ایمانت رشد می کند، خدا تو را از تکیه بر احساسات دور می کند. احساساتی که قبلاً به ایمان تو کمک می کرد تا باور کنی او در زندگی تو حضور دارد و عمل می کند.

حضور مطلق خدا در هر جا و ظهور این حضور دو چیز متفاوت هستند. اولی یک واقعیت است؛ دیگری اغلب بااحساس همراه است. خدا همیشه حاضر است، حتی زمانی که تو از او غافل هستی، و حضور او عمیق تر از آن است که صرفاً با احساس سنجیده شود.

بله، او می‌خواهد حضور او را حس کنی، اما بیشتر ترجیح می‌دهد به حضور او اعتماد کنی تا این که آن را احساس کنی. این ایمان است، و نه احساسات که خدا را خشنود می سازد.

ایمان تو وقتی همه چیز به هم می خورد و خدا در هیچ جا یافت نمی شود، بیشترین رشد را می کند. این اتفاق برای ایوب افتاد. او در یک روز همه چیز خود را از دست داد. خانواده، تجارت، سلامتی و همۀ چیزهایی که در اختیار داشت. و از همۀ این ها مأیوس کننده تر اینکه خدا در طول 37 فصلِ کتاب ایوب، هیچ حرفی با او نزد!

چگونه می توانی خدا را بپرستی وقتی نمی فهمی در زندگیت چه اتفاقی می افتد و خدا هم ساکت است؟ چگونه امکان دارد در یک بحران، بدون هر گونه ارتباطی با خدا، بتوانیم روابط خود را با او همچنان حفظ کنیم؟ چگونه چشمان خود را به عیسی بدوزی، وقتی آنها پر از اشک هستند؟ بایستی همان کاری را بکنی که ایوب کرد: «سپس برای عبادت بر زمین افتاد و گفت: «از رحم مادر برهنه به دنیا آمدم و برهنه هم از دنیا می روم. خداوند داد و خداوند گرفت. نام خداوند متبارک باد.» (ایوب 1: 21 ترجمۀ هزارۀ نو)

به خدا دقیقاً آنچه را احساس می کنی بگو و سفرۀ دلت را در حضور خدا پهن کن. هر احساسی را که می کنی تخلیه کن. ایوب این کار را وقتی گفت: «نمی توانم خاموش بمانم و می خواهم درد و رنج خود را بیان کنم» انجام داد.  (ایوب 7: 11 ترجمۀ مژده برای عصر جدید)

وقتی خدا دور به نظر می رسید، او فریاد زد: «آن سان که در روزهای کامرانی خود بودم، آنگاه که دوستی خدا بر خیمۀ من بود.» (ایوب 29: 4 ترجمۀ هزارۀ نو).

خدا می تواند شک، خشم، ترس، اندوه، سردرگمی و سؤالاتی که به ذهن تو خطور می کنند به خوبی درک کند و با آن ها برخورد کند. هر  چیزی را می توانی با دعا به حضور او ببری.

 

تبادل نظر:

  • از چه راه هایی می توانی اعتماد خود را به خدا، حتی وقتی حضور او را به هیچ عنوان احساس نمی کنی، نشان دهی؟
  • چه چیزهای مشخصی وجود دارند که می توانی خدا را به خاطر آن ها سپاس گویی، حتی وقتی نمی دانی چه اتفاقی در زندگی تو در حال رقم خوردن است؟
  • آیا تا به حال از این که شک، عصبانیت، ترس، اندوه، سردرگمی، یا سؤالات خود را به خدا بسپاری، احساس اضطراب و تشویش به تو روی آورده؟ اگر بلی چرا و اگر نه چرا؟

نوشتۀ کشیش ریک وارِن

ترجمۀ کشیش ورژ باباخانیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO