پاسخ به اسلام

ایراد سوم مسلمانان بر مسیحیان: “مسیحیان سه خدا را عبادت می کنند” – و “خدا پسری ندارد”؟

5/5 - (1 امتیاز)

 تثلیث تقریباً همیشه بزرگترین ایرادیست که مسلمانان به کتاب مقدس وارد می دانند و این همیشه منشاء بسیاری از مباحثات غیرسازنده بوده است. در ابتدا باید گفت که تنها وجودی که می تواند ماهیت ذات خدا را بطور کامل درک کند، خودِ خداست. با این وجود در کتاب مقدس در خصوص شخصیت سه گانه وی چندین سرنخ وجود دارد.

قرآن در تصور خود از تثلیت، از مریم و عیسی بعنوان دو خدای مجزا در کنار الله سخن می گوید: "و [ياد كن] هنگامى را كه خدا فرمود اى عيسى پسر مريم آيا تو به مردم گفتى من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خدا بپرستيد گفت منزهى تو مرا نزيبد كه [در باره خويشتن] چيزى را كه حق من نيست بگويم اگر آن را گفته بودم قطعا آن را مى‏ دانستى آنچه در نفس من است تو مى‏ دانى و آنچه در ذات توست من نمى‏ دانم چرا كه تو خود داناى رازهاى نهانى" (سوره 5: 116). "پديدآورنده آسمانها و زمين است چگونه او را فرزندى باشد در صورتى كه براى او همسرى نبوده و هر چيزى را آفريده و اوست كه به هر چيزى داناست" (سوره 6: 101). "كسانى كه گفتند خدا همان مسيح پسر مريم است مسلما كافر شده‏ اند بگو اگر [خدا] اراده كند كه مسيح پسر مريم و مادرش و هر كه را كه در زمين است جملگى به هلاكت رساند چه كسى در مقابل خدا اختيارى دارد فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است از آن خداست هر چه بخواهد مى ‏آفريند و خدا بر هر چيزى تواناست" (سوره 5: 17). "اى اهل كتاب در دين خود غلو مكنيد و در باره خدا جز [سخن] درست مگوييد مسيح عيسى بن مريم فقط پيامبر خدا و كلمه اوست كه آن را به سوى مريم افكنده و روحى از جانب اوست پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد و نگوييد [خدا] سه‏ گانه است باز ايستيد كه براى شما بهتر است‏ خدا فقط معبودى يگانه است منزه از آن است كه براى او فرزندى باشد آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست و خداوند بس كارساز است" (سوره 4: 171). این برداشت از مسیحیان که معتقدند خدا مریم را به عنوان همسر برگزیده و او و فرزندش عیسی به دو خدای مجزا تبدیل شده اند، توهین به مسیحیان و همچنین حتی به مسلمانان است، اگرچه شواهدی وجود دارد که فرقه‌های بدعت گر تبعید شده به عربستان در زمان محمد، این آموزه ها را رواج داده بودند (که مریمیه یا کُلُریدیانها نام داشتند).

وقتی می گوییم "عیسی پسر خدا است"، هرچند منظورمان این است که "او کلمه ابدی الهی است و از هر لحاظ به وی احترام می گذاریم"، متأسفانه مسلمانان در ذهنشان اینگونه برداشت می کنند که: "خدا  با مریم ارتباط داشته و عیسی حاصل این ارتباط است".

در این مورد اشاره‌هایی نیز وجود دارد که مؤید دفاعیات ما می باشد، از جمله در سوره 2: 177 ابن سبیل به عربی اینطور معنی می شود: "پسر جاده" ولی اینگونه ترجمه شده: "در راه مانده" – همانطور که عیسی به معنای واقعی پسر فیزیکی خدا نیست، پس در راه مانده نیز به معنای واقعیِ کلمه، پدرش نمی تواند جاده باشد!!!؟؟؟ سوره 85: 22 به اتفاق آرای اکثریت مسلمانان (اهل سنت) اینطور معنی می شود، که قرآن ایجاد نشده بلکه از ابتدا با خدا بوده. اگر کلام خدا در قرآن ابدی است و آفریدنی نبوده، چرا این که عیسی مسیح، کلمه خدا بوده و هیچگاه آفریده یا خلق نشده، یک مشکل محسوب می شود؟ در واقع نمی توان زمانی را یافت که کلمه خدا وجود نداشته، چراکه ذاتاً بخشی از وجود خدا بوده. جالب توجه اینکه در سوره 4: 171 "اى اهل كتاب در دين خود غلو مكنيد و در باره خدا جز [سخن] درست مگوييد مسيح عيسى بن مريم فقط پيامبر خدا و كلمه اوست كه آن را به سوى مريم افكنده و روحى از جانب اوست پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد و نگوييد [خدا] سه‏ گانه است باز ايستيد كه براى شما بهتر است‏ خدا فقط معبودى يگانه است منزه از آن است كه براى او فرزندى باشد آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست و خداوند بس كارساز است" (4: 171).  می گوید عیسی کلمه ای از جانب خدا است و روح او است، اما در جاهای دیگر روح (به عربی رُوحٌ مِنْهُ)، جوهر و ماهیت خود خدا تفسیر شده است به (سوره 2: 253) مراجعه فرمایید و نیز به (سوره 12: 87 و سوره 58: 22).

در قرآن عیسی دارای ویژگیهایی است که هیچ انسان دیگری از آنها برخوردار نیست: او از یک باکره متولد شده (سوره 21: 19 – بر طبق قرآن پدر عیسی که بود؟) و معصوم بوده (سوره 19: 19). و در کودکی پرندگانی را از خاک رُس می ساخته و از روح خود در آنها می دمیده و این درحالیست که موهبت زندگی چیزی است که تنها از جانب خدا اهداء می شود (سوره 3: 49 – به این معجزه اولین بار در قرن دوم میلادی در انجیل بدعت آمیز توماس اشاره شده است). او مرد نابینا را شفا می دهد که کور مادرزاد بوده، او جذامی را شفا می بخشد و مرده را زنده می کند و از آنچه در خانه‌های مردمان پنهان شده آگاه است (سوره 3: 49). او دارای قدرت شفاعت است (سوره 3: 45) در حالیکه فقط خدا می تواند شفاعت کند (سوره 39: 44). او قادر به آمرزش گناهان است (سوره 61: 12)، و تنها اوست که از ساعت داوری آگاه است (سوره 43: 61)!

در پاسخ به این دفاع ما، ممکن است یک مسلمان نیز به این مطلب اشاره کند که در کتاب مقدس، عیسی مسیح شخصاً هرگز به صراحت اذعان نداشته که خدا است، پس او نمی تواند خدا باشد! هر چند خدا مدارک و شواهد کافی برای اثبات این امر در کتاب مقدس ارائه داده تا انسانها خود در این مورد قضاوت کنند.

کتاب مقدس این را به طور قطع تکذیب می کند که بیش از یک خدا وجود دارد: " بشنو، ای اسرائیل: یهوه، خدای ما، خداوندِ یکتاست. " (تثنیه 6: 4) – این آیه توسط شخص عیسی در مرقس 12: 25 تأکید شده (لطفا" به رساله یعقوب 2: 19 نیز توجه فرمایید). در عین حال، در نظر داشته باشید که کلمه عبری "اخاد" که در این آیه یکتا یا واحد ترجمه شده  بر جمع یک چیز (تکثر در وحدت) دلالت دارد، بعنوان مثال در پیدایش 2: 24 می خوانیم: " از همین رو، مرد پدر و مادر خود را ترک کرده، به زن خویش خواهد پیوست و یک تن خواهند شد" . خدا در این آیه از حالت جمع استفاده می کند، برای نمونه در پیدایش 1: 26 می خوانیم: " آنگاه خدا گفت: " انسان را به صورت خود و شبیه خودمان بسازیم، و او بر ماهیان دریا و بر پرندگان آسمان و بر چارپایان و بر همۀ زمین و همۀ خزندگانی که بر زمین می‌خزند، فرمان براند." درحالی که در واژگان عبری هیچ "ما" ی سلطنتی" نیز وجود ندارد. در ضمن در پیدایش 1: 2- 3 شاهد سه شخصیت تثلیث در حال آفرینش می باشیم. خدا، کلام و روح‌القدس، و در متی 28: 19 عیسی این سه شخص را به وضوح نام می برد.

عیسی نه تنها قدرت شفا بخشیدن را داشت، بلکه گناهان را نیز می‌آمرزید، و از آنجاییکه ما فقط  در برابر خدا گناهکار محسوب می شویم، چه کسی غیر از خدا اختیار دارد تا گناهانمان را بیامرزد (مرقس 2: 7)؟ چه کسی غیر از خدا می تواند از ما بخواهد که عشق ما به او باید چنان منحصربفرد باشد که دیگر روابط ما در مقابلش مانند نفرت بنظر برسد "هر که نزد من آید و از پدر و مادر، زن و فرزند، برادر و خواهر، و حتی از جان خود نفرت ندارد، شاگرد من نتواند بود." (لوقا 14: 26)؟ از آنجا که خدا است که شَبّات را مقرر کرده، تنها اوست که می تواند صاحب شَبّات باشد، که این عنوان را عیسی در مورد خود بکار می برد: " بنابراین، پسر انسان حتی صاحب شَبّات است."(مَرقُس 2: 28). عیسی است که قضاوت در مورد سرنوشت ابدی ما، در دستان اوست (متی 25: 32، یوحنا 5: 22). و تا ابد همراه ما است (متی 28: 20). او گفت که شبان نیکو است (یوحنا 10: 11)، در حالیکه خدا است که شبان ما نامیده شده (مزمور 23: 1). اوست که نور جهان است (یوحنا 8: 12) در حالیکه خداست که نور ما و نجات ماست (مزمور 27: 1) و نام مقدس "من هستم" خدا که در خروج 3: 14 به آن اشاره شده: "خدا به موسی گفت: «هستم آن که هستم.» به آنان بگو: «”هستم“ مرا نزد شما فرستاده است." را نیز عیسی به خود منسوب می کند: " عیسی به ایشان گفت: «آمین، آمین، به شما می‌گویم، پیش از آنکه ابراهیم باشد، من هستم!" (یوحنا 8: 58) – و بخاطر این کفر می خواستند سنگسارش کنند! و در محاکمه خود، وقتی از جانب کاهن اعظم از وی  پرسیده می شود که آیا پسر خدا بوده (عنوانی که برای نجات دهنده، اما نه لزوماً آنکه شخص با آن مدعی الوهیت باشد، به کار برده می شد، همان گونه که عیسی در یوحنا 10: 34-36 به آن اشاره می کند)، عیسی پاسخ می دهد، " هستم، و پسر انسان را خواهید دید که به دست راست قدرت نشسته، با ابرهای آسمان می‌آید." (مَرقُس 14: 62). و این اشاره‌ای مستقیم به کتاب دانیال 7: 13 دارد که می فرماید: " چون در رؤیاهای شب می‌نگریستم، دیدم که به ناگاه کسی مانند پسر انسان با ابرهای آسمان می‌آمد. او نزد قدیم‌الایام رسید، و او را به حضور وی آوردند."، که در آن به پسر انسان کاملاً اقتدار بخشیده شده و همگان وی را پرستش می کنند. و این بدون تردید ادعای الوهیت است و دلیلی کافی برای محکوم نمودن عیسی به جزای مرگ. اگرچه مسلمانان در پذیرش مرگ واقعی عیسی مشکل دارند (به ایراد شماره 5 مراجعه کنید)، با این وجود نمی توانند دست کم محکوم شدن عیسی به اعدام را، منکر شوند.

هنگامی که شخصی مسلمان ادعا می کند که تثلیثی وجود ندارد، به این خاطر است که او در واقع خدا را محدود تصور می کند، در حالیکه خدا قادر به  انجام هر کاری هست (سوره 5: 17و 19). در حقیقت در سوره 27: 8 می خوانیم که خدا به موسی  در بوته سوزان خود را ظاهر می سازد (خروج 3: 2). اگر خدا می تواند خود را به حد ظاهر شدن در بوته آتش پایین بیاورد، مطمئناً توان ظاهر شدن در یک انسان را نیز دارد (فیلیپیان 2: 7) – به هر حال باید پذیرفت که یک انسان عظیم تر یا بزرگتر از  یک بوته آتش است! پس سؤال این نیست که چطور خدا می توانسته یک انسان بشود، بلکه چرا می بایست او اینکار را کرده باشد؟

منبع مقاله: www.debate.org.uk

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO