اگر عیسی به دروغ ادعای الوهیت داشت، چه میراثی در پی آن به جا می گذاشت؟

اگر عیسی برای کسب منافع شخصی دروغ می گفت ادعاهای قوی او می بایست جعلی باشد تا میراثی را به جا بگذارد اما منظره شلاق خوردن او تا حد لِه شدن و میخکوب شدنش بر یک صلیب رومی سریعاً باعث ته نشین شدن هیجان قهرمانان احتمالی می شد.

در اینجا یک واقعیت دلهره آور دیگری نیز وجود دارد. اگر عیسی ادعای پسر خدا بودن خود را به کناری می گذاشت، هرگز محکوم به مرگ نمی شد. ادعای خدا بودن او و عدم تمایل او به تغییر سخنانش، باعث مصلوب شدنش شد.

اگر کسب شهرت و اعتبار تاریخی اش باعث شد که عیسی دروغ بگوید، شخص مدعی باید بتواند توضیح دهد که چگونه ممکن است که پسر یک نجار از دهکده  یهودی فقیری می توانست در وقایعی شریک باشد که نام او را به شهرت جهانی برساند؟ از کجا می دانست که پیامش به حیات خود ادامه خواهد داد؟ شاگردان عیسی فرار کرده بودند و پطرس نیز او را انکار کرده بود. مسلماً این طرح معقولی برای به جا گذاشتن میراثی مذهبی نبود.

آیا مورخان معتقدند عیسی دروغ گفت؟ دانشمندان سخنان و زندگی عیسی را موشکافانه بررسی کرده اند تا ببینند دلیلی برای پیدا کردن نقص در شخصیت اخلاقی وی خواهند یافت یا خیر. در واقع حتی افراد شکّاک از پاکی و خلوص اخلاقی عیسی مات و مبهوت هستند.

به گفته مورخ فیلیپ اسخاف، هیچ مدرک و گواهی اعم از تاریخ کلیسا یا تاریخ سکولار وجود ندارد که بیان گر هر گونه دروغ از طرف عیسی باشد. اسخاف این گونه استدلال می کرد که کدام منطق یا عقل سلیم و تجربه می پذیرد که یک انسان فریبکار، خودخواه و فاسد، از ابتدا تا انتها دائماً خالص ترین و نجیب ترین و عالی ترین شخصیت شناخته شده در تاریخ را  با بیشترین فضای حقیقت و واقعیت بیافریند و حفظ کند.

اگر گزینه دروغگو را ادامه دهیم مانند آن است که برخلاف حرکت موجِ تمام آن چیزهایی که عیسی تعلیم داد و زندگی کرد و جان داد، شناور باشیم. به نظر اکثر دانشمندان این امری احمقانه است اما با این حال برای رد ادعاهایی که عیسی کرد، شخص مخالف می بایست توضیحی ارائه دهد و اگر ادعاهای عیسی حقیقت ندارد و دروغ می گفت، تنها گزینه ممکن این است که او یک خود شیفته بود!

برگرفته از وب سایت: www.y-jesus.com

ترجمه: مهتاب