هنر و ادبیات
اشعار جلیل قزاق ایروانی: غافل خفته این چه باشد راز؟
اشعار جلیل قزاق ایروانی:
غافل خفته این چه باشد راز؟
بشنوید ای گروه حق جویان ای شده بر طریق حق پویان
نه بشر بد مسیح او از لیست او خداوند ملک لم یزلی است
مشتق از ذات کبریائی اوست منبع فیض و روشنایی اوست
همه روشن شده از آن اختر همه متقن شده بدان سرور
انبیا سرفکنده با تعظیم همه در پیشگاه او تسلیم
او بود قبله گاه هر معبد او میهن داور سرای ابد
غافل خفته این چه باشد راز؟ آفتاب است و شمع جوئی باز؟
هر که آمد ز پیش بر منبر خواست گوید حدیث آن گوهر
تا بدانند شاه می آید شاه عالم پناه می آید
اوست منجی و اوست بخشنده اوست باقی و اوست پاینده
نعمتی بی حد است این انعام این بود از خدا به ما پیغام
رحمت ایزد ار طلب کاری مپسند این چنین به خود خواری
برگرفته از کتاب چون محزون ولی شادمان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |