اگر خدا وجود داره و واقعاً آنقدر خوبه پس چرا در برابر این همه جنگ و بدبختی هیچ کاری نمیکنه؟ چرا حتی به ایمانداران هم کمک نمی کنه؟
خدا در کلامش به ما می گوید که به انسان آزادی انتخاب و اختیار حکومت بر زمین و حیوانات و پرندگان و طبیعت را بخشیده. اما انسان با کمال گستاخی همراهی، و همکاری با خدا را رد کرده و خدا را از زندگی خود خارج کرده و به همین علت انسان دچار تمام این بدبختی ها و مشکلات شده و با توجه به اینکه حتی مسیحیان مؤمن هم جزئی از این زمین هستند و از نسل آدم هستند، آنها نیز به همراه همه بشریت متحمل دردها هستند! اما با این تفاوت که کسی که به خدا باوری ندارد، رنجها و زحمات را به جز یک مصیبت چیز دیگری نمی بیند، در حالی که برای یک پیرو مسیح رنج و مصیبت فرصتی است که او را به تعالی رسانیده و به شکل منجی خود عیسی مسیح در آورد. در واقع جهان بینی یک خداناباور در باره یک مصیبت یا رنج، به جز شکوه و شکایت وغم و اندوه و افسردگی چیزی برای او به ارمغان نمی آورد اما برای یک پیرو مسیح، خداوندِ او در رنج و مصیبت او همراه اوست و آمده تا در تمام رنجهای او شریک شده و پادشاه غمها نامیده شده و با او در این مصیبتها همراه است تا بیشتر و بیشتر به شباهت سرور رنج دیده خود در بیاید.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |