آیا شواهد تاریخی وجود دارند که نشان دهنده سفر ابراهیم به مکّه و بنای کعبه باشد؟
مکّه در زمانهای قدیم جای سکونت نبوده و صحرای بی آب و علفی بوده است و بر اساس شواهد تاریخی این مکان، جای زندگی نبوده است و حتی بسیاری از باستانشناسان مدارکی از مسلمانان در قرون اولیه هجری یافته اند که مسلمانان به سوی کعبه نماز نمی خواندند و برای چندین قرن مسلمانان به طرف مکانی دیگر به اسم پترا که در اردن امروزی است نماز می خواندند. هیچ سند تاریخی وجود ندارد که بیانگر این مطلب باشد که ابراهیم به مکّه سفر کرده باشد و کتاب مقدس مسیحیان و یهودیان نیز چنین چیزی را به هیچوجه تأئید نمی کند.
لطفاً به متن زیر توجه فرمایید:
حاصل تحقيقات ٢٠ ساله دكتر دن گيبسن در مورد حقيقت دنياى اسلام که حاصل اين تحقيق ایشان موارد زیر میباشد:
١- پيامبر اسلام اهل مكه و كشور عربستان نبوده است.
٢- هيچ نامى از مكه در نقشه هاى قديمى وجود ندارد.
٣- قدس قبله اول مسلمانان نبوده است و تغيير قبله ٧٠ سال بعد صورت گرفته است و نه در زمان محمد.
٤- تاريخ صدر اسلام ٢٠٠ سال بعد توسط عباسيان تنظيم شده است
٥- تمام توصيفات قرآن در مورد مسجد الحرام و كعبه ارتباطى به شهر مكه و عربستان ندارد
پرسش اصلی برای دن گیبسون، نویسندۀ کتاب «جغرافیای قرآن»، تاریخ شکل گیری مکّه بود. زیرا بنا به روایات اسلامی، مکّه از زمان ابراهیم هستی داشته است. اگر مکّه از زمان ابراهیم وجود داشته، پس باید بتوان ردّ پای تاریخی این شهر کهن را هم در اسناد نوشتاری و هم در یافتههای باستانشناسی پیدا کرد.نخستین اقدام گیبسون یافتن همۀ نقشههای تاریخی منطقۀ عربستان و کلاً خاورمیانه و همچنین یافتن گزارشات کتبی دربارۀ این منطقه بود. گزافه نیست اگر بگویم که گیبسون هر آن چه را که تاکنون در این باره گفته یا نوشته شده جمعآوری کرده است. او پس از بررسی این اسناد متوجه شد که در هیچ جا – مطلقاً – اشارهای به شهری به نام مکه نشده است: نه در نقشههای تجاری کهن و نه در یادداشتهای تاجرانی که در «جاده کُندر» [Weihrauchstraße / Incense Route] به تجارت مشغول بودند. به سخن دیگر، مکه که طبق گزارش راویان اسلامی یکی از مراکز تجاری پررونق در سدههای پنجم و ششم و هفتم بود، هیچ اثری و ردّ پایی در تاریخ نگذاشته بود.پرسش دوم برای گیبسون این بود که: پس اگر مکهای وجود نداشت، «مکه»ی کنونی از کجا آمده و چگونه شکل گرفته است؟ زیرا طبق روایات اسلامی زمانی که محمد در مدینه بود تصمیم گرفت که دیگر نه رو به اورشلیم (بیتالمقدس) بلکه رو به مکه (کعبه) نماز خوانده شود.برای پاسخ به این پرسش نویسنده کتاب به قرآن رجوع میکند. در قرآن یک بار نام «مکه» و یک بار هم نام «بکّه» آمده است که در زیر آمدهاند:
سوره ۴۸ / آیه ۲۴وَهُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ عَنْهُم بِبَطْنِ مَكَّةَ مِن بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ ۚ وَكَانَ اللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا
و اوست همان كسى كه در دل مكه -پس از پيروزكردن شما بر آنان- دستهاى آنها را از شما و دستهاى شما را از ايشان كوتاه گردانيد، و خدا به آنچه مىكنيد همواره بيناست.سوره ۳، آیه ۹۶إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَدر حقيقت، نخستين خانهاى كه براى [عبادت] مردم، نهاده شده، همان است كه در بکه است و مبارك، و براى جهانيان [مايه] هدايت استهمان گونه که خواننده متوجه شده، در این جا نیز هیچ اطلاعات مشخصی دربارۀ مکه / بکه داده نمیشود.
ولی راویان اسلامی یک تصویر مشخص از مکه به ما میدهند: ۱- در یک دره واقع شده، ۲– در شهر نیز دو درۀ موازی وجود دارد، ۳– نهر یا رودخانهای از شهر میگذرد، ۴– در آن جا کشاورزی میشده، مزرعه، درختان فراوان و علف وجود داشته، مانند درخت زیتون، ۵– خاک رُس وجود داشته، ۶– دور آن را کوه فرا گرفته بود و … ولی مشخصات بالا تقریباً با مکهای که ما میشناسیم ناسازگار است. زیرا بیولوژیستهای باستانشناس پس از بررسی نمونههای خاک مکه به این نتیجه رسیدند که امکان رویش چنین گیاهانی در این خطه ناممکن است.ولی از سوی دیگر، نویسنده میدانست که جهت قبلۀ مساجد مسلمانان به سوی مکه است. یعنی میباید پس از هجرت محمد از مکه به مدینه، قبلۀ مساجد رو به مکه ساخته شده باشد، یعنی دست کم باید از سال ۶۳۲ میلادی، زمان مرگ محمد، شهر مکه وجود میداشته. گیبسون بر آن شد تا همۀ مساجد دویست سال نخست اسلام- در، سوریه، عراق، مصر، لبنان، تونس، پاکستان، چین، یمن، عربستان- را زیر ذرهبین ببرد. گزافه نیست اگر بگوییم که او با پیگیری بینظیری این پروژه را به فرجام رساند و به نتایج شگفتانگیزی رسید. گیبسون پس از بررسی جهات قبلۀ مساجد، دید که در سد سال نخست اسلام، قبلۀ مساجد نه رو به مکه بلکه رو به شهر پترا(Petra) بودند. جدول زیر نتیجۀ پژوهشهای گیبسون را به خوبی نشان میدهد: برای نمونه، مساجد کهنی مانند قبۀالصخره در اورشلیم، مسجد بعلبک در عراق، مسجد شهر واسط در عراق، مسجد صنعا در یمن، مسجد فوسطاط (مصر)، مسجد مازن در موصل، مسجد عنجر (لبنان)، مسجد دو قبلهای (مسجد القبلتین) در عربستان سعودی و … مورد پژوهش قرار گرفتند.
زمانی که گیبسون شهر پترا را مورد بررسی قرار میداد، متوجه شد که همۀ مشخصاتی که برای مکه گفته شده مربوط به شهر پترا میباشند.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |