اسامی خدا در عهد عتیق
اسامی خدا در عهد عتیق
اسم همان طور که همه از آن آگاهی دارند کلمه ای است که برای نامیدن بکار می رود. اما نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که در زمان حاضر بسیاری از اسامی که مخصوصاً برای افراد انتخاب می گردد، هیچ مناسبتی با آنچه هستند، ندارد و صرفاً بر اساس زیبایی و خوش آوایی انتخاب می گردند. اما در زمان کتاب مقدس چنین نبوده؛ بلکه اسم گذاری همراه با مراسمی خاص انجام می گردید و به دلیل و مناسبتی خاص بر روی افراد گذاشته می شد و یا بیان کننده انتظاری بود که والدین از آینده فرزند خود داشتند. این فرهنگ در قبایل سرخ پوست هنوز هم به وضوح مشاهده می گردد.
در مورد نمونه های کتاب مقدسی می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
راحیل زن یعقوب که نازاد بود بعد از اینکه خدا دعاهای او را شنیده و به او پسری بخشید نام او را یوسف گذاشت، چون گفت: “خداوند پسری دیگر برای من مزید خواهد کرد” (پیدایش 30: 24). همچنین یعقوب (کسی که پاشنه را می گیرد، پیدایش 25: 26)، یعبیص (حزن و غم، 1تواریخ 4: 9) و موسی (از آب کشیده شده، خروج 2: 10).
در ارتباط با خدا، اسامی و صفاتی که در کتاب مقدس بکار رفته است نه فقط به دلیل مناسبتی خاص، و یا برای تشخیص و مجزا کردن خدا از بتهایی که در میان سایر اقوام پرستیده می شدند، بلکه آشکار کننده ماهیت وجودی خود خدا است. در واقع اسامی و صفات خدا در کنار اعمال او آشکار کننده وی هستند (رومیان 1: 20).
در عهد عتیق عبرانی پنج واژه اصلی عبری به صورتهای ساده و مرکب و به صورت عناوین خدا وجود دارند:
اِل (فر مانروا) EL
نزد اقوام سامی نژاد قوای غیبی و همه ارواح نامرئی که به گمان ایشان کمابیش دارای نیروی مافوق الطبیعه بودند، اسمی عام داشتند، که مفرد آن “ال” و جمع آن “الوهیم” است. معنای این اصلاح شمول و عمومیت دارد و بر تمام خدایان کوچک و بزرگ اطلاق می گردد. این واژه به معنی مقتدر، با حواس و اختیارات نامحدود و فرمانروا است. شکل جمع آن در اکثر منابع بت ها ترجمه شده است. احتمال دارد که این بتها از چوب، فلز یا سنگ ساخته شده باشند (اشعیا 44: 10، 15، 17؛ 46: 6). “ال” نام بت اعظم کنعانیان نیز بود. این لغت در میان قوم یهود برای نامیدن خدا و یا به عنوان جز اصلی در اسامی مرکب خداوند از قبیل عمانوئیل و اشدای بکار رفته است.
اِلوهیم (قادر و امین) Elohim
جمع کلمه ال و به معنی قادر و امین است. واژه الوهیم در موارد معدود در عهد عتیق برای انسانها نیز به عنوان نمایندگان خدا به کاربرد شده است (مزمور 82: 6). در خروج 23: 8-9 الوهیم “حکام” ترجمه شده است. چهل و دوبار در کتاب ایوب ذکر گردیده است. این لغت برای خدایان امتهایی که در اطراف قوم یهود ساکن بودند به کار می رفت. لغت الوهیم اختصاصاً برای خدای حقیقی قوم یهود به عنوان برترین مقام الوهیت نیز به کار رفته است (پیدایش 1: 1؛ 3: 5؛ تثنیه 4: 35، 39؛ ارمیا 10: 10) دز اشعیا 40: 3 از مسیح به عنوان یهوه و هم به عنوان الوهیم سخن رفته است. الوهیم در عهد عتیق معادل واژه خدا (یه یونانی Theos) در عهد جدید است.
یهوه (کسی که قائم به ذات است) Yahweh
این نام به معنای “کسی که قائم به ذات است” می باشد. اسم “یهوه” اختصاصاً برای خدای قوم یهود به کار رفته است. این لغت در کتاب مقدس یا به صورت خداوند و یا به همان صورت یهوه بیان شده است و مهمترین نام خدا در عهد عتیق می باشد. پس از دوران اسارت این نام از چنان تقدسی برخوردار بود که هرگز تلفظ نمی گردید و معمولاً به جای آن از واژه ادونای استفاده می شد. به همین دلیل در قرن ششم و هفتم میلادی ماسورتها حروف را طوری قرار می دادند (YHWY) که خواننده تلفظ آن به شکل ادونای را به یاد آورد. وقتی که موسی از خدا نام او را پرسید خداوند در پاسخ وی چنین گفت: “هستم آنکه هستم و گفت به بنی اسرائیل چنین بگو اهیه (هستم) مرا نزد شما فرستاد” (خروج 3: 14).
بنابراین خدا مفهوم درونی نام خود را برای موسی بازگو می کند. به همین دلیل چنین ادامه می دهد که “به بنی اسرائیل چنین بگو یهوه خدای پدران شما خدای ابراهیم و خدای اسحق و خدای یعقوب مرا نزد شما فرستاد” (خروج 3: 15). نام او در واقع نشان دهنده وعده او به قومش بود “او هست” (خروج 3: 12) و نیازهای ایشان را تدارک می بینند. می توان با دلایلی قوی به این موضوع ایمان آورد که منظور عیسی از این عبارت “پیش از آنکه ابراهیم پیدا شود من هستم”. اشاره به همین تجلی خداوند در خروج 3: 14 داشته است و به همین دلیل یهودیان قصد سنگسار کردن او را داشتند.
اِل اِلیون (خدای تعالی) El Elyon
به معنی “خدای متعال” است و در آیات زیر به عنوان اسامی خداوند به کار رفته است. اعداد 24: 16؛ تثنیه 32: 8؛ 2سموئیل 22: 14 مزمور 9: 2؛ اشعیا 14: 14. این واژه در پیدایش 14: 18-20 نیز کار رفته است و ملکیصدق به عنوان کاهن خدای تعالی معرفی شده است.
اَدونای (آقا، خداوند) Adonai
لقب تشخص و احترام و به معنی “آقا”، “پادشاه” و “خداوند” است. ذکر آن در مزمور 110: 1 “یهوه به خداوند (ادونای) من گفت” نشان می دهد که مسیح در متی 22: 41-45 این نام را به خود نسبت داد. در اغلب موارد خدا و همچنین آقایان و اربابان انسانی به این نام خوانده شده اند. معادل این عنوان در عهد جدید “خداوند” (Kyrios) است. عنوان فوق بر این حقیقت تاکید می کند که مسیح به حق خداوند و سرور انسانها و فرشتگان است.
اسامی ترکیبی (مرکب) خداوند:
اِلشَدای (خدای قادر مطلق) El shaddai
نشانه قدرت خداوند (پیدایش 17: 1) است. این لغت 31 دفعه در کتاب ایوب به عنوان لقب خداوند به کار رفته است.
اِل عُلام (خدای سرمدی) El olam
نشانه ازلی و ابدی بودن خداوند است. در دانیال 7: 9، 13، 22 قدیم الایام نامیده شده که در قدرتهای جهان را داوری خواهد کرد.
یهوه یِری (خداوند مهیا می کند) Jehavah-jireh
نشانه تدارک خداوند برای احتیاجات ایمانداران است. ابراهیم تپه ای را که می بایست اسحق روی آن قربانی شود به این اسم نامید (پیدایش 22: 13-14).
یهوه روفکه (من خداوند شفا دهنده تو هستم) Jahweh-Ropheka
این وعده خداوند برای تمام کسانی است که تلاش می کنند تا او را اطاعت کنند (خروج 15: 26).
یهوه نِسی (خداوند پرچم و نشان من است) Jehowah-nissi
نشانه پیشوایی و رهبری خداوند است. نام مذبحی است که موسی به یادگاری پیروزی بر عمالیقیان، آن را بنا کرد (خروج 17: 15).
یهوه روئی (خداوند شبان من است) Jahweh-Roi
به رهبری، تدارک و حفاظت خداوند اشاره می کند (مزمور 23: 1).
یهوه شالوم (خداوند صلح و سلامتی ما است) Jahweh-shalom
نام مذبحی که به جدعون بعد از ملاقات خداوند آن را بنا کرد (داوران 6: 24).
یهوه صِدقینو (خداوند عدالت ما) Yahweh-tsidkenu
(ارمیا 23: 6؛ 33: 16) نامی است که عیسی مسیح نیز با آن شناخته می شود (1قرنتیان 1: 30؛ 2قرنتییان 5: 21؛ فیلیپیان 3: 9؛ 2پطرس 1: 1؛ یوحنا 2: 1).
یهوه شمه (خداوند حاضر است) Yahweh-shammah
نام اورشلیم جدید است. نبوتی که در حزقیال 48: 35 بیان شده و در مکاشفه 21: 22؛ 22: 3 به انجام می رسد.
یهوه صبایوت (خدای لشگرها) Yahweh-sabaoth
این عبارت اولین بار در 1سموئیل 1: 3 بیان شده است یعنی زمانی که داود به جنگ با جلیات رفت (1سموئیل 17: 45)
ایل اِلوهی اسرائیل (خداوند خدای اسرائیل) El-elohe-Isreal
به معنی ایل (خداوند) خدای اسرائیل است. زمانی که یعقوب از فدان ارام بازگشت، به شهر شکیم آمده، قطعه زمینی خرید و در آنجا مذبحی بنا کرد و اسم مذبح را ایل الوهی اسرائیل نام گذاشت (پیدایش 33: 18-20).
اسامی دیگر خداوند در عهد عتیق:
اول و آخر The First and The Last
اشعیا از این عنوان برای نشان دادن حاکمیت ابدی یهوه بر کل تاریخ از آغاز تا انتها استفاده کرده است (اشعیا 44: 6؛ 48: 12؛ 41: 4؛ 43: 10؛ 45: 21؛ 46: 9-10). عنوانی است که مسیح جلل یافته در مکاشفه به یوحنای رسول، برای خود استفاده کرد (مکاشفه 1: 11، 17؛ 2: 8؛ 22: 13).
پادشاه The King
مزامیر 10: 16؛ 24: 7-10؛ 1سموئیل 12: 12. در دنیای قدیم سامی نامیدن قدرت الهی به عنوان پادشاه مرسوم بوده است. اشعیا خداوند را دید که بر تخت سلطنت نشسته است و چنین ادعا کرد که “چشمانم یهوه صبایوت پادشاه را دیده است” (6:1، 5).
پدر Father
(اشعیا 63: 16؛ 46: 8؛ ملاکی 1: 6؛ متی 5: 16، 45، 48؛ 6: 9). نشان دهنده رابطه نزدیک و با محبت خدا با قوم خود می باشد.
خداوند آقا و مالک Lord
نشان دهنده مالکیت و قدرت بی حد خدا بر بندگانش است. از این عنوان در لوقا 2: 29؛ اعمال 4: 24؛ مکاشفه 6: 10 برای خدا و در 2پطرس 2: 1 و یهودا 4، برای مسیح استفاده شده است.
داور Judge
این عنوان مربوط به یکی از عملکردهای پادشاه و یا حاکم بوده است (اشعیا 33: 22؛ پیدایش 18: 25؛ اعمال 10: 42؛ 1تیموتائوس 4: 8).
شبان Shepherd
در دوران قدیم از این به عنوان برای نشان دادن خیر خواهی پادشاه و یا حاکم نسبت به قوم خویش استفاده می شد. خداوند شبان قوم خود نامیده شده است (مزامیر 80: 1؛ اشعیا 40: 11؛ حزقیال 34: 16-11). عیسی مسیح نیز به عنوان شبان اعظم گله معرفی شده است (عبرانیان 13: 20؛ 1پطرس 2: 25؛ 5: 4).
صخره Rock
(تثنیه 32: 4، 15، 18، 31؛ 1سموئیل 2: 2؛ 1سموئیل 22: 3، 32، 47؛ 32: 3؛ مزمور 92: 15؛ مزمور 92: 15؛ مزمور 18: 2؛ 31: 3؛ 42: 9). اولین بار توسط یعقوب در نبوت خود برای یوسف به این نام خداوند اشاره شده است (پیدایش 49: 24).
برگرفته از کتاب دائرةالمعارف کتاب مقدس
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |