انبیاء و پیامبران کتاب مقدس: حزقیال
لغت فوق به معنای قوت داده شدة خداوند میباشد.
حزقیال نام یکی از انبیای بزرگ و پسر بوزی که یکی از کاهنان و از نسل صادوق کاهن بوده است، میباشد (حزقیال ۱: ۳). در دوران پادشاهی یهُویاكین بر اسرائیل، اورشلیم توسط نَبُوكَدْنَصَّر پادشاه بابل در هشتمین سال سلطنتش، محاصره و تسخیر گردید. نَبُوكَدْنَصَّر، یهُویاكین و تمامی اسرائیلیان به غیر از مسکینان را به اسارت به بابل برد، وحزقیال نیز همراه با یهویاکین در بین اسیران بودند ( حدود ۵۹۷ قبل از میلاد).
حزقیال كاهنی بود كه با یهودیهای تبعیدی، در محلی به نام به تَلَّ اَبِیب، كنار رود خابور در بابل زندگی میكرد. وی در بابل دارای خانه و همسر بوده و در نهمین سال تبعیدش، همسر خود را بصورت ناگهانی و غیر قابل پیش بینی از دست میدهد (حزقیال ۸: ۱؛ ۲۴: ۱۸).
حزقیال از مقام والا و برجستهای در بین یهودیان در تبعید برخوردار بوده و اغلب بزرگان یهود جهت مشورت به نزد او میرفتند. اولین نبوت وی همزمان با پنجمین سال اسارت یهُویاكین در بابل بوده است. همزمان با حزقیال دو نبی دیگر نیز در میان قوم نبوت میکردند، دانیال نیز توسط نَبُوكَدْنَصَّر به اسارت برده شده و در دربار او خدمت میکرد و ارمیا، نبی دیگری که پس از حمله کلدانیان، نبوکدنصر دستور داد که وی را از زندان آزاد کنند وارمیا پس از آزادی با سایر یهودیان در اسرائیل باقی ماند و در یهودا به خدمت مشغول بود.
حزقیال مدت بیست و دو سال به خدمت نبوت در میان قوم یهود مشغول بود و کتاب وی در رتبه سوم از چهار کتاب نبوتی قرار دارد (حزقیال ۲۹: ۱۷). نبوتهای وی در مورد اعمال قوم اسرائیل که سبب اسارت آنان شده بود، میباشد، و در انتها امید برای نجات آنها با گوش سپردن و انجام دادن فرامین خداوند است و سرانجام سبب روی برگرداندن قوم اسرائیل از بت پرستی گردید. از تاریخ و چگونگی درگذشت حزقیال اطلاعاتی در دست نیست. اما گفته میشود مقبره وی در نزدیکی بغداد، در محلی به نام کِفیل قرار دارد.
منابع کتاب مقدس: حزقیال باب ۱، ۳، ۸، ۱۱، ۱۴، ۲۰، ۲۴، ۲۸، ۲۹ و ۳۳ – پادشاهان دوم باب ۲۴ – دانیال باب ۱ – ارمیا باب ۳۹
حزقیال باب ۱ آیه ۱ تا ۳
۱ و در روز پنجم ماه چهارم سال سی ام، چون من در میان اسیران نزد نهر خابور بودم، واقع شد كه آسمان گشوده گردید و رؤیاهای خدا را دیدم. ۲ در پنجم آن ماه كه سال پنجم اسیری یهویاكین پادشاه بود، ۳ كلام یهوه بر حزقیال بن بوزی كاهن نزد نهر خابور در زمین كلدانیان نازل شد و دست خداوند در آنجا بر او بود.
حزقیال باب ۳۳ آیه ۲۱
۲۱ و در روز پنجم ماه دهم از سال دوازدهم اسیری ما واقع شد كه كسی كه از اورشلیم فرار كرده بود نزد من آمده، خبر داد كه شهر تسخیر شده است.
پادشاهان دوم باب ۲۴ آیه ۱۴ تا ۱۶
۱۴ و جمیع ساكنان اورشلیم و جمیع سرداران و جمیع مردان جنگی را كه ده هزار نفر بودند، اسیر ساخته، برد و جمیع صنعت گران و آهنگران را نیز، چنانكه سوای مسكینان، اهل زمین كسی باقی نماند. ۱۵ و یهُویاكین را به بابل برد و مادر پادشاه و زنان پادشاه و خواجه سرایانش و بزرگان زمین را اسیر ساخت و ایشان را از اورشلیم به بابل برد. ۱۶ و تمامی مردان جنگی، یعنی هفت هزار نفر و یك هزار نفر از صنعت گران و آهنگران را كه جمیع ایشان، قوی و جنگ آزموده بودند، پادشاه بابل، ایشان را به بابل به اسیری برد.
حزقیال باب ۳ آیه ۱۵
۱۵ پس به تَلَّ اَبِیب نزد اسیرانی كه نزد نهر خابور ساكن بودند، رسیدم و در مكانی كه ایشان نشسته بودند، در آنجا به میان ایشان هفت روز متحیر نشستم.
حزقیال باب ۸ آیه ۱
۱ و در سال ششم در روز پنجم از ماه ششم،چون من در خانه خود نشسته بودم و مشایخ یهودا پیش من نشسته بودند، آنگاه دست خداوند یهوه در آنجا بر من فرود آمد.
حزقیال باب ۱۱ آیه ۲۵
۲۵ و تمامی كلام خداوند را كه به من نشان داده بود، برای اسیران بیان كردم.
حزقیال باب ۱۴ آیه ۱
۱ و كسانی چند از مشایخ اسرائیل نزد من آمده، پیش رویم نشستند.
حزقیال باب ۲۰ آیه ۱
۱ و در روز دهم ماه پنجم از سال هفتم بعضی از مشایخ اسرائیل به جهت طلبیدن خداوند آمدند و پیش من نشستند.
حزقیال باب ۲۴ آیه ۱۶ تا ۱۸
۱۶ «ای پسر انسان اینك من آرزوی چشمانت را بَغْتَةً از تو خواهم گرفت. ماتم و گریه منما و اشك از چشمت جاری نشود. ۱۷ آه بكش و خاموش شو و برای مرده ماتم مگیر. بلكه عمامه بر سرت بپیچ و كفش به پایت بكن و شاربهایت را مپوشان و طعام مرده را مخور.» ۱۸ پس بامدادان با قوم تكلّم نمودم و وقت عصر زن من مُرد و صبحگاهان به نهجی كه مأمور شده بودم عمل نمودم.
حزقیال باب ۱۴ آیه ۱۴
۱۴ اگر چه این سه مرد یعنی نوح و دانیال و ایوب در آن باشند، خداوند یهوه میگوید كه ایشان (فقط ) جانهای خود را به عدالت خویش خواهند رهانید.
حزقیال باب ۲۸ آیه ۳
۳ اینك تو از دانیال حكیم تر هستی و هیچ سرّی از تو مخفی نیست؟
دانیال باب ۱ آیه ۶ تا ۷
۶ و در میان ایشان دانیال و حَنَنْیا و میشائیل و عَزَرْیا از بنی یهودا بودند. ۷ و رئیس خواجه سرایان نامها به ایشان نهاد، اما دانیال را به بَلْطَشَصَّر و حَنَنْیا را به شَدْرَك و میشائیل را به میشَك و عَزَرْیا را به عَبْدْنَغُو مسمی ساخت.
ارمیا باب ۳۹ آیه ۱۱ تا ۱۴
۱۱ و نبوكدرصّر پادشاه بابل درباره ارمیا به نبوزردان رئیس جلاّدان امر فرموده، گفت: ۱۲ «اورا بگیر و به او نیك متوجه شده، هیچ اذیتی به وی مرسان بلكه هر چه به تو بگوید برایش بعمل آور.» ۱۳ پس نبوزردان رئیس جلاّدان و نَبُوشَزْبان رئیس خواجه سرایان و نَرْجَل شَرأصَر رئیس مجوسیان و سایر سروران پادشاه بابل فرستادند ۱۴ و ارسال نموده، ارمیا را از صحن زندان برداشتند و او را به جَدَلْیا ابن اَخیقام بن شافان سپردند تا او را به خانه خود ببرد. پس در میان قوم ساكن شد.
حزقیال باب ۲۹ آیه ۱۷
۱۷ و در روز اوّل ماه اوّل از سال بیست و هفتم كلام خداوند بر من نازل شده، گفت:
برگرفته از وب سایت: www.razgah.com
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |