اشعار جلیل قزاق ایروانی: او گشاده ره از کمال جود
اشعار جلیل قزاق ایروانی:
او گشاده ره از کمال جود
عیسی مسیح شاه آسمان مدتی گرفت بر زمین مکان
تا تو را دهد از خطر امان با چه قیمتی با بهای جان
هان به پای خیز؛ هین بجهد رو!
گویدت بیا در غمی چرا گشد ز خون من دین تو ادا
کی گذارمت خوار و مبتلا من ز بهر تو دیدم این بقا
هان به پای خیز؛ هین بجهد رو!
ای خوشا به تو که آمدی برش صد هزار جان برخی رهش
جمله قدسیان خادم درش خیل خاکیان خاک درگهش
هان به پای خیز؛ هین بجهد رو!
نقش این صلیب از زبان او در جماعت پیروان او
خواندن تو را در امان او تا شوی ز دل جان فشان او
هان به پای خیز؛ هین بجهد رو!
مهر او به دل برقرار کن اعتراف او آشکار کن
عار از آن مدار افتخار کن در سپاس او جان نثار کن
هان به پای خیز؛ هین بجهد رو!
راه عافیت سخت بسته بود سالک اندر آن زار و خسته بود
رشته امید زان گسسته بود زان مسیح ما دل شکسته بود
او گشاده ره از کمال جود
برگرفته از کتاب چون محزون ولی شادمان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |