پاسخ به اسلام

آیا قرآن کلام خداست؟ فصل سوم- نقد خارجی قرآن: عدم استفاده از واژه های مسلمان و اسلام در 60 سال اول ظهور اسلام (مقالۀ بیست و پنجم)

رای بدهید

7) «مسلمان» و «اسلام»

اکنون به واژه های «مسلمان» و «اسلام» می رسیم. پایبندی محمد به تبار ابراهیمی می تواند توجیه کنندۀ این مطلب باشد که چرا تا اواخر قرن هفتم هیچ اشاره ای به نام مسلمان نشده است. در حقیقت، اولین رخداد قابل تاریخ گذاری برای ظهور این واژه ها، کتیبه های دیوار قبة الصخره است که می دانیم در سال 691 میلادی، 60 سال پس از مرگ محمد ساخته شده است.

پیش از آن زمان، به اعراب، ماهغرایه گفته می شد، واژه ای که در پاپیروس های یونانی سال 642 پس از میلاد یافت شده است. در نامه های سریانی اسقف ایشویاب سوم از اوایل دهۀ 640 بعد از میلاد، ماهغری یا ماهغرایه خطاب شده اند. ظهور این واژه ها منحصر به فرد نیست و در مصر و عراق نیز اعراب با همین نام شهرت داشتند که این امر، موضوعی قابل توجه است.

اصطلاح عربی منطبق با آن مهاجرون است که این واژه هم مربوط به حوزۀ تبارشناسی و هم حوزۀ تاریخ است، چرا که مهاجرون از تبار ابراهیم و هاجر هستند و از لحاظ تاریخی هم، اینان کسانی بودند که در مسألۀ خروج شرکت داشتند. در بحث قبلی در مورد اهمیت خروج، اشاره کردیم که خروج قوم (از نظر منابع خارجی) احتمالاً به سمت فلسطین بوده است نه صرفاً به سوی مدینه.

آتاناسیوس (از پدران کلیسا در قرن چهارم) در سال 684 میلادی در مطالبی به زبان سریانی، از نام ماهغرایه برای اشاره به اعراب استفاده کرده است. یعقوب ادیسی در سال 705 میلادی از آن ها به عنوان هاجریون نام برد. آموزۀ یعقوب، اعراب را ساراسن می خواند. بنابراین، بر خلاف آن چه قرآن در سورۀ الأحزاب آیۀ 35 عنوان می کند، به نظر می رسد که واژۀ مسلمان تا اواخر قرن هشتم استفاده نشده است. بنابراین، این نام از کجا نشأت گرفته است؟

از نظر کرون و کوک اصطلاح اسلام (و کلمۀ متناظر با آن مسلمان) به معنای «تسلیم شدن در برابر خدا»، برگرفته از سامری ها است. کرون و کوک معتقدند که «فعل aslama» در زبان های عبری، آرامی و سریانی، هم معنی هستند، در حالی که نه نوشتجات یهودی و نه مسیحی، نمونۀ مورد قبولی برای استفاده از واژه اسلامی ندارند؛ در (معمار مارقه) که مهم ترین متن سامری دورۀ قبل از اسلام است، می توان موازات دقیقی با اسلام را یافت. کروم و کوک می گویند که مفهوم قابل قبول برای ریشۀ این کلمه که می توان به آن استناد کرد، همان »صلح» و به معنی «ایجاد صلح» است. به لحاظ مفهوم غایی، معنی «تسلیم» را می توان به عنوان تمایزی بین عهد هاجریون و عهد یهودیان تلقی کرد. اگر چه قرآن از این اصطلاح و واژه استفاده می کند (سورۀ الأحزاب آیه 35)، اما از اسناد قرن هفتم که در اختیار ما است، به نظر می رسد که در دوران زندگی محمد چنین واژه ای وجود نداشته است. در نتیجۀ چنین اختلافی، احتمال تحول و تکامل متن قرآن در سال های بعدی را محتمل تر می کند.

متن مناظرات دکتر جی اسمیت (کاری از چوب مینیستری)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO